کارما نزدیک تر از همه چیز به ماست
می گفت: گاهی دنیا و کائنات کارمای عمل و رفتارت رو این قرار میده که زندگی خوشمزه ای نداری و وقتی زندگی خوشمزه ای نداشته باشی نمیتونی از نعمتهایی که در اختیار داری استفاده کنی و بابتش سپاسگزار خدا باشی. صبحت و شب میکنی و شبت رو صبح و هر روز در جستجوی چیزی هستی تا احساس خوشبختی کنی غافل از اینکه شاید خیلی ها چیزهایی رو که تو داری ندارند ولی از همون اندک های زندگی شون احساس خوشبختی و نشاط می کنند و تازه بیشتر هم سپاسگزار خداوندند.
مجردی که در حسرت ازدواج بود و تمام فرصت هایی که میتونست در اون زمان ازش بهترین استفاده رو ببره و همیشه حسرت بقیه رو میخورد و متاهلی که مدام در حسرت زندگی مجردی و زندگی کسانی بوده و هست که بقول خودش آزادی عمل بیشتر و گرفتاری کمتری دارند! اصلاً ساده بگم یکی از چیزهایی که نشون میده بعضی ها لذت زندگی الان شون رو درک نمی کنن و هنوزم منتظر اتفاقات قشنگ و بهتر زندگین، دقیقاً کسانی اند که گاهی می بینیم در حسرت روزهای قبلند. مثلاً چه خوب بود اون روزا کرونا نبود! یادش بخیر سالهای قبل این موقع فلان جا بودیم و هزارصد افسوس بر اینکه الان اون شرایط نیست و... ؛ حالا موقع گفتن این جملات و حرفها چه پیام روانی دارم از خودم صادر میکنم؟
اینکه من الان و در شرایط حاضری که هزار و یک نعمت بزرگ دارم حسرت گذشته ای رو میخورم که وجود ابعادی نداره و من دیگه درکی از اون لحظه ندارم. پس زمان حالم رو از دست دادم و دقیقاً روزهای بعد هم دوباره حسرت این روزایی رو خواهم خورد که رفت و من لذت نبردم و استفاده ی درستی هم نداشتم. بعد کم کم می بینم من شدم یه آدم 30 یا 40 ساله با کلی فرصت از دست داده شده و این افراد تا آخر عمر حسرت روزهایی رو خواهند خورد که در گذشته بوده و حالا نیست.
هر وقت خواستین انرژی روانی کسی رو اندازه بگیرن و یا ببینین این فرد انرژی مثبتی داره که به شما حال خوب و سالمی بده ببینید چقدر از گذشته و چیزهایی که بوده حرف میزنه و آیا الان نسبت به گذشته تغییر رفتار و عملکردی داشته یا نه یا اینکه این فرد همون آدم 5ساله قبله که اون موقع هم همین بود بدون اینکه تغییری کرده باشه.
امروز صبح میخوندم نوشته بود:
وقتی ما به خودمون این اجازه رو براحتی میدیم که به دیگران توهین یا بدزبانی کنیم،اونها رو سرزنش کنیم، به اونها تهمت بزنیم و شخصیت اونها رو خرد کنیم در حقیقت این کارمای رفتاری و گفتاری ما به شکل خیلی بدتری به زندگیمون برمیگرده. این روزها که خیلی جاها توی خونواده ها، در فامیل، فضای مجازی و محیطهای اجتماعی زیاد می بینیم به دیگران توهین میشه و کلام و رفتار پاکیزه ای در بعضی وجود نداره به خودمون هی تلنگر بزنیم اگر دنبال خوشمزگی زندگی و درک لحظات اکنون مون هستیم و دلمون میخواد از فرصت های امروزمون بهترین و بیشترین استفاده رو ببریم و بعدها کارما و عقوبت های رفتاریمون به شکل گرفتاری یا حتی صفات زشت اخلاقی مثل غرور، نفاق و دورویی و قلب تاریک و تیره ای که جذب و اتفاقات خوبی رو برای فرد رقم نخواهد زد، نصیب و روزیمون نشن دقت و توجه مون به عمل و رفتار خودمون باشه. بارها وبارها این رو می بینم که کسانی که اجازه ی سرزنش دیگران رو به هر دلیلی به خودشون دادن چه زندگی و عاقبتی در آینده ای نه چندان دور دستگیرشون شده. مهم نیست دیگران چه عقیده و سلیقه و رفتاری دارن و آیا مطابق میل ما هست یا نه مهم اینه که زندگی تمام گفتار و رفتار ما رو بهمون برمی گردونه. نمونه هاش خیلی زیاده و چه بده که آدما گاهی با چهارتا رفتار درست احساس شون نسبت به خودشون اینه که کارشون خیلی درسته و بهتر و بالاتر از اونا نیست در حالیکه وقتی آگاهی داشته باشین تازه می فهمین که چقدر رفتارهای دقیقی نوشته شده در کلام انسان های پاکی که نماینده ی خدا بودند در زمین و سفارشات اونها که نشانه داره و کارما.نوشته شده اینایی که به دیگران بخاطر نفس شون، خواسته ها، معیارها و ارزش های خودشون، جامعه و هر چیزی توهین و سرزنش می کنن و جوری رفتار می کنن که شخصیت و حرمت کسی رو از بین ببرن چند تا نشونه واسش هست که به سه موردش اشاره میشه:
1-نشانه نفاق و عامل دورویی: فحش و دیگر مصادیق دشنام و ناسزاگویی یکی از مهمترین علل و عوامل نفاق است و کسی که بدزبان است در حقیقت نشان می دهد که از اخلاق و دین وعفت به دور است. امام صادق(ع) می فرماید:الفحش و البذاء و السلاطه من النفاق؛ دشنامگویی و بدزبانی و دریدگی از (نشانه های) نفاق است. پس باید به هر شکلی شده از نفاق و نشانه های آن اجتناب کنیم و اجازه ندهیم که با بدزبانی، دنیا و آخرت خودمان را تباه سازیم و از اهل خسران شویم.
2-خودبزرگ بینی: دشمنام دادن دیگران نشانه ای از خودبزرگ بینی و تکبر و کبر است که در آدمی پدید آمده است. کسی دیگران را دشمنام می دهد که گرفتار تکبر باشد. این تکبر است که او را در نزد خودش بزرگ و دیگران را خوار و ذلیل نموده است؛ از این رو با دشنام، تکبر خود را به نمایش می گذارد. به سخن دیگر، دشنام گو انسان متکبری است که باید از او اجتناب کرد و اگرکسی اهل دشنام است باید در اخلاق خود تجدیدنظر کند؛ زیرا نشانه ای از کبر و تکبر است که پیامدهای بسیار بدی را دردنیا و آخرت گریبانگیر او خواهد کرد.
امام علی (ع) می فرماید: ثمره التواضع المحبه، ثمره الکبر المسبه؛ ثمره فروتنی دوستی است، ثمره تکبر دشنام گفتن است.
3-هلاکت و نابودی: دشنام گو در همین دنیا به هلاکت گرفتار می شود، زیرا وقتی دیگری را دشنام می دهد خود در معرض آن قرارگرفته و اندک اندک درشرایطی قرارمی گیرد که موجبات هلاکت و نابودی خودش را فراهم می کند.
اینها نمونه های کوچکیه از دریای بزرگ علمی که معصومین بهمون یاد دادن و قصدم از نوشتن این مطلب این بود که بگم همیشه رفتار درست رو داشته باش هرچند گاهی خیلی سخت اما مطمئن باش عاقبت و خوشبختی و درک لذتهای اکنون زندگی نصیب کسی میشه که رفتار بهتر، درست تر و خداگونه ای داره و مطمئن باش کسی که خلاف این رفتار کنه بدون شک کارمای رفتارش رو خواهد داد. منتها چون یادمون میره و حواسمون بیش از رفتار خودمون به دیگرانه، متوجه نمی شیم.
دعا کنیم عاقبت بخیر و در مسیر خودسازی باشیم و روز به روز زبان پاکتر و بهتری برای جذب روزی و برکت عمر و وقت مون در زندگی مون داشته باشیم. اونقدر که سالها بعد هرکسی یادی از ما کرد به خوبی و خوش نامی یادمون کنه و حتی بعد مرگ هم صفات برجسته و ویژه ی ما رو بگن نه کوتاهی و غفلت و رفتارهای اشتباهی که در حق خودمون و دیگران داشتیم.