روان سالم تر

مشخصات بلاگ
روان سالم تر

امروزه نیاز به تغییر لازمه ی داشتن یک زندگی موفق است. افرادی که همه روزه تصمیم به تغییر می گیرند تا امروزشان با دیروزی که رفته است و فردایی که نیامده متفاوت باشد افرادی هستند که تغییر و تحول را لازمه ی رشد و داشتن یک زندگی سالم و شاد می دانند.
این وبلاگ به شما کمک خواهد کرد تا تغییری هرچند کوچک در زندگی خودتان ایجاد کنید. خوشحال می شوم به عنوان یک راهنما سهمی در زندگی تان برای تغییر داشته باشم.
با آرزوی موفقیت برای شما

بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج سالم» ثبت شده است

جمعه, ۱۲ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۰۱ ب.ظ

وفادار بودن یا نبودن مسأله این است!

                                                                                                           

یکی از مسائلی که در ازدواج و در بحث روابط زوجین به آن اشاره می کنیم امنیت عاطفی و روانی است. به این معنا که شما وقتی در کنار همسر یا شریک عاطفی تان قرار می گیرید امنیت روانی و عاطفی تان به خطر نیفتد و خیالتان از هر جهت از او راحت باشد. امنیت عاطفی و روانی یعنی اینکه حتی وقتی همسرتان در کنار شما نیست و یا حتی در فضای مجازیش حضور دارد شما نگران نمی شوید، نسبت به شما بی تفاوت نیست، زمانی که در محل کارش حضور دارد خیالتان از بابت او راحت است و پیگیری های مداوم و نبود او شما را اذیت نمی کند، زمانی که به سفر می رود باز هم خیالتان راحت است که نبود شما لطمه ای به رابطه نمی زند و او هم نسبت به حفظ رابطه و تامین امنیت روانی و عاطفی شما متعهد و وفادار است.

اما زمانی که این حالتها وجود نداشت و شما مدام نگران او بودید، به او مشکوک شدید، رفتارهای غیرعادی و غیرمعمول مثل سردشدن، بی اعتنایی و سرکار گذاشتن و یا توقع ایجاد و تداوم رابطه مدام از سمت شما و قبول نکردن اشتباهات و طفره رفتن از توضیح صریح و صحیح در رفتار مقابل شما دیده می شد باید بررسی کرد که علت این رفتارها چیست و ناشی از چه چیزی است.

عمده ی کسانی که دچار خیانت شده اند و از این موضوع آسیب دیده اند، زمانی که پای صحبت شان می نشینیم تا مسأله را بررسی کنیم دچار ناامنی عاطفی و روانی در رابطه بوده اند.

مثلا اینکه در حرفهایشان اشاره می کنند:

« من هر زمان که با همسرم بیرون می رفتم، او نگاهش پی دیگران بود و این من را آزار میداد اما اعتنا نمی کردم.»

« همسرم زمانی که در کنارم نبود مدام در شبکه های مجازیش آنلاین بود و گاهی که به او اعتراض می کردم یا از صحبت کردن و صمیمیت، طفره می رفت و یا به حرفهای من اعتنا نمی کرد.(نادیده گرفتن و بی اعتبار سازی در رابطه)» لازم به توضیح است یکی از علل ایجاد رابطه ی مخرب بی اعتبارسازی در رابطه است. پیام بی اعتبار سازی در روان فرد این است که تو برایم مهم نیستی، برایم اولویت نداری، من نسبت به تو تعهدی ندارم و... و این پیامها را باید جدی گرفت. چرا که این باعث ایجاد اختلال در رابطه خواهد شد و رابطه تبدیل به یک رابطه ی مخرب می شود.

« همسرم با من صمیمی نبود و هر وقت در مورد موضوعی با او گفتگو می کردم، بدون هیچ توضیحی موضوع را عوض میکرد.»

«همسرم در رابطه با همکارانش خط قرمزی نداشت و آنها در محیط کار با هم شوخی می کردند و یا در فضاهای اجتماعی با هم در ارتباط بودند.»

و....

خیانت و نداشتن چارچوب در رابطه موضوعی است که امروزه روابط بسیاری از زوج ها و یا پارتنرهای عاطفی را تحت شعاع قرار داده است و البته جزء بیشترین موضوع مراجعه به دفاتر مشاوره است که در صورت عدم مراجعه به موقع فرد را به سمت آسیب های روانی پیش میبرد.

شاید فردی که قربانی این موضوع می شود، متوجه آسیب روانی که به او وارد شده است نمی شود و به دنبال آن نیز به درمانگر و یا روانشناس مراجعه نکند اما ما به عنوان روان شناس و مشاور به کسانی که در معرض این آسیب روانی و عاطفی واقع می شوند توصیه می کنیم این مسأله را ساده و پیش پاافتاده درنظر نگیرند. چرا که اگر من با آسیب از این موضوع بار دیگر ازدواج کنم و یا وارد رابطه ای دیگر شوم آسیب های درمان نشده ی خود را وارد رابطه ی بعدی می کنم و چیزی که به مرور زمان در من رخ میدهد احساس شکست های پی در پی، احساس بی ارزشی، ناامیدی و یا حتی خودکشی می شود.

نداشتن چارچوب در رفتار و حریم خصوصی و بی تعهدی در فرد که ناشی از نداشتن مسئولیت پذیری در زندگی خود و نسبت به دیگران می باشد، میتواند ما را نسبت به این موضوع هوشیار کند که چه فردی مناسب ازدواج و یا انتخاب به عنوان شریک عاطفی است که میتواند گزینه ی ازدواج برای ما باشد.

کسی که حد و مرزی برای روابط خود قائل نیست ( چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی) و صحبت های غیرمهم و غیرضروری صرفاً جهت سرگرمی و یا تنوع و زیرپاگذاشتن اصول اخلاقی و رفتاری در رفتارش مشاهده می شود هیچ گاه نباید نسبت به آنها بی اعتنا بود و یا شد و از کنار آنها به سادگی عبور کرد. عمده ی زنانی که مورد خیانت قرار می گیرند حتماً در خلال صحبت به این اشاره میکنند که نشانه ها و علائمی ابتدا در رفتار همسرشان وجود داشته و آنها آن را ساده و پیش پاافتاده فرض کرده اند.

حتماً توصیه ی بنده به خانم هایی که در معرض این آسیب واقع می شوند گفتگوی صریح و صحیح برای حل مسأله است. ضمن اینکه تعهد و پایبندی جزء شروط اصلی یک رابطه ی سالم و عاطفی است که اگر نباشد ادامه دادن و یا ماندن در این رابطه برای شما تبعات و آسیب های روانی را به دنبال خواهد داشت.

زمانی که صمیمیت و صداقت در رابطه رخت برمیبندد و یا رابطه توسط یک طرف پیش برده می شود، حتماً باید در آن رابطه تجدیدنظر کرد و یا برای مشاوره و گفتگو از زوج درمانگر کمک گرفت.

انتخاب همسر بحث بسیار مهمی است که حتماً نیاز به بررسی دقیق و مشاوره و کمک از درمانگران پیش از ازدواج دارد. چرا که برای تشخیص این موضوعات شما حتما پیش از ازدواج می توانید با مراجعه به روان شناس یا مشاور متخصص، از انتخاب همسر خود اطمینان حاصل کنید تا بعدها در طول زندگی دچار مشکلات این چنینی نشوید.

ما در تست کتل میتوانیم وفادار بودن و میزان تعهد فرد را بررسی کنیم و بررسی این موضوع نیاز شما را به روان شناس و مشاور بیشتر میکند. پس علاج واقعه پیش از وقوع است. یک انتخاب درست توام با مشورت و تعقل بهتر از ازدواج شتاب زده و بدون مشورت است. باید در ابتدای ازدواج و انتخاب همسر به این موضوع اشاره کنید و بررسی کنید که رفتارهای او در رابطه با دیگران و با جنس ناهمجنس خود به چه صورتی است و ما به عنوان شریک عاطفی از او چه انتظاری داریم و حتماً باید خط قرمزها و نحوه ی معاشرت ها و تعاملات را به عنوان انتظارات از ازدواج بیان کرد. اینکه من اینها را قبل ازدواج نادیده بگیرم و یا مسئولیتی در مقابل طرف مقابل نداشته باشم، بعدها در طول سالهای زندگی ممکن است دچار بحران و آسیب شوم. باید تعاریف هم را از ارتباط و چارچوب ها بدانیم و آنها را برای هم تعیین کنیم. صریح و گفتگوی مستقیم نشان از صمیمت رابطه دارد و چه بهتر که زوجین بتوانند با صمیمیت پیرامون هر مشکلی که در رابطه رخ میدهد به صورت واضح گفتگو کنند، سهم خود را بپذیرند، در صورت اشتباه بیان عذرخواهی و جبران رفتار داشته باشند و به جای انکار و طفره رفتن به فکر بهبود رابطه ی خود باشند.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۹ ، ۲۲:۰۱
mina nikseresht

می گوییم چرا قبل ازدواج ضرورت دارد شما تست کتل (یکی از تست های مهم شخصیت که غالب روان شناسان آن را از مراجعین خود در مواقعی که برطبق صلاحدید آنهاست می گیرند.) بدهید و از نفر مقابل تان هم به عنوان یکی از شرایط ازدواج بخواهید تا با هم به مشاوره ی پیش از ازدواج بروید؟

به این دلیل که تست کتل مشخص کننده ی بسیاری از نکات مهم شخصیتی فرد است. اگر ما از لحاظ اخلاقی برای فرد عصبانی و فردی که روال خلقی دائم او خشم و عصبانیت است یا فردی که توانایی و سازگاری پایینی در شرایط مختلف دارد و یا موارد دیگر نکاتی را ذکر می کنیم، با دادن تست کتل تمامی این ویژگی ها به سادگی قابل تشخیص توسط روان شناس است. تست کتل تعیین کننده ی 16 عامل شخصیت است که این عوامل تعیین کننده ی نکات کلیدی و مهم روان و شخصیت فرد می باشد. ما در ازدواج بنا به بالا و پایین بودن عوامل میزان ریسک پذیری و یا موفقیت آن را پیش بینی می کنیم.

مثلاً می گوییم دوران تحصیلی فرد مهم است. اینکه فرد در محیط مدرسه سازگاری اجتماعی بالایی داشته باشد و یا نمرات درس دیکته و ریاضی فرد را عاملی برای تعیین اینکه فرد هوش مناسبی برای تشخیص علائم غیرکلامی دارد یا خیر می دانیم. این تشخیص ها قطعاً کار روان شناس و مشاورین پیش از ازدواج است و زمانی که فرد تنها به گفتگوی جلسات خواستگاری و پرسیدن ظواهر مادی نفر مقابل اکتفا می کند قطعاً با تشکیل آن زندگی وارد چالش ها و عوامل متعددی خواهد شد که خود متوجه آن نبوده است. برای همین مشاوره های پیش از ازدواج را لازم می دانیم.

یادم هست در شرایطی و برای ورود به شرایط شغلی ازم تست کتل گرفته شد. نتیجه ی تست و نکات مهمی که در تشخیص وجود داشت و خصوصاً فردی که خودش این تست را گرفته بود روان شناس بود این نکات را قابل استخراج دانست: اول اینکه شما مناسب کار و تحصیل در رشته ی روان شناسی هستید.(ویژگی های شخصیتی) دوم اینکه ازدواج شما و فردیت شما خوب و مثبت خواهد بود.(نکات کلیدی برای ازدواج در این تست وجود دارد) سوم اینکه هیجانات و کنترل فردی بالاست و توانایی سازگاری و انعطاف پذیری در شرایط دشوار قابل تشخیص از طریق این تست می باشد و بسیاری موارد دیگر. حال آنکه اگر فردی در طول مسیر زندگی دائما به من برچسب منفی بزند تاثیری در تشخیص برای موفقیت دارد؟ خیر. ما تشخیص را بر عهده ی روان شناس و متخصص در مباحث شخصیت و رفتار می دانیم نه عوام.

بعد آن تشخیص و البته سخن استاد اخلاقم که همیشه موفقیت ها و ویژگی های مثبت شخصیتم را یادآور شده اند و در رفع و اصلاح نکات اخلاقی کمکی موثر داشته و دارند تصورم از سخن دیگران همیشه همین بوده و هست که اگر آنها آگاهی و درک و دریافت داشتند طبیعتاً رفتار و شخصیت آنها به گونه ای نبود که امروز هست و همیشه این را به دیگران هم یادآور می شویم وقتی مشاوره یا درددلی از کسانی دارند که به آنها آسیب زده اند: وقتی کسی به شما برچسبی براساس نفس خودش می زند و نه درستی کلام و سخن متخصصین و اساتید علم و اخلاق آن فرد در واقع خودش را معرفی میکند و طبیعتاً وقتی 5 نفر از اطرافیان شما، شما را فردی با ویژگی های مثبت و درست به دیگران معرفی میکنند پس آن سخن و برچسب اساسی نادرست و خلاف ادب و اخلاق دارد و این شما هستید که نباید بها به این بهانه های واهی بدهید و هر سخنی را از هر فردی با هر بینش و شخصیت نادرستی برداشت کنید.

بعد آن که تست کتل را داده ام تا به امروز از 300 نفر این تست را گرفته ام و حالا به این درجه از آگاهی و تسلط رسیده ام که با مصاحبه های بالینی و اگر تشخیص اختلال نباشد بتوان نکاتی را استخراج کرد که لازمه ی داشتن یک زندگی موفق و ازدواج خوب است.

زمانی که فرد علائم بالینی خود را به صورتی بیان میکند، ما در بسیاری اختلالات، علائم بالینی و تشخیصی لازم برای آگاهی از شرایط و وضعیت روانی فرد را داریم. اما در صورتی که نتوانیم به طور دقیق این علائم را شناسایی و یا گفته های فرد پنهان از وضعیت روانی او باشد،  تست کتل راهنمای بسیار خوب و موفقی در این زمینه است.

ما در بحث ازدواج به عوامل پیش کننده ی مثبت برای موفقیت در ازدواج و عوامل پیش کننده ی منفی و عواملی که زمینه ساز طلاق و ناکارآمدی ازدواج است می پردازیم.

برای موفقیت در ازدواج هر کدام از طرفین باید ویژگی ها و خصوصیت های تشکیل یک زندگی موفق را داشته باشند. به عنوان نمونه یکی از نشانه های مهم ازدواج موفق را «مهربانی و خوشایند» بودن لحظات تعامل آنها نسبت به تعامل های منفی و برخلاف آن زوج های مستعد طلاق که تعامل مثبت و منفی آنها را برابر و کمتر اعلام میکنند.

حال عوامل خطر یا پیش بینی کننده ی منفی را افزون بر عیب جویی(حمله به شخصیت و اخلاق همسر)، تحقیر(تحقیر و سوءاستفاده ی روانی از همسر) واکنش دفاعی ( سلب مسئولیت، بهانه جویی) و انعطاف ناپذیری (اغماض و سکوت در برابر گفتگو) می دانند.

تا به امروز  دخترخانم هایی از طرق مختلفی به بنده برای این موضوع مراجعه کرده اند که برای انتخاب سردرگم بوده اند و ما با دانستن یک سری نکات کلیدی و شرح جلسات خواستگاری به موانعی در ازدواج برخورد می کنیم که میتوانیم تشخیص دهیم آیا زوجیت این افراد با یکدیگر مناسب است یا خیر و این نکات تعیین کننده ی کارآیی آن ازدواج خواهد بود.

حال یک ازدواج مثبت و موفق ازدواجی است که دارای دو کارکرد اصلی یعنی آرامش دهی و پرورش دهی باشد. افزون بر این موضوع ازدواج موفق سه ویژگی اساسی دارند: آرامش افراد خانواده در کنار هم، عیب پوشی و برجسته دیدن نقاط مثبت.

بنابراین مشاوره ی پیش از ازدواج به دنبال یافتن عواملی است که به ثبات و پویایی یک ازدواج مربوط می شود.

آیا خود فرد میتواند عوامل تشکیل دهنده ی ازدواج موفق را تشخیص بدهد؟ خیر. چرا؟ چون شناخت این موضوع نیاز به شناخت دانش شخصیت و روان و دانش تخصصی دارد که فرد به این آگاه نیست.

مثلاً سوالی که بسیاری وقت ها افراد از مشاور می پرسند این است که از کجا بفهمیم آیا فردی که با او ازدواج کرده ایم به ما تا پایان عمر وفادار خواهد ماند یا نه؟

نکته ی کلیدی این است که می گوییم اگر فردی در سابقه ی زندگی خود مورد سوءرفتارهایی از اطراف قرار گرفته است؛ مثلاً به زندگی فردی و خانوادگی و یا شغلی او فردی لطمه زده است و یا خطایی کرده و آسیبی رسانده که قابل بخشش و گذشت نبوده است اگر از آن خطا و آن اشتباه گذشت کرده باشد خصوصاً در مقابل افرادی که به عمد و از روی نفس به او آسیب زده اند، این فرد، فردی وفادار در ازدواج است. اما اگر سابقه ی گذشتی در رفتار فرد نبوده و از جمله اینکه کینه و دشمنی، زخم زبان و سوءرفتار و آسیب زدن و تلافی به هر صورت و قیمتی در فرد وجود داشته باشد این فرد، فرد وفاداری نخواهد بود.

می گوییم زمانی که کسی امکان عبور از مسأله ای را داشته باشد این فرد می تواند قابل اتکاء و اعتماد در زندگی باشد.

نکته ی کلیدی دوم:

فرض کنید فردی در سابقه ی زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی تاریخچه ی مثبتی ندارد. یعنی دستاوردی مطابق با سن و سال خود ندارد، رفتارهای پرخاشگرانه و عدم انعطاف پذیری در رفتار او در شرایط زندگی بارز است و شما با دانستن این نکات باز هم توانایی انتخاب و تصمیم گیری ندارید. در این صورت است که شما با مراجعه به مشاوران پیش از ازدواج میتوانید نسبت به تصمیم دقیق و شناخت صحیح از ازدواج برسید.

نکته ی کلیدی سوم:

داشتن ثبات هیجانی است. یعنی فرد نسبت به هیجانات و احساسات خود شناخت داشته باشد و بتواند این هیجانات و احساسات خود را به شکل صحیح ابراز کند. فردی که نمیتواند خشم خود را به شکلی صحیح هدایت و با جایگزین کردن افکار مثبت و هدایت آن احساس به سمت تعامل مثبت با دیگران هدایت کند، در واقع این فرد ثبات هیجانی عاطفی ندارد. پس آیا زندگی کردن با فردی این چنین میتواند پیش کننده ی ازدواجی مثبت باشد؟ خیر.

مطمئناً اگر پای صحبت زنان و دخترانی بوده باشید و یا داستان سرگذشت افرادی را خوانده باشید که خلق دائمی آنها خشم، کینه و دشمنی با دیگران و به خصوص اعضای خانواده شان است خواهید دید زندگی کردن با این افراد دائماً فرد را در معرض بحران ها و حوادثی قرار داده که یا باعث آسیب روانی بوده و یا ختم به طلاق و اتفاقات دیگر شده است.

ما می گوییم اگر فردی برنامه های اخلاقی و دینی مثبتی برای رفع عیبها و ضعف های شخصیتی دارد میتوانیم با ایجاد فرصت و امتیازدهی های رفتار او را به سمت ایجاد یک زندگی مثبت و کسب موفقیت هدایت کنیم در غیر این صورت وقتی فرد آگاه به عیب ها و ضعف های شخصیتی نیست و محیط و دیگران را مقصر رفتارهای خود میداند این فرد قابل تغییر در زندگی مشترک نیز نیست.

عوامل پیش بینی کننده ی موفقیت یا ثبات ازدواج را در چهار حوزه مشخص می کنیم:

1-زمینه ی خانوادگی

2-ویژگی های فردی

3-فرآیندهای مبتنی بر تعامل زوجین

4-شبکه های اجتماعی یا بافت اجتماعی فعلی که فرد در آنها حضور دارد.

عوامل خانوادگی شامل فرزند چندم بودن خانواده، فرهنگ و تربیت و مدل ارتباطی فرد در خانواده، نوع تعاملات و رفتارها در خانواده و ... می باشد. ویژگی های فردی یعنی اینکه فرد سابقه ی مشکلات عصبی و روانی در حد اختلالات روانی نداشته باشد. اختلالات روانی جدا از اختلالات شخصیت است. اختلالات روانی قابل درمان است اما اختلالات شخصیت مثل دوقطبی یا مانیا قابل کنترل با دارو و کارآزمایی های بالینی است.

ازدواج مسآله ای مهم و حیاتی در تعیین مسیر فرد و ادامه ی زندگی او دارد. همیشه این را متذکر می شویم که بعضی این قابلیت و آمادگی روانی را حتی در سنین بالا ندارند و اگر هم ازدواج کنند قطعاً و حتماً به خاطر ویژگی های روانی و اخلاقی حتماً درگیر تنش و در نهایت طلاق خواهند شد اما داشتن ویژگی هایی مانند کنترل هیجانات و احساسات، داشتن دید مثبت و اندیشه های مثبت در زندگی، مسئولیت پذیری، آگاهی به وظایف خود و رعایت حقوق دیگران و بسیاری ویژگی های دیگر زمینه ساز یک ازدواج موفق است.

از مشاوره های پیش از ازدواج حرف بسیار است. باقی باشد در فرصتی دیگر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۹ ، ۱۹:۱۶
mina nikseresht