چند درس مهم و کاربردی برای خودسازی
فلسفه ی شهادت امام حسین(ع) مانند دریایی است که هر کس به اندازه(فهم) خود از آن برداشت می کند.
پناه بر خدا از شقاوت، از اینکه انسان خودش را قبلاً آماده نکرده باشد و دل خود را از حب ریاست و حب دنیا خالی نکرده باشد که در مواقع امتحان مثل عمر سعد راه جهنم را در پیش گیرد.
قاتلینِ امام حسین علیه السلام حضرت را میشناختند و میدانستند که عاقبت کارشان جهنم است لکن صفات رذیله درون انسان است که او را به شقاوت می رساند.
قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ ؛ این قیام معنای کلی است در همه امورات، منتها برای خدا بودنش مهم است.
از نفس غافل نشوید و در هر مرتبه ای هستید خودتان را آزمایش کنید ممکن است کار خوب هم کرده باشید ولی برای خدا نباشد آن کاری ارزش دارد که برای خدا باشد.
حقیقت تلخ است اما شیرینی آن در آخر ظاهر می شود.
غرور فقط به خود لطمه میزند.
فرد حریص و حسود مقصد و هدفی ندارد.
بزرگترین رنج، نادانی و بزرگترین سرمایه اندیشه است.
دنیا پرستی به مانند استخوانی آب دار در دهان سگی گرسنه است که تنها ساعتی بیشتر دوام ندارد.
درون انسان مشخص کننده میزان لیاقت اوست نه تلاش او.
هیچ فردی بدون کسب کمال به بالا نخواهد رفت.
زمین در عین خشن بودن تنها منبع کسب کمالات است.
کسب کمالات در ناهمواری ایست نه در صاف و همواری.
مشکلات پیامی از سمت حضرت حق برای دعوت به تفکر است.
هر شروعی پایانی دارد و هر پایان آغازی.
زبانی که بدون تفکر باز شود موجب رنج است.
قلب بیشتر از مغز می داند.
هیچ رازی بر هیچ کسی پوشیده نخواهد ماند.
لجاجت یکی از نشانه های نادانیست.
ممنون از مطالب مفیدتون.