روان سالم تر

مشخصات بلاگ
روان سالم تر

امروزه نیاز به تغییر لازمه ی داشتن یک زندگی موفق است. افرادی که همه روزه تصمیم به تغییر می گیرند تا امروزشان با دیروزی که رفته است و فردایی که نیامده متفاوت باشد افرادی هستند که تغییر و تحول را لازمه ی رشد و داشتن یک زندگی سالم و شاد می دانند.
این وبلاگ به شما کمک خواهد کرد تا تغییری هرچند کوچک در زندگی خودتان ایجاد کنید. خوشحال می شوم به عنوان یک راهنما سهمی در زندگی تان برای تغییر داشته باشم.
با آرزوی موفقیت برای شما

بایگانی
آخرین نظرات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آرامش» ثبت شده است

                                           

سال‎هاست که از داشتن این صفت رنج می‎برم. به محض اینکه خبردار می‎شوم کسی از اطرافیانم صاحب موقعیت خاص و یا شرایط مطابق میل و خواسته‎اش شده است آتش حسادت در درونم شعله‎ور می‎شود و آرزو می‎کنم که ای کاش این نعمت به او نمی‎رسید. با خودم فکر می‎کنم این شرایط عالی چرا باید نصیب و روزی او می‎شد؟ مگر او چه فرقی با من دارد؟ از نظر من او نباید صلاحیت داشتن این نعمت و روزی را داشته باشد. ناخودآگاه با داشتن این حس و این نگاه، فرد صاحب نعمت را دشمن خود می‎دانم و هر جایی که می‎روم،‌ افرادی را که نسبت به او شناخت دارند، بهترین راه برای بدبین کردن آنها نسبت به او می‎دانم. بدگویی کردن، زیرآب زدن، خوار و خفیف نشان دادن او و هر کاری که به ذهنم می‌آید برای کوچک جلوه دادن او انجام می‎دهم. شرایطم به گونه‎ای شده که دیگر از نعمت‎هایی که دارم لذت نمی‎برم و مدام به این فکرم که چرا دیگران باید این نعمت‎ها را داشته باشند اما من نه؟! تازگی‎ها اطرافیانم من را فرد محبوب و دوست داشتنی نمی‎دانند. امروز در حال خواندن روزنامه بودم، ناگهان درسا دختر 13 ساله‎ام که برای بازی به محوطۀ آپارتمان رفته بود با چهره‎ای برافروخته از خشم به خانه آمده و بدون مقدمه گفت: «مامان، می‎دانی امروز پدر فریبا دوستم به مناسبت تولدش چه هدیه‎ای برای او خریده است؟ یک تبلت! فریبا هنوز بلد نیست با موبایل کار کند آن وقت پدرش برای او تبلت خریده؟! او ضعیفترین دانش‎آموز مدرسه است. همیشه نمره‎هایش از من کمتر می‎شود و هیچ کدام از معلم‎ها هم او را دوست ندارند چون خیلی تنبل است...». همین طور داشت ادامه می‎داد که حرفش را قطع کردم. فکر می‎کنم این اخلاق منفی من روی درسا هم تأثیر گذاشته است و او مدام داشته‎های خودش را با دیگران مقایسه کرده و دائماً‌ در حال رشک بردن به  داشته‎های دوستانش است.

مدتی است که با همه‎ی راهکارهایی که از مجله و از کتاب‎های دیگر برداشت می‎کنم به خواسته‎های حتی کوچکم هم نمی‎رسم و فکر می‎کنم آموخته‎هایم هیچ تأثیری روی قدرت جذب من ندارد و انگار یک انرژی منفی دائماً من را تعقیب می‎کند.

**********************

حسود از داشتن آرامش محروم است؛

خوشبختی و احساس رضایت داشتن در زندگی در گرو داشتن باورهای آرامش‎بخش و زندگی کردن آنهاست. تا زمانی که باور داریم این نگاه و عملکرد روزانه‎ی ماست که سهم داشتن این نعمت الهی را در زندگی برایمان فراهم می‎سازد هیچ گاه اجازه نخواهیم داد عوامل بیرونی سبب از بین بردن آرامش و محرومیتمان را فراهم سازند. آنجایی که شاید گمان می‎بریم با داشتن شرایط و امکانات مالی و یا موقعیت‎های اجتماعی است که می‎توانیم سهم بیشتری از این موهبت داشته باشیم سخت در اشتباهیم. چرا که در اطراف خود افراد فراوانی را سراغ داریم که شاید به حسب ظاهر جایگاه مالی و شرایط و موقعیت‎های عالی ندارند، اما وقتی برای مدتی کوتاه با آنها همراه می‎شویم، می‎بینیم داشته‎ها و نداشته‎های آنها، هیچ وقت نمی‎تواند ذره‎ای از آرامششان کم کند چرا که باور دارند نعمت‎ها و رسیدن به خواسته‎ها به دست خداوند فراهم می‎شود و تا زمانی که خود را موظف به انجام وظیفه می‎دانند، دیگر نگران رسیدن یا نرسیدن به آرزوهایشان نیستند و حتی گاهی داشته‎های دیگران زمینه‎ساز حسادت و بروز آنها نمی‎شود. از آنجایی که همه‎ی ما دوست داریم روز به روز نعمت‎ها و موهبت‎های بیشتری را در زندگی نصیب خود سازیم باید توجه داشته باشیم که حسادت مانعی جدی در جهت رسیدن به خواسته‎ها محسوب خواهد شد. شاید فرد حسود در ابتدا تصور کند با تصور سلب نعمت از دیگری بهره‎ی خود را بیشتر می‎سازد اما از این نکته غافل است که هر روز زمینه‎ی محرومیت هرچه بیشتر خود را از نعمات الهی فراهم می‎سازد. چرا که این صفت منفی نمونه‎ی بارز ناشکری و ناسپاسی نسبت به نعمت‎ها و سوء ظن و عدم توکل به پروردگار است.

حسود به آرزوهایش نمی‎رسد؛

حسادت، یکی از ابزارهای شیطان است. با این کار هم آرامش را از شخص حسود میگیرد و هم رنج و زحمت را برای دیگرانی که محسود واقع می شوند فراهم میکند. اگر از حسادت به عنوان یک بیماری مهلک و کشنده یاد کنیم، قطعاً‌ همین امروز لحظه‎ای درنگ نکرده و به فکر اصلاح و درمان آن در درون خود خواهیم بود. چرا که امام علی علیه السلام که می‎فرمایند: آفرین بر حسادت! چه عدالت پیشه است! پیش از همه صاحب خود را مى کشد.

بیایید همین امروز و همین لحظه نحوه تفکر و نگرش خود را تغییر دهیم تا به این وسیله در خود ایجاد انگیزه کرده و اثرات منفی حسادت را دائماً به خود یادآوری کنیم. باید متوجه منافع حسادت نکردن باشیم. منافعی مانند داشتن یک زندگی توأم با آرامش و رسیدن به خواسته های خود. باید به خود متذکر شویم که آنکه نعمت می‎دهد و نعمت می‎ستاند فقط خداست. باور کنیم که خداوند حکیم است و آنچه که در اختیار دیگران قرار می‎دهد براساس مصلحت و تقدیر اوست و ما باید همواره سعی کنیم بهترین نعمت‎ها و دستاوردها را برای دیگران آرزو داشته باشیم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۹ ، ۱۵:۱۱
mina nikseresht
پنجشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۳۵ ب.ظ

ده اصل برای رسیدن به پیروزی

من برنده‌ام: چون برای رسیدن به سرزمین اهدافم، اولین قدم را برداشته‌امع قدم اول یعنی «تصمیم»

من برنده‌ام: چون می‌دانم مشکلات مانند صخره‌هایی هستند که در مسیر رود وجود دارند. «اگر صخره نبود، رود هیچ آوازی سر نمی‌داد.»

من برنده‌ام: چون ذهنم را آن‌گونه ساخته‌ام که جهنم را برایم به بهشت تبدیل کند، نه آن‌که بهشت را به جهنم.»

من برنده‌ام: چون نقشه زندگی خود را چنان شفاف رسم کرده‌ام که تنها راه باقی مانده، «ساختن» آن است.

من برنده‌ام: چون می‌دانم هر اقدام بزرگ ابتدا محال به نظر می‌رسد، پس تمام تلاشم را می‌کنم تا محال را به ممکن تبدیل سازم.

من برنده‌ام: چون هم ناامیدی را می‌شناسم، هم صبر و حوصله را و البته خوب می‌دانم که صبر و حوصله، شکل دیگری از ناامیدی است که انسان بهتر می‌تواند آن را تحمل کند.

من برنده‌ام: چون زندگی را زیبا می‌بینم و وقتی به زندگی زیبا نگریستم آنگاه زیبا خواهد شد.

من برنده‌ام: چون در انتهای فعالیت روزانه، ساعتی را با خودم خلوت می‌کنم و با تکیه بر صداقتِ بی‌رحمانه با خود، عملکرد روزم را با دقت ارزیابی می‌کنم.

من برنده‌ام: چون می‌دانم اگر به معجزه اعتقاد و ایمان داشته باشم، برایم اتفاق خواهد افتاد. و این معجزه‌ی اعتقاد و ایمان است.

من برنده‌ام: چون خدایی دارم که داشتنش، جبران همه‌ی نداشته‌هاست
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۳۵
mina nikseresht
شنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۰۸ ب.ظ

قهرمانان، قهرمان، زاده نشده اند!




حتما دیدی اینایی رو که میخوان رژیم بگیرن و یکی دو روز اول رو حسابی سخت چیزی نمی خورن و بعد از یک هفته، دوباره برمی گردن به رفتار قبلی شون و هر وقتم بهشون بگی نمیخوای وزنت رو کم کنی، میگه میخوام ولی نمی تونم.

اصولا موفقیت و رسیدن به هدف های زندگی نیز مثل رژیم گرفتن می مونه. یعنی اینکه شما باید برنامه ی ثابت، منظم و ادامه داری رو هر روز انجام بدی و هیچ وقت وسطش رهاش نکنی. همه ی اونایی که الان به جایی رسیدن، قبلش کلی سختی و زحمت و رنج رو تحمل کردن و فرقشون با آدمایی که هدف رو رها کردن و به ادامه ی رفتار قبلی و روش زندگی شون برگشتن اینه که وسطش جا نزدن، خسته نشدن و ادامه دادن.
این حرفا رو خیلی ساده نخون. راه رسیدن همینه و اگه غیر این بود حتما به منم یاد بده.
اگه میخوای رفتاری رو تغییر بدی، باید اول از همه شوخی رو بذاری کنار. اگه میخوای با من پیش بری من با کسی شوخی ندارم و بسیار در تغییر رفتار و فکر جدی هستم و اصلاً جدیت شرط لازم برای تغییر کردن هست. جدیت به معنای انجام کار به هر قیمتی هست. خستگی، تنبلی، حوصله نداشتن و ادامه دادن عادت های مخرب، مانع بزرگی برای تغییر نکردنه.
بهم میگه دلم میخواد عوض شم اما دست خودم نیست! این خیلی جمله ی بدی هستش. یعنی چی؟ یعنی من هنوز نمیخوام تغییر کنم. اول از همه باید این جدیت رو در خودت ایجاد کنی بعدا در قدم های بعدی با هم همراه میشیم.
یا الان، یا هیچ وقت.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۰۸
mina nikseresht
شنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۴۱ ب.ظ

زندگی برمدار خوشبختی

من خیلی‎ها را در طول روز می‎بینم که بلد نیستند از زندگی‎شان لذت ببرند. بلد نیستند با داشته‎هایشان احساس خوشبختی کنند و بلد نیستند با روش‎های شکرگزاری به داشته‎هایشان اضافه کنند.

خیلی وقتها برایم پیش آمده که اول صبحی که ماشین نداشتم و مجبور شدم مسیری را سوار تاکسی شوم به محض سوار شدن با لبخند  و با صدای بلندی سلام گرمی کردم اما متاسفانه راننده نه جواب سلام داده و نه از حال خوش من، حالش خوب شده! نمی‎دانم چرا اما بعضی‎ها هر روزشان را با رنج و غصه و غم شروع می‎کنند. بعضی‎ها هم اصلاً نمی‎دانند این حال بدشان چقدر در جذب انرژی‎های روزانه‎شان تاثیرگذار است و بی‎خبر از این اتفاق هستی، باز هم به همین روند حال بد ادامه می‎دهند و هر روز هم شاکی‎تر از روز قبل.

دوست خوبم، برای جذب خوشبختی باید احساس خوشبختی کرد و برای احساس خوشبختی باید بر روی مدار خوشبختی قرار گرفت.

مدار خوشبختی بر روی چه فازی می‎چرخد؟

مدار خوشبختی بر روی فکرهای مثبت و امیدوارکننده، کلمات مثبت و امیدوارکننده و نشست و برخاست با آدم‎های مثبت و امیدوار می‎چرخد.

اگر می‎خواهیم خوشبختی به سراغمان بیاید باید مراقب اینها باشیم. باید آدم‎های منفی را از زندگی‎مان حذف کنیم. آدمهایی که حالشان بد است و این حال بد روحی‎شان را به شما هم سرایت می‎دهند.

منظور از فکر مثبت تلقین توهمات خارج از واقعیت نیست. چون این دوره خیلی‎های الکی خوش هستند که در فضا زندگی می‎کنند و فقط بلدند فرمول‎هایی بدهند که به کار من در این شرایط نمی‎آید. منظورم از فکر مثبت دیدن واقعیت بد و تلخ و در عین حال حفظ روحیه ی مثبت مان است.

مراقب ادبیات گفتگوهایمان باشیم. گاهی یک کلمه‎ی منفی و ناامیدکننده درهای خوشبختی را به رویمان می‎بندد.

مراقب حالت چهره‎مان باشیم. سعی کنیم هر روز هرچند که گاهی ممکن است حالمان خوب و خوش نباشد و کسانی حال خوبمان را بد کنند، اما باز هم لبخند بزنیم و رفتار بد آدمها را ملاک حال خوب و بدمان قرار ندهیم.

مطمینا کسانی خوشبخت واقعی اند که روز به روز در خودسازی و رشد خویشتن بیشتر و بهتر قدم برمی دارند.

امیدوارم زندگی‎تان بر مدار خوشبختی بچرخد و یادمان باشد زندگی کردن همین حرفهای ظاهرا ساده برای خیلی ها مشکل است.

آدمها به فرمول مهربانی نیاز ندارند، آدمها به عمل مهربانی نیاز دارند.

آدمها به فرمولهای حرف خوب من نیازی ندارند، آدمها به رفتار و عمل خوب من نیاز دارند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۴۱
mina nikseresht
چهارشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۴۲ ب.ظ

آرامش خریدنی نیست؟

آرامش خریدنی نیست؟

خالق هستی این فرصت را در اختیار هر یک از ما قرار داده است تا شادمانه زندگی کنیم و از زندگی خود نهایت لذت را ببریم.. بهتر است بدانید آرامش و آسایش فرد نقش تعیین کننده‌ای در نحوه زندگی او دارد.

آرامش چیزی نیست که بتوان آن را با پول و ثروت خرید. آرامش و آسایش همان لذت بردن از زیبایی‌های اطرافمان است. داشتن ارتباطی مؤثر و صمیمی با نزدیکان و ابراز عشق کردن به آن‌هاست.

یک محقق استرالیایی طی تحقیقات خود بدین نتیجه دست یافته است که عوامل مؤثر در شادی تنها به مسایل ارثی و شیمیایی بدن برنمی‌گردد، بلکه نوع نگاه ما به زندگی، اهداف و تصمیم‌گیری‌هایمان نیز در آن دخیل است. تحقیقات دیگر بیانگر این حقیقت است که نیمی از عوامل شادی در انسان به عوامل دیگری به غیر از مسایل بیولوژیکی برمی گردد. ده درصد آن به اوضاع و شرایط زندگی‌مان و چهل درصد باقی‌مانده به تصمیماتی که در زندگی‌مان می‌گیریم، بستگی دارد.

این که بخواهید شاد باشید یا نباشید به انتخاب شما بستگی دارد. بنابراین تصمیم بگیرید تا از هر روز خود لذت ببرید، تا سالی پر برکت و پیروزمند داشته باشید. ممکن است برخی عوامل بازدارنده سد راهتان شود، اما نگذارید چنین عواملی تصمیم شما را برای شاد زیستن تغییر دهد. همواره به سرور و شادمانی بیندیشید. مهم نیست چه اتفاقاتی برایتان می افتد، چه امکاناتی دارید یا چه امکاناتی ندارید، بلکه تنها طرز نگرش و تصمیماتی که در زندگی می‌گیرید از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. وقتی دخترم الکساندر بسیار کوچک بود، هر روز صبح به اتاقش می‌رفتم و و او را بغل می‌کردم. وقتی صدای پاهایم را می‌شنید شروع به بالا و پایین پریدن می‌کرد. دو دستش را باز و محکم بغلم می‌کرد و با تمام وجود مرا می‌بوسید.

دلیل این همه هیجان او چه بود؟ او فقط به خاطر این که روز دیگری را آغاز می‌کرد خوش‌حال بود. الکساندرا برای این که می‌توانست یک روز دیگر هم زنده باشد و از زندگی لذت ببرد خوش‌حال بود. این همان شوری است که خداوند در درون هر یک از ما قرار داده است. ما هیچ‌گاه نباید فراموش کنیم که هر روز می‌تواند بهانه‌ای برای شاد بودن و شادمانی ما باشد. اما همین‌طور که بزرگ‌تر می‌شویم، اجازه می‌دهیم تا موانع و مشکلات، زندگی ما را تحت‌الشعاع خود قرار دهند و روح ما را تیره و غمگین سازند.

ما باید این موضوع را درک کنیم که هر روز هدیه‌ای است از جانب خداوند. ما هرگز نمی‌توانیم لحظات و روزهای از دست رفته مان را دوباره به‌دست آوریم. اگر روزهایمان را با منفی‌نگری، ناامیدی، بدخویی و ترشرویی سپری کنیم، روزها و فرصت‌هایمان را یکی پس از دیگری از دست خواهیم داد. برخی افراد تنها به این خاطر که برخی از اطرافیانشان رفتار نامناسبی با آن‌ها داشته‌اند، زندگی بر وفق مرادشان نیست یا نقشه‌ها و برنامه‌هایشان آن طور که می‌خواهند پیش نمی‌رود، عمر خود را با غمگینی و ناراحتی تلف می‌کنند. من به‌شخصه تصمیم گرفته‌ام که دیگر هیچ یک از روزهای عمرم را بیهوده تلف نکنم و هر روزم را با سرور و شادمانی جشن بگیرم. زیرا می‌دانم که هر روز هدیه‌ای است از جانب خداوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۴۲
mina nikseresht