روان سالم تر

مشخصات بلاگ
روان سالم تر

امروزه نیاز به تغییر لازمه ی داشتن یک زندگی موفق است. افرادی که همه روزه تصمیم به تغییر می گیرند تا امروزشان با دیروزی که رفته است و فردایی که نیامده متفاوت باشد افرادی هستند که تغییر و تحول را لازمه ی رشد و داشتن یک زندگی سالم و شاد می دانند.
این وبلاگ به شما کمک خواهد کرد تا تغییری هرچند کوچک در زندگی خودتان ایجاد کنید. خوشحال می شوم به عنوان یک راهنما سهمی در زندگی تان برای تغییر داشته باشم.
با آرزوی موفقیت برای شما

بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج مثبت» ثبت شده است

پنجشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۰۵ ق.ظ

خُلق را چگونه اندازه می گیریم؟

مساله ی خُلق و بررسی آن موضوع مهمی است. فرض کنید وقتی شخصی برای ازدواج تحقیق میکند باید به این نکته توجه داشته باشد که خُلق نفر مقابلش چگونه است؟ چرا که وقتی خُلق ثابت کسی را ندانیم حتماً در زندگی دچار چالش خواهیم بود.

خُلق شامل میزان سازگاری فرد در مقابل سختی ها و شرایطی که مطابق میل و خواستش نیست و به دنبال آن میزان انعطاف پذیری او نسبت به مسایلی که پیش می آید و خود را با آن منطبق میکند، عصبانی نشدن در مقابل اتفاقاتی که رخ میدهد و کنترل بر خویشتن که یکی از فاکتورهای بسیار مهم است که معمولاً کسانی که دچار وسواس فکری و عملی و ایده آل گرا هستند و همه چیز باید بی نقص و عیب از نظرشان باشد(تفکر همه یا هیچ) در این موضوع ضعف دارند. داشتن دیدگاه مثبت نسبت به اطرافیان و جامعه و اتفاقاتی که رخ میدهد و یا اتفاق افتاده است و احساساتی که فرد بیشتر تجربه میکند و درگیری بیشتری با آن دارد میتواند پایه های تشکیل دهنده ی خُلق باشد. مثلاً فرض کنید فردی هر روز احساس خشم را تجربه میکند، هر موضوعی او را دچار خشم و ناراحتی میکند و حساسیت های بی مورد زیادی که ناشی از همان وسواس فکری و عملی است فرد را آزار میدهد. افرادی که نگرش منفی در مورد آینده دارند و مدام در ذهن خود اتفاقات بد، رفتاری بد را برای آینده پیش بینی و مرور میکنند نیز خُلق ضعیف و ناپایدار دارند.

این مهم است که شما در جامعه و اجتماعی که در آن واقع می شوید چه شخصیتی دارید و می گویند اگر از 5 نفر از اطرافیان در مورد خُلق شما سوال کنند میتوانیم به گفته ی آنها شما را دارای آن خلق بنامیم.

مثلاً شما فردی هستید که همیشه عصبی معرفی می شوید و یا فردی که همیشه نگران است و یا فردی که همیشه و در هر شرایطی شاد است و این شادی را به دیگران منتقل میکند. فردی که اخلاقیات غالبش را خشم و پرخاشگری لفظی و کلامی و رفتاری تشکیل میدهد هرکدام پایه های ثبات خُلق را شامل میشوند خواه مثبت باشد و خواه منفی. فردی که خُلق منفی دارد به زمین و زمان بدبین است. هر کسی با هر نیت خیری و یا هر رفتار مثبتی از نظر آنها خوب و سالم تعبیر نمی شود و همه دارای ضعف و عیب و ایراد هستند مگر اینکه فقط پیامبر باشد. بخواهند در مورد کسی صحبت کنند نکات منفی آنها را درشت میکنند و این افراد وقتی در زندگی مشترک واقع می شوند به جای درشت کردن نکات مثبت همسر خود و تمرکز بر روی آنها مدام دنبال نقاط ضعف و زدن برچسب به او هستند و حتماً زندگی با این افراد در معرض طلاق واقع می شود.

البته که با تست کتل نیز میتوان خُلق دائم و پایدار فرد را بررسی کرد اما نکته ای که مهم است در ازدواج و یا انتخاب کارمند و یا انتخاب شریک کاری و یا هر موضوعی که بحث انتخاب فرد پیش می آید باید به آن دقت کنیم بحث خُلق است.

افرادی که خُلق پایین دارند توانایی حل مسأله آنها ضعیف است، در مقابل مسائل سخت زود خسته و ناامید شده و توانایی عملی کمی دارند و در نهایت باید به این نتیجه برسید ما چطور میتوانیم خُلق خود را با تمرین اعتماد به نفس و عزت نفس تغییر بدهیم و به سمت مثبت اندیشی پایدار پیش برویم. فردی امروز با قرار گرفتن در جوی مثبت نگرش مثبتی پیدا میکند و کافی است دومرتبه در شرایط و جوی در اطراف واقع شود که دچار بدبینی به دیگران و شرایط شود و این تغییر خلق و ثابت نبودن آن میتواند در زندگی فرد و اطرافیان ایجاد اختلال کند که ما در تست کتل از آن به ناپایداری هیجانی یاد میکنیم. افرادی که به ناگهان مثل کوره ای از آتشفشان منفجر می شوند و با این انفجار اخلاقی و تغییرات مداوم خُلق به زندگی جمعی آسیب خواهند زد.

آنچه که مهم و قابل اشاره است اینکه فرد با مراجعه و شناخت کافی نسبت به خود و احساسات و بیان آنها به صورت سالم میتواند با تغییر خلق خود به ایجاد یک زندگی سالم و مثبت کمک کند و در نهایت تجربه ی زندگی بهتر و موفق تری داشته باشد. افراد زیادی هستند که مراجعه به روان شناس را لازم نمی بینند و اصلاً با وجود مشکلات اخلاقی و رفتاری نیز خود را فردی سالم معرفی میکنند و البته هستند کسانی که شما را مریض معرفی می کنند و به شما برچسب های مختلفی میزنند در حالیکه ما در روان شناسی کلیدهایی برای بررسی رفتار و خُلق افراد داریم که در صورت داشتن تجربه و دانش لازم می توانیم تشخیص آنها را به سادگی انجام بدهیم.

فرد سالم که شخصیتی سالم دارد انعطاف پذیر در مقابل نظر و خواست دیگران است. تامل و اندیشیدن در مورد اخلاق و رفتار خود و در نهایت اصلاح عملکرد و بهبود رابطه ی خود با دیگران جز تمرینات خودسازی آنها محسوب می شود و از آن طرف برچسب زدن به دیگران را بدون آگاهی و صرفاً برای تراوش احساسات نادرستی مثل خشم جایز و درست نمی شمارد.

چه خوب که افرادی هستند که بیش از دیگران و تذکرهای پیاپی به آنها سرگرم اصلاح خود و انتخاب هدف های درست در زندگی خود هستند، برای آنها تلاش میکنند و نگاهی به زندگی و عملکرد دیگران ندارند. اینها خود را با دیگران مقایسه نمی کنند و به فکر بهبود توسعه و عملکردهای شخصی و روزمره خود هستند. اگر دقت کنید افرادی که ارتباط قوی با خداوند دارند و در جهت خودشناسی حرکت میکنند، خودساخته تر و مثبت تر نسبت به زندگی و دیگران هستند.

به قول استاد عزیز اخلاق ما: کور خود و بینای دیگران نباشیم که افرادی که مدام در پی عیب جویی از دیگران و سرزنش آنها هستند زندگی گوارا و عاقبت خیری نخواهند داشت چرا که انرژی های منفی که ما در اطراف خود ایجاد می کنیم باعث بروز پیشامدهای منفی و اتفاقات نامطلوب می شوند. انجام کارهای خیر و اعمال مثبت را برای ما سخت و ناممکن جلوه میدهد و در نهایت باعث بی برکتی و ناخوشی در زندگی ما خواهد شد.

جهل و غرور و نفسانیات انسان را همچون زنجیری گردن کلفت در میخی بسیار نحیف و کوچک اسیر میکند و هر گاه انسان کوری و کری را انتخاب کند و چشم بر روی حقیقت ببندد و گوش بر آن نسپارد در خیال و توهم خویش همه چیز را نور می بیند. خداوند فرشتگانی را همراه ما قرار داده است که مسئول ضبط تک تک اعمال و رفتار ما هستند و حتی نیت های درونی ما را هم ثبت میکنند. واقعاً اگر به این آگاه بودیم که نیت های بد و شر ما نسبت به دیگران چه عواقبی برایمان دارد و یا نسبت به افرادی که قلب و دلی صاف دارند رفتار نامطلوب و خشونتهای رفتاری داریم چه عاقبتی را برایمان در زندگی به بار می آورد آیا با دیدن آن نهایت باز هم این چنین رفتار می کردیم؟ قطعاً خیر! امام علی علیه السلام می فرمایند: خداوند با هر کس مطابق با نیت هایش رفتار خواهد کرد.

پس این خیلی مهم است که ما چه نیت هایی در مورد خود و دیگران داریم. چرا که لحظه به لحظه خداوند به آنها آگاه است و نسبت به آن تدبیر خواهد کرد.

استادی می گفت: کاشف عیب هایت، خودت هستی نه کسی دیگر. کسی که در پی کشف عیب های خودش هست کسی است که: « مورد لطف و عنایت خاص خداوند قرار خواهد گرفت.» منتی است که از سمت پروردگار باید آن را پذیرفت نه اینکه مغرور شد و سپس جاهل شد. مثل کسانی که با چندروز عبادت خود را بهتر و برتر از دیگران حساب میکنند و از سر کظم غیظ دیگران را بدتر معرفی میکنند.

یادم هست آن استاد در پایان سخنانش اشاره به این نکته فرمود که: « جهل هیچ گاه عشق را درک نخواهد کرد و کسی که درک نکند رفتنی است!»

آدمی که در پرتو عالم نمیتواند دیگران را ببیند و از سر مهر، عشق و دلسوزی با آنها معاشرت و همدلی کند با هر عاملی رخت بر این جهان خواهد بست تا جای او را عشقی سرشار از انوار الهی بگیرد. به امید روزی که با آمدن منجی جهان از خشم، نفرت، دشمنی و ناخالصی پاک شود.

آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست                               وان کس که مرا گفت نکو خود نیکوست

  حال متکلم از کلامش پیداست                                           از کوزه همان برون تراود که در اوست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۹ ، ۱۱:۰۵
mina nikseresht

می گوییم چرا قبل ازدواج ضرورت دارد شما تست کتل (یکی از تست های مهم شخصیت که غالب روان شناسان آن را از مراجعین خود در مواقعی که برطبق صلاحدید آنهاست می گیرند.) بدهید و از نفر مقابل تان هم به عنوان یکی از شرایط ازدواج بخواهید تا با هم به مشاوره ی پیش از ازدواج بروید؟

به این دلیل که تست کتل مشخص کننده ی بسیاری از نکات مهم شخصیتی فرد است. اگر ما از لحاظ اخلاقی برای فرد عصبانی و فردی که روال خلقی دائم او خشم و عصبانیت است یا فردی که توانایی و سازگاری پایینی در شرایط مختلف دارد و یا موارد دیگر نکاتی را ذکر می کنیم، با دادن تست کتل تمامی این ویژگی ها به سادگی قابل تشخیص توسط روان شناس است. تست کتل تعیین کننده ی 16 عامل شخصیت است که این عوامل تعیین کننده ی نکات کلیدی و مهم روان و شخصیت فرد می باشد. ما در ازدواج بنا به بالا و پایین بودن عوامل میزان ریسک پذیری و یا موفقیت آن را پیش بینی می کنیم.

مثلاً می گوییم دوران تحصیلی فرد مهم است. اینکه فرد در محیط مدرسه سازگاری اجتماعی بالایی داشته باشد و یا نمرات درس دیکته و ریاضی فرد را عاملی برای تعیین اینکه فرد هوش مناسبی برای تشخیص علائم غیرکلامی دارد یا خیر می دانیم. این تشخیص ها قطعاً کار روان شناس و مشاورین پیش از ازدواج است و زمانی که فرد تنها به گفتگوی جلسات خواستگاری و پرسیدن ظواهر مادی نفر مقابل اکتفا می کند قطعاً با تشکیل آن زندگی وارد چالش ها و عوامل متعددی خواهد شد که خود متوجه آن نبوده است. برای همین مشاوره های پیش از ازدواج را لازم می دانیم.

یادم هست در شرایطی و برای ورود به شرایط شغلی ازم تست کتل گرفته شد. نتیجه ی تست و نکات مهمی که در تشخیص وجود داشت و خصوصاً فردی که خودش این تست را گرفته بود روان شناس بود این نکات را قابل استخراج دانست: اول اینکه شما مناسب کار و تحصیل در رشته ی روان شناسی هستید.(ویژگی های شخصیتی) دوم اینکه ازدواج شما و فردیت شما خوب و مثبت خواهد بود.(نکات کلیدی برای ازدواج در این تست وجود دارد) سوم اینکه هیجانات و کنترل فردی بالاست و توانایی سازگاری و انعطاف پذیری در شرایط دشوار قابل تشخیص از طریق این تست می باشد و بسیاری موارد دیگر. حال آنکه اگر فردی در طول مسیر زندگی دائما به من برچسب منفی بزند تاثیری در تشخیص برای موفقیت دارد؟ خیر. ما تشخیص را بر عهده ی روان شناس و متخصص در مباحث شخصیت و رفتار می دانیم نه عوام.

بعد آن تشخیص و البته سخن استاد اخلاقم که همیشه موفقیت ها و ویژگی های مثبت شخصیتم را یادآور شده اند و در رفع و اصلاح نکات اخلاقی کمکی موثر داشته و دارند تصورم از سخن دیگران همیشه همین بوده و هست که اگر آنها آگاهی و درک و دریافت داشتند طبیعتاً رفتار و شخصیت آنها به گونه ای نبود که امروز هست و همیشه این را به دیگران هم یادآور می شویم وقتی مشاوره یا درددلی از کسانی دارند که به آنها آسیب زده اند: وقتی کسی به شما برچسبی براساس نفس خودش می زند و نه درستی کلام و سخن متخصصین و اساتید علم و اخلاق آن فرد در واقع خودش را معرفی میکند و طبیعتاً وقتی 5 نفر از اطرافیان شما، شما را فردی با ویژگی های مثبت و درست به دیگران معرفی میکنند پس آن سخن و برچسب اساسی نادرست و خلاف ادب و اخلاق دارد و این شما هستید که نباید بها به این بهانه های واهی بدهید و هر سخنی را از هر فردی با هر بینش و شخصیت نادرستی برداشت کنید.

بعد آن که تست کتل را داده ام تا به امروز از 300 نفر این تست را گرفته ام و حالا به این درجه از آگاهی و تسلط رسیده ام که با مصاحبه های بالینی و اگر تشخیص اختلال نباشد بتوان نکاتی را استخراج کرد که لازمه ی داشتن یک زندگی موفق و ازدواج خوب است.

زمانی که فرد علائم بالینی خود را به صورتی بیان میکند، ما در بسیاری اختلالات، علائم بالینی و تشخیصی لازم برای آگاهی از شرایط و وضعیت روانی فرد را داریم. اما در صورتی که نتوانیم به طور دقیق این علائم را شناسایی و یا گفته های فرد پنهان از وضعیت روانی او باشد،  تست کتل راهنمای بسیار خوب و موفقی در این زمینه است.

ما در بحث ازدواج به عوامل پیش کننده ی مثبت برای موفقیت در ازدواج و عوامل پیش کننده ی منفی و عواملی که زمینه ساز طلاق و ناکارآمدی ازدواج است می پردازیم.

برای موفقیت در ازدواج هر کدام از طرفین باید ویژگی ها و خصوصیت های تشکیل یک زندگی موفق را داشته باشند. به عنوان نمونه یکی از نشانه های مهم ازدواج موفق را «مهربانی و خوشایند» بودن لحظات تعامل آنها نسبت به تعامل های منفی و برخلاف آن زوج های مستعد طلاق که تعامل مثبت و منفی آنها را برابر و کمتر اعلام میکنند.

حال عوامل خطر یا پیش بینی کننده ی منفی را افزون بر عیب جویی(حمله به شخصیت و اخلاق همسر)، تحقیر(تحقیر و سوءاستفاده ی روانی از همسر) واکنش دفاعی ( سلب مسئولیت، بهانه جویی) و انعطاف ناپذیری (اغماض و سکوت در برابر گفتگو) می دانند.

تا به امروز  دخترخانم هایی از طرق مختلفی به بنده برای این موضوع مراجعه کرده اند که برای انتخاب سردرگم بوده اند و ما با دانستن یک سری نکات کلیدی و شرح جلسات خواستگاری به موانعی در ازدواج برخورد می کنیم که میتوانیم تشخیص دهیم آیا زوجیت این افراد با یکدیگر مناسب است یا خیر و این نکات تعیین کننده ی کارآیی آن ازدواج خواهد بود.

حال یک ازدواج مثبت و موفق ازدواجی است که دارای دو کارکرد اصلی یعنی آرامش دهی و پرورش دهی باشد. افزون بر این موضوع ازدواج موفق سه ویژگی اساسی دارند: آرامش افراد خانواده در کنار هم، عیب پوشی و برجسته دیدن نقاط مثبت.

بنابراین مشاوره ی پیش از ازدواج به دنبال یافتن عواملی است که به ثبات و پویایی یک ازدواج مربوط می شود.

آیا خود فرد میتواند عوامل تشکیل دهنده ی ازدواج موفق را تشخیص بدهد؟ خیر. چرا؟ چون شناخت این موضوع نیاز به شناخت دانش شخصیت و روان و دانش تخصصی دارد که فرد به این آگاه نیست.

مثلاً سوالی که بسیاری وقت ها افراد از مشاور می پرسند این است که از کجا بفهمیم آیا فردی که با او ازدواج کرده ایم به ما تا پایان عمر وفادار خواهد ماند یا نه؟

نکته ی کلیدی این است که می گوییم اگر فردی در سابقه ی زندگی خود مورد سوءرفتارهایی از اطراف قرار گرفته است؛ مثلاً به زندگی فردی و خانوادگی و یا شغلی او فردی لطمه زده است و یا خطایی کرده و آسیبی رسانده که قابل بخشش و گذشت نبوده است اگر از آن خطا و آن اشتباه گذشت کرده باشد خصوصاً در مقابل افرادی که به عمد و از روی نفس به او آسیب زده اند، این فرد، فردی وفادار در ازدواج است. اما اگر سابقه ی گذشتی در رفتار فرد نبوده و از جمله اینکه کینه و دشمنی، زخم زبان و سوءرفتار و آسیب زدن و تلافی به هر صورت و قیمتی در فرد وجود داشته باشد این فرد، فرد وفاداری نخواهد بود.

می گوییم زمانی که کسی امکان عبور از مسأله ای را داشته باشد این فرد می تواند قابل اتکاء و اعتماد در زندگی باشد.

نکته ی کلیدی دوم:

فرض کنید فردی در سابقه ی زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی تاریخچه ی مثبتی ندارد. یعنی دستاوردی مطابق با سن و سال خود ندارد، رفتارهای پرخاشگرانه و عدم انعطاف پذیری در رفتار او در شرایط زندگی بارز است و شما با دانستن این نکات باز هم توانایی انتخاب و تصمیم گیری ندارید. در این صورت است که شما با مراجعه به مشاوران پیش از ازدواج میتوانید نسبت به تصمیم دقیق و شناخت صحیح از ازدواج برسید.

نکته ی کلیدی سوم:

داشتن ثبات هیجانی است. یعنی فرد نسبت به هیجانات و احساسات خود شناخت داشته باشد و بتواند این هیجانات و احساسات خود را به شکل صحیح ابراز کند. فردی که نمیتواند خشم خود را به شکلی صحیح هدایت و با جایگزین کردن افکار مثبت و هدایت آن احساس به سمت تعامل مثبت با دیگران هدایت کند، در واقع این فرد ثبات هیجانی عاطفی ندارد. پس آیا زندگی کردن با فردی این چنین میتواند پیش کننده ی ازدواجی مثبت باشد؟ خیر.

مطمئناً اگر پای صحبت زنان و دخترانی بوده باشید و یا داستان سرگذشت افرادی را خوانده باشید که خلق دائمی آنها خشم، کینه و دشمنی با دیگران و به خصوص اعضای خانواده شان است خواهید دید زندگی کردن با این افراد دائماً فرد را در معرض بحران ها و حوادثی قرار داده که یا باعث آسیب روانی بوده و یا ختم به طلاق و اتفاقات دیگر شده است.

ما می گوییم اگر فردی برنامه های اخلاقی و دینی مثبتی برای رفع عیبها و ضعف های شخصیتی دارد میتوانیم با ایجاد فرصت و امتیازدهی های رفتار او را به سمت ایجاد یک زندگی مثبت و کسب موفقیت هدایت کنیم در غیر این صورت وقتی فرد آگاه به عیب ها و ضعف های شخصیتی نیست و محیط و دیگران را مقصر رفتارهای خود میداند این فرد قابل تغییر در زندگی مشترک نیز نیست.

عوامل پیش بینی کننده ی موفقیت یا ثبات ازدواج را در چهار حوزه مشخص می کنیم:

1-زمینه ی خانوادگی

2-ویژگی های فردی

3-فرآیندهای مبتنی بر تعامل زوجین

4-شبکه های اجتماعی یا بافت اجتماعی فعلی که فرد در آنها حضور دارد.

عوامل خانوادگی شامل فرزند چندم بودن خانواده، فرهنگ و تربیت و مدل ارتباطی فرد در خانواده، نوع تعاملات و رفتارها در خانواده و ... می باشد. ویژگی های فردی یعنی اینکه فرد سابقه ی مشکلات عصبی و روانی در حد اختلالات روانی نداشته باشد. اختلالات روانی جدا از اختلالات شخصیت است. اختلالات روانی قابل درمان است اما اختلالات شخصیت مثل دوقطبی یا مانیا قابل کنترل با دارو و کارآزمایی های بالینی است.

ازدواج مسآله ای مهم و حیاتی در تعیین مسیر فرد و ادامه ی زندگی او دارد. همیشه این را متذکر می شویم که بعضی این قابلیت و آمادگی روانی را حتی در سنین بالا ندارند و اگر هم ازدواج کنند قطعاً و حتماً به خاطر ویژگی های روانی و اخلاقی حتماً درگیر تنش و در نهایت طلاق خواهند شد اما داشتن ویژگی هایی مانند کنترل هیجانات و احساسات، داشتن دید مثبت و اندیشه های مثبت در زندگی، مسئولیت پذیری، آگاهی به وظایف خود و رعایت حقوق دیگران و بسیاری ویژگی های دیگر زمینه ساز یک ازدواج موفق است.

از مشاوره های پیش از ازدواج حرف بسیار است. باقی باشد در فرصتی دیگر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۹ ، ۱۹:۱۶
mina nikseresht