مثل یک قهرمان واقعی زندگی کن
تابستان سال گذشته بعد اتمام دورۀ مربیگری دومیدانی، برای تمرینات ورزشی چندین جلسه را با هماهنگی به سالن قهرمانی می رفتم. کنار کسانی تمرین می کردم که سابقه ی قهرمانی در استان یا کشوری را داشتند. هرچند که 7 سال خودم در رشته های مختلف ورزشی فعالیت داشتم اما با دیدن آنها و نحوه ی تمرینات و سختی کار بعضی هایشان، احساس می کردم نسبت به آنها تمریناتم کمتر است. هر روز تلاشم را بیشتر می کردم تا کمی نزدیک به تمرینات آنها شوم با مربیان شان رفیق می شدم تا بتوانم برنامه ی تمرینی بگیرم. هدف داشتم. دوماه گذشت. کم کم به این مدل تمرین کردن عادت کرده بودم و فکر می کردم باید مُدل و شدتش هم تغییر کند. از آن روز یکسال گذشت و من در یکسال گذشته سنگین تر، جدی تر و حرفه ای تر تمرین کردم. با مربیان مختلف. از دومیدانی تا بدنسازی وکراسفیت. حدود 6 ماه به همین سبک تمرین می کردم تا اینکه به خاطر مشغله های درسی و مطالعاتی و کارهای دیگر مجبور شدم سالن را ترک کنم و به باشگاه عادی بیایم. اما تمریناتم همچنان پابرجا بود. قطعاً کسی همینطوری تمرین سنگین نمی کند و حتماً پشتش هدف دارد. شاید لازم باشد برای رسیدن به جایی سالها تمرین کرد. هر روز و همیشه تا به جایگاه دلخواه رسید. خلاصه وقتی به باشگاه عادی آمدم روزی نیست که بچه ها نگویند شما چقدر تمرین می کنید! بسه دیگه! ما خسته شدیم! زمانی که کنار قهرمانان رشته ی ورزشیم تمرین می کردم نسبت به آنها من تمرینی نمی کردم. گاهی می دیدم در طول روز سه بار برنامه ی تمرین دارند و من تنها 2 ساعت در روز فرصت داشتم تا به ورزشم اختصاص بدهم اما وقتی به باشگاه عادی آمدم و کنار کسانی قرار گرفتم که صرفاً جهت لاغری یا خوش گذرانی به باشگاه می آمدند به نظرشان می آمد من سنگین تمرین می کنم. هرچند همیشه سعی کرده بودم مُدل قهرمانی تمرین کنم و نفسم کم نیاید. قطعاً ورزش های قهرمانی آسیب هم دارند و من هم از قاعده مستثنی نبودم. یکبار به شدت زمین خوردم و استخوان زانویم بیرون زد اما با مقاومت و دست نکشیدن از ادامه و تلقینات مثبت و درمان خوب شد و بعد از آن هم دو مورد دیگر بود که باز هم با همین تکنیک ها بهبود یافت.
اینها را گفتم تا به این نکته اشاره کنم برای طی کردن مسیر زندگیمان حتماً نیاز به الگو یا الگوهای موفقی داریم که صبور، با پشتکار، اهل برنامه ریزی و نظم در اجرا باشند و چیزی که باعث میشود از مدل و روش زندگیمان و گذران عمرمان به هر شکلی غفلت کنیم قرار گرفتن کنار کسانی است که نه هدف دارند و نه مقصد معلوم. تلاش هم بکنند یا از روی اجبار است و یا با غُرغُر و بد و بیراه به زمان و زمین و اهلش.
قهرمانان برای شکست هایشان هم الگو دارند! این را به جرأت می گویم. حیف وقت و عمرمان که بخواهیم درگیر کسانی نگهش داریم که وقت شان را به هر مدلی چه مجازی و چه حقیقی درگیر فالوور و لایک و خوش گذرانی و عکس و استوری های بی فایده می کنند. اندازه نگه دار که اندازه نکوست.
من سالهاست تصمیم گرفته ام مُدل قهرمانان و الگوهای قهرمانم زندگی کنم. کم و کیفش را با سنجیدن رشد و پیشرفتم مقایسه می کنم و یقین دارم خداوند خودش روی تلاش ها قیمت گذاری می کند و لاغیر.