خودآگاهی شرط پیش بردن شما به سوی تغییر مثبت
دکتر کامران حمیده کردار میگوید: هیچکس با نشستن سرجایش کسی نمیشود. اینکه به چیزی برسید و آن را به دست بیاورید مستلزم این است که تلاش کنید و باور کنید که شما هم میتوانید به موفقیت برسید. شما هم میتوانید باور کنید که توانستن مخصوص آدمهایی است که باور کردهاند میتوانند. این حرکت باید با امید شروع شود. امیدی که همراه با ایمان و خودباوری باشد.
کامران با اینکه چشم بینایی مانند سایر آدمها ندارد اما باور کرده است که او هم میتواند مثل سایرین که از نعمت سلامتی بهرهمند هستند و در کمال صحت به سر میبرند، از نیروهای درونیاش استفاده کند.
وی میگوید: در یک خانوادهی معمولی به دنیا آمدم، مثل خیلیهای دیگر. سن و سالم کم بود. وقتی به همراه خانوادهام به انگلستان رفتیم. آنجا زبان یاد گرفتم و شروع به دویدن دنبال علم و هنر کردم. از بچگی عاشقش بودم و همیشه دوست داشتم تحقیق کنم و یک دستاورد جدید از خودم بهجا بگذارم. خلاصه بدون اینکه نیاز به تشویق و کمک کسی داشته باشم، بهدنبال علماندوزی رفتم و در نهایت هم مدرک دکترا ثمرهی تلاشهای زیاد و سختیهایی بود که بهجان خریدم.
زمانی که به ایران بازگشتم، یک آموزشگاه تأسیس کردم و موفق به دریافت مجوز درجهی یک از وزارت ارشاد شدم و مدرک درجهی یک هنری را از دست رئیسجمهور گرفتم. در ضمنِ تمام این دستاوردها، پژوهشهایم را ادامه دادم و در نهایت هم به ثبت سه اختراع منجر شد.
او همهی خدماتش را به حوزهی معلولین اختصاص داده است. از این قرار که اولین اختراعش عصای تاشوی ویژهی نابینایان است که نورهای مخصوصی دارد که در هنگام تاریکی، دیگران و از جمله رانندگان را متوجه حضور شخص نابینا کند. در قسمت انتهایی این عصا چرخ ویژهای قرار دارد که حرکت نابینا را آسانتر و روانتر میکند، زیرا نیازی ندارد که هنگام راه رفتن، مدام عصا را به چپ و راست تکان دهد.
دومین اختراعش یک پیجر است که برای ناشنوایان ساخته و صداها را به ارتعاش تبدیل میکند. برای مثال وقتی زنگ در بهصدا درمیآید، شخص ناشنوا از طریق ارتعاش این پیجر، باخبر میشود و یا مادری ناشنوا، بهمحض اینکه نوزادش چیزی بخواهد یا شروع به گریه کند، متوجه خواهد شد. البته هر ارتعاشی، معنی خاص خود را دارد.
اختراع سوم هم ساخت وسیلهای است که ناشنوا توسط آن، میتواند بشنود! وی با سختیهای فراوان، موفق شده دستگاهی اختراع کند که با اتصال به برخی از نقاط بدن فرد ناشنوا، بتواند صداها را به او منتقل کند.
در حین بیان این داستان با خودم فکر میکنم من و امثال من زمانی که اولین مشکل و یا مانع برای رسیدن به موفقیت برایمان پیش میآید سریع عقبنشینی میکنیم و یا با تمام استعدادهایی که خداوند در اختیارمان قرار داده است باز هم باور نمیکنیم که ما هم میتوانیم کارهایی انجام دهیم که دیگران از انجام آن ناتوانند. کامران باور کرد که میتواند با معلولیتی که دارد کارهای بزرگ انجام دهد. او استعدادها و قابلیتهایش را شناخته است و توانسته با استفاده از این خودآگاهی خود را به بهترین جای ممکن برساند.
د.کامران در ادامه میگوید: برایتان جالب خواهد بود اگر بدانید که من حتی پشت فرمان اتومبیل نشستهام و با سرعت 160 کیلومتر بر ساعت در اتوبان رانندگی کردهام! [این آزمون در شرایط خاص و طبق نظارت قانون انجام شده است.] بهظاهر غیرممکنتر از این چه میخواهید؟! اما من این کار را کردم، چون خواستم. اصولاً من هر کاری را که خواستهام، انجام دادهام و به هر چیزی که خواستهام، رسیدهام؛ حتی اگر مسیر پیش رو بسیار ناهموار بود. فقط نگذاشتم کسی امیدم را از من بگیرد. هر وقت هم با مسألهای روبهرو شدم، فقط دنبال راهحل گشتم.
باید باور کنیم که میتوانیم. باور کنیم که خداوند ما را خلق کرد تا از خلقتش شاهکاری بسازیم. دکتر کامران حمیده کردار میگوید: من به هرچه خواستم رسیدم؛ اما نمیتوان راکد ماند. دوست دارم باز هم پیشرفت کنم. اُفقم روشن است، چون با تلاش به همهچیز میرسم. آخرِ آخرش هم که مرگ است و میخواهم وقت رفتن، حقِ کسی به گردنم نباشد. بههرحال آدم اگر میخواهد موفق شود، باید اوضاع آن سویش هم روبهراه باشد!
هر روز متفاوتتر از دیروز زندگی کردن مخصوص افرادی است
که دوست دارند هر روز تغییر کنند. برای آنها دو روز مساوی، برابر است با بیهوده
زیستن.
امروزه نیاز به تغییر، لازمهی داشتن یک زندگی موفق است. افرادی که همهروزه تصمیم میگیرند امروزشان با دیروزی که رفته است و فردایی که نیامده متفاوت باشد افرادی هستند که تغییر و تحول را لازمهی رشد و داشتن یک زندگی سالم و شاد میدانند. حال این تغییر بسته به نوع زندگی و شرایط افراد، متفاوت است. در مراحل رسیدن به تغییر، موارد بسیاری در این امر مهم تأثیرگذار خواهد بود. مواردی که باید در حرکت قدم به قدم به سمت تحول مثبت، آنها را به کار گرفته و اجرا کنید. در این کتاب سعی شده است به تکتک مواردی که باعث تغییرات مثبت زندگی شما میشود اشاره گردد.
برای ورود به حوزهی تغییر باید مهارت خودآگاهی داشته باشید. خودآگاهی به این معنا که من به استعدادها و تواناییهای خودم کاملاً آگاه باشم و با شناختی که از خودم کسب میکنم قدم در مسیر تغییر بگذارم. ویندایر نیز معتقد است:«اگر عینکی را که پدر و مادر و اجداد و نیاکان، اطرافیان و گروههای مختلف بر چشمان شما زدهاند، بردارید و به طور مستقیم با چشمان خود به جهان نگاه کنید قدرت درون خود را آشکار کرده و خواستههایتان را از جهان درون به دنیای برون منتقل میکنید.»
خودآگاهی به این معناست که شما کاملاً صادقانه با خودتان رفتار کنید. اگر به این واقف باشید که جهان بیرونی شما پنجرهای است که دنیای درون شما را نشان میدهد روشن است که از همین امروز تصمیم خواهید گرفت، کمی بیشتر روی رفتار و منش خود دقت و تمرکز داشته باشید. افراد پیرامون شما، انعکاس افکار درونی و رفتار بیرونی شما هستند. گاهی لازم است دقت کنید، چه کسانی با شما صمیمیت و ارتباط بیشتری دارند. این افراد مانند یک برگ برنده در دستان شما هستند. چرا که آنها انعکاس درونی شما در مقیاس بیشتر و یا کمتر هستند.
اگر شما فرد تنبل و یا بیحوصلهای باشید بیشک افرادی که دور و بر شما هستند نیز دارای این خصوصیت اخلاقی خواهند بود و در نقطهی مقابل اگر شما فردی راستگو و باصداقت باشید افراد پیرامون شما نیز به همان صورت رفتار خواهند کرد. پس بسیار لازم است ضمن اینکه خود را به طور دقیق بررسی و مرور میکنید به افرادی که دور و بر شما نیز هستند دقت کنید. به این علت که آنها به شما کمک میکنند تا بیشتر به خود واقفتر شوید.
در مرحلهی بعدیِ کسب مهارت خودآگاهی، افراد به خاطر اینکه نمیتوانند به درستی عمل نمایند ادامهی مسیر را متوقف میکنند و تغییر و تحول مثبت را به زمان و مکان دیگری موکول مینمایند. یکی از مواردی که باعث توقف در مرحلهی خودآگاهی میشود تصاویر ذهنیای است که از ابتدای تولد تاکنون از خود ساختهایم. اگر کمی به این سوالات دقت نمایید متوجه میشوید که شما چه تصویر ذهنیای از خود دارید؟
1- توانایی و استعداد شما در چه رشته و چه مهارتی است؟
2- نقاط قوت و ضعف خود را نام ببرید.
3- چه چیزهایی شما را ناراحت و افسرده و چه چیزهایی شما را شاد و خوشحال میسازد؟
4- نقاط قوت و ضعف شما نسبت به دیگران چیست؟
5- چه چیزهایی در زندگی برای شما اولویت دارد؟
6- موانع ذهنی و موانع درونی خود را نام ببرید؟ (اموری که باعث شده شما تا به امروز به موفقیتهایی که باید نرسید و یا به تأخیر بیفتد.)
اگر شما بتوانید به تکتک این سوالات به درستی و باصداقت پاسخ دهید آنگاه میشود گفت که شما قدم بعدی را به درستی برداشتهاید.
هرچه انسان به نفس و وجود خود، آگاهی بیشتری داشته باشد بهتر میتواند راه درست زندگی کردن را که منجر به تغییرات مثبت میگردد انتخاب نماید. بهتر است برگردید و فیلمهای ذهنی خود را مرور کنید. فیلمهایی که موجب شده است شما تصویر واضح و روشنی از خود نداشته باشید. سعی نمایید این تصویر را برای خود روشن و شفاف سازید.
ممکن است در ابتدای کار وقتی در حال پیش رفتن به سمت مهارت خودآگاهی هستید به این نتیجه برسید که شما لیاقت و شایستگی تغییر مثبت را ندارید و یا با خود بگویید: «من به اندازهی کافی خوب نیستم و قدرت تغییر ندارم»؛ در حالیکه این کاملاً خلاف قانون تغییر است. ابتدا شما باید باور کنید که توانایی تغییر را دارید. باید به راحتی بپذیرید همه چیز از نقطهی«من» شروع میشود.
اگر تا به امروز به عادتهای خود، آگاهی و دقت لازم را نداشتهاید شاید امروز به نظر سخت بیاید که بخواهید تمام این عادات مثبت و منفی را فهرست کنید و از طرفی ممکن است این عادات و روزمرگیهای شما نیروی لازم جهت تغییر را به شما ندهند. اما به محض اینکه باور کنید که شما هم شایستگی لازم جهت تغییر و تحول را دارید موتور انرژی شما روشن میشود.
هرچه بیشتر به نیازها، احساسات، نقاط قوت و ضعف، استعدادها و تواناییها، موفقیتها و شکستهای خود آگاهی داشته باشید زندگی خوبتر و موفقتری خواهید داشت. به خود و دیگران بیشتر احترام میگذارید و در تصمیمگیریهای خود موفقتر عمل خواهید کرد. کسانی که مهارت خودآگاهی را کسب میکنند اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی خواهند داشت. افرادی که مسلط به مهارت خودآگاهی میشوند به راحتی آنچه را که میخواهند به دست خواهند آورد. اعتمادبهنفس افراد خودآگاه باعث رشد و تحولات زیادی در زندگی آنها خواهد شد. این افراد تسلط بیشتری بر امور روزمرهی خود دارند چرا که همین مهارت باعث بهبود شرایط و اوضاع زندگی آنها میشود. مهارت خودآگاهی باعث میشود تا باور کنیم هر آنکس که توانسته است طعم شیرین تغییر را بچشد به راحتی به خواستههای مادی و غیرمادیاش دست مییابد. همهی افرادی که به موفقیتهای چشمگیری دست یافتهاند باور کردهاند که آنها هم خواهند توانست قلههای تغییر را فتح کنند.