روان سالم تر

مشخصات بلاگ
روان سالم تر

امروزه نیاز به تغییر لازمه ی داشتن یک زندگی موفق است. افرادی که همه روزه تصمیم به تغییر می گیرند تا امروزشان با دیروزی که رفته است و فردایی که نیامده متفاوت باشد افرادی هستند که تغییر و تحول را لازمه ی رشد و داشتن یک زندگی سالم و شاد می دانند.
این وبلاگ به شما کمک خواهد کرد تا تغییری هرچند کوچک در زندگی خودتان ایجاد کنید. خوشحال می شوم به عنوان یک راهنما سهمی در زندگی تان برای تغییر داشته باشم.
با آرزوی موفقیت برای شما

بایگانی
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تنبلی» ثبت شده است

جمعه, ۳ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۴۳ ب.ظ

هیس! هدف هایت را فریاد نزن!

میدونی آدمای منفی چه قدرتی دارن؟
ما فکر می کنیم چون منفی ان و دایم غر می زنن، شکایت می کنن، و پرتوقع بودن جزء ویژگی های بارز شونه، دایم در محکوم کردن دیگران مهارت کسب می کنن و نقش و سهم خودشون رو در زندگی شون، اشتباهات شون، حرف زدن شون، معاشرت و ارتباط شون ابدا یاد نگرفتن، پس قدرتی ندارن و اتفاقا چون من مثبتم قدرت جذب بیشتری دارم.
اتفاقا منفیا قدرت عجیبی در خراب کردن و چشم زدن و مانع بودن یا شدن شما در موفقیت و آب خوش از گلوتون پایین نرفتن، هستن.
بعد فکر کن من با این افراد همنشین باشم و از روی ساده لوحی بخوام کارهام، برنامه هام و هدف هام رو باهاشون مطرح کنم.
لازم نیست حتی لحظه ای فکر کنم که: چی میشه؟!
چون نتیجه معلومه.
-تو!...
-نه بابا!!!بی خیال!
-نمیشه، اینقدرا بودن که این کار رو کردن و نشده!الان جواب نمیده!
-برو ببین فلانی رو، روزگارش رو و...
حالا خوب از کجا بدونم هدفم خوبه، درسته، به کارم میاد؟
قبل از هرچیزی مطمئن باشین اون آدمی که در جریانش می ذارین حمایت تون میکنه. همه مدل. صحبت های بویی از غرور و تخریب و ضعیف کردن روحیه ی شما نداره و آدم مثبت و بااخلاقیه.
اگه شما به هدف تون برسین واقعا از صمیم قلب خوشحال میشه، نه اینکه زورش میاد و از سر حرص تبریک که نمیگه، زخم زبونم میزنه.
و دست آخر اگه جایی گیر کردین حاضر شه بهتون کمک کنه.
سعی کنین هدف هاتون رو با کسی یا کسانی در میون بگذارید که در جهت فکری و رفتاری شما هستن.
ضمنا روی واژه ی هرگز فکر کن. به این خاطر که حواست باشه چی و به کی گفتی یا میگی.
دوستانه بهتون پیشنهاد می کنم خیلی خوبه آدم خصوصی های زندگیش که شامل خوشبختی هاش، امکاناتش، رفاه و آسایشش رو با دیگران share نکنه. گاهی ریشه ی خیلی از مشکلات ناخواسته مون و اتفاقاتی که یهو به زندگیمون نازل میشه همینه که موقع خوشحالی ها، هیجانی شدیم و اتفاق خوب و یا چیزهایی که باهاش حس خوشبختی داریم رو به دیگران گفتیم. خیلی مراقب باشین خودتون رو ناخواسته در امواج منفی دیگران قرار ندین. گاهی حسرته ،گاهی حسادته، گاهی نرسیدن و تلاش نکردن و خیلی موارد دیگه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۴۳
mina nikseresht
پنجشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۱۵ ب.ظ

چرا کتاب تغییر را نوشتم؟

شاید چیزی که همیشه ذهنم را از ابتدای نوجوانی و جوانیم درگیر کرده و البته که هنوز هم می‎کند، میل به تغییر و بهتر شدن است. همیشه می‎دانستم چیزی که به بهتر شدن زندگیم چه از جهت تحصیل و طی کردن مدارج موفقیت و چه از لحاظ اخلاقی می‎کرده است تغییر بوده است. من سالهای سال ورزش می‎کردم. هر روز و همیشه. این استثنا هیچ‎وقت ترک نمی‎شد حتی اگر در مسافرت بودم برایم شرایط فرقی نمی‎کرد. ورزش کردن تبدیل به یک باید مهم شده بود که در هیچ شرایطی آن را ترک نمی‎کردم چرا که می‎‎دانستم حتی اگر شرایطم تغییر کند، عادت‎های مثبت من نباید ترک شود. اکنون دوازده سال از اولین تغییرات مهم زندگی من گذشته است و من هنوز هم دغدغه‎ی هر روزم تغییر است. تغییر برای بهتر شدن و تلاش برای رسیدن به موفقیت‎های بزرگتر و مهم‎تر.

بعد از سالهای سال که کتابهای مختلفی در این زمینه خواندم. زندگی و شرح قصه‎ها و غصه‎های زیادی را شنیدم به یقین می‎گویم، زندگی‎مان بهتر نمی‎شود اگر تغییر نکنیم. به موفقیت‎های بزرگ که خیلی از انسان‎های موفق رسیدند نمی‎رسیم، اگر تغییر نکنیم.

حتی اگر در اتفاقات ناخواسته زندگیمان هم دقت کنیم خواهیم دید که گاهی خداوند نیز به ما از طریق آن اتفاقات درس تغییر کردن و ایجاد عادت‎های تازه‎ای را می‎دهد تا باز هم به موفقیت برسیم.شاید ابتدا برایمان سخت و ناراحت‎کننده به نظر برسد اما هر اتفاقی میل به تغییر و شروعی تازه را به ما یادآوری می‎کند. باید دانست که پیام‎هایی در هر روز برای ما نهفته است که در صورت تغییر دادن خودمان، پیام‎های آن را دریافت خواهیم کرد. حتی می‎بینید که خداوند برای هر روز از طریق پیام‎آوران الهی‎اش، دعای مخصوصی را به ما آموزش داده است و این یعنی پس هر روز باید تغییر کرد و انگیزه‎های تازه‎ای را در خود برای اصلاح رفتار و عادت‎ها در نظر داشت.

من هیچ عاملی را به اندازه‎ی تغییر، در رسیدن به موفقیت مهم و جدی تلقی نمی‎کنم. ثمره‎ی همه‎ی دستاوردهای طلایی زندگی‎مان در گرو رسیدن به اهمیت تغییر مثبت است. باید شبانه‎روز در خود جستجو کنید و ببیند کجا و چه چیزی در زندگی را باید تغییر داد که در صورت این اتفاق، روز به روز به موفقیت‎های بیشتر خواهیم رسید.

اگر تنبلی و وقت‎کشی داریم، اگر عادت به قضاوت‎های متعصبانه و کورکورانه کرده‎ایم، اگر هنوز هم با وجود سن و سال زیادی که داریم، عذرخواهی کردن برایمان سخت و دشوار است، اگر هنوز هم برای روزمان برنامه‎ریزی نداریم و اگرهای دیگر... پس باید تغییر کنیم. البته اگر به دنبال رسیدن به شرایط بهتر و موفقیت‎های بیشتری هستیم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۱۵
mina nikseresht
جمعه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۴۶ ب.ظ

چرا تنبلی می کنیم؟

اینکه تنبلی بد است و همه ی ما می دانیم که با تنبلی نمی توانیم به موفقیت برسیم هیچ شکی در آن نیست اما چرا با اینکه به بد بودن این عمل و رفتار واقف هستیم باز هم تنبلی می کنیم؟ تعطیلات فرصت بسیار خوبی بود تا خودمان را محک بزنیم و ببینیم جزء کدام دسته از افراد بودیم و یا هستیم! البته بگذریم از افرادی که منتظر تعطیلات بعدی هستند تا باز هم به ادامه ی مسافرت ها و گردش ها و وقت تلف کنی های خود بپردازند(البته همین جا باید توضیح دهم که تفریح مناسب و به جا لازمه ی زندگیست به شرطی که افراط و تفریط در آن نباشد!)

اگر شما جزء آن دسته افرادی هستید که دوست دارید تنبلی تان را درمان کنید لازم است خودتان را متعهد به نکات زیر کنید:

1)  ذهن تان را هر روز متوجه پیامدهای منفی و ضررهای ناشی از این رفتار باشد؛

به این فکر کنید که تاکنون چه لحظات و ساعت هایی را به خاطر این رفتار از دست داده اید در حالی که بوده اند افرادی که همین لحظات شان را به نحو احسن استفاده کرده اند.پس نکته ی اول این است که دفتری بردارید و ضررهای ناشی از این رفتار را در آن یادداشت کنید. این سؤال مهم را از خودتان بپرسید: من تاکنون به خاطر تنبلی هایم چه چیزهایی را از دست داده ام؟! و در نهایت لیست ضرررهای ناشی از این رفتار را برای خود یادداشت کنید.

2) به خودتان فرصت جبران بدهید؛

اینکه تا کنون چه چیزهایی را از دست داده اید برای بیدار کردن خودتان لازم است اما ادامه ی این کار باعث از بین رفتن اعتماد به نفس تان خواهد شد. پس توجه داشته باشید جبران این لحظات و برنامه ریزی برای تغییر رفتار بسیار می تواند به موفقیت تان کمک کند. تلاش کنید برای هر روز خود برنامه ی دقیقی را داشته باشید.

3) از مجاورت و معاشرت با افراد تنبل جداً خودداری کنید؛

رعایت تک تک این نکات بسیار مهم است. اما این مورد به نظرم مهمتر از موارد دیگر است. چرا که با همه ی زحماتی که می کشید اگر با فردی تنبل و یا افرادی که وقت خود را با حرف زدن های بی مورد و بی نتیجه یا انجام کارهای غیرضروری و غیرمهم تلف می کنند هم چون سمی هستند که لحظات زندگی شما را هدر می دهند. پس هر روز نیز مراقب باشید تا با این افراد به هیچ وجه مجاورت و معاشرت نداشته باشید. این افراد با کلام و رفتارشان به عدم موفقیت شما دامن می زنند. البته بعضی ممکن است این سؤال برایشان پیش بیاید که من در زندگیم با افرادی سر و کار دارم که نمی توانم آنها را از دایره ی زندگیم بیرون کنم! اینجا باید چگونه رفتار کرد؟ باید گفت اینکه شما نمی توانید این افراد را تغییر دهید و ابتدا باید به فکر تغییر رفتار خود باشید نکته ی حائز اهمیتی است. اگر این فرد همکار شماست ابتدا تا جایی که می توانید او را آگاه کنید. پیشنهاد مطالعه ی کتاب یا مقاله ای در این زمینه و یا معرفی کلاس ها و سخنرانی های مؤثر می تواند کمک حال خوبی باشد. اما اگر او اهل مطالعه و تغییر نیست بهتر است تا می توانید تنها در موارد ضرورت با او ارتباط برقرار کنید. قسمت خطرناک داستان زمانی است که بعضی افراد با همکارشان طرح دوستی می ریزند، با او صمیمی می شوند و... اگر این فرد جزء اعضای خانواده ی شماست وظیفه شما این است که علاوه بر اینکه ابتدا به فکر تغییر خود هستید اعضای خانواده تان را نیز از پیامدهای منفی تنبلی آگاه کنید. اگر شما پدر و مادر هستید باید مراقب باشید تا الگوی تنبلی به فرزندتان ندهید. چرا که اگر او از شما دیده باشد که وقت تان را با موارد بی جا هدر داده اید در جایی که به او تذکر بدهید که درس بخواند و یا امثالهم از شما حرف شنوی نخواهد داشت.

4)مراقب تعطیلات باشید؛

اگر به فکر درمان این رفتار هستید باید تا مدتها مانند یک بیمار که باید رأس ساعت های مشخصی داروهایش را هر روز مصرف کند و از مواردی که موجب تشدید بیماریش می شود دوری کند، شما نیز باید برای درمان این رفتار، مراقب آسیبها باشید. تعطیلات خطرناک ترین مرحله برای بازگشت تنبلی است. اینکه ما برای تعطیلات خود برنامه ی مشخص و معلومی نداشته باشیم باعث خواهد شد تا زمان خود را برای استفاده از این زمان مناسب از دست بدهیم.

5)داشتن برنامه ی مناسب و منسجم؛

افرادی که برای روز، هفته و یا ماه خود برنامه ریزی ندارند، بیشتر در معرض مبتلا شدن به تنبلی هستند. اینکه تا ظهر بخوابند، در خانه دوری بزنند و پای تلویزیون وقت شان را سپری کنند و شاید هم چند دقیقه ای مطالعه کنند این برنامه ریزی بسیار نامناسبی برای سپری کردن عمر و وقت شان است. برعکس افرادی هستند که هر روز سر ساعت مشخصی از خواب بلند می شوند و البته که صبح زود بهترین زمان برای اجرای برنامه هاست و در ادامه ی روز نیز به طور مشخص فعالیت هایشان را دنبال می کنند این افراد هیچ گاه تنبلی به سراغشان نخواهد آمد.

6) هم نشینی با افراد موفق و اهل عمل؛

دور و بر خود را از افرادی پر کنید که بسیار متعهدانه رفتار و عمل می کنند. افرادی که در هر زمینه ای از زندگی خود موفقیت هایی را کسب کرده اند و یا به طور مشخصی اهداف شان را دنبال می کنند. این افراد به شما انگیزه ی عمل می دهند. با مجاورت با این افراد خواهید توانست لحظات عمرتان را به درستی استفاده کنید.

7) مطالعه یک اصل مهم؛

مطمئن باشید هرچه ساعت مطالعه ی شما افزایش پیدا کند بیشتر خواهید توانست بر تنبلی خود فایق آیید. افرادی که اهل مطالعه نیستند و افرادی که از ضررهای ناشی از تنبلی آگاهی کافی ندارند در اولین فرصتی که برایشان فراغتی بوجود آید تنبلی به سراغشان می آید. برعکس آن افرادی که اهل مطالعه هستند افرادی خواهند بود که علاوه بر اینکه به بالا بردن آگاهی خود کمک می کنند به استفاده ی درست از وقت خود کمک کرده اند.

در پایان یادآوری می کنم رعایت تک تک این موارد به شما کمک می کند که تنبلی خود را درمان کنید. همه ی ما در معرض این بیماری خطرناک هستیم. بیایید در شروع سال جدید به خودمان قول دهیم که دور این عادت نامطلوب را خط قرمز بکشیم و در صورت تخطی خودمان را جریمه کنیم.

آرزو می کنم در سال جدید مبتلا به این بیماری خطرناک نشوید.

دوست تان دارم  و ازینکه من را همراهی می کنید از شما ممنونم. با آرزوی داشتن روزهایی شاد و پرانرژی :)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۴۶
mina nikseresht
جمعه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۰۴ ق.ظ

رونوشت 2: ای وای از فردا باز باید...!

دوستان مهربانم سلام

حتماً شما هم مثل من در این روزها افرادی را می بینید که بعد از یک استراحت طولانی مدت دوست ندارند به فعالیت های روزانه شان بازگردند. کسی که درس می خواند، کسی که سرکار می رود، کسی که درس می دهد و ....

و قسمت جالب داستان این است که اگر هر نظری دارند این نظر و رأی خود را به محیط اطرافشان انتقال می دهند. حرفهایی از این دست که : « ای وای! از فردا باید بروم مدرسه! ای خدا! از فردا باید به سرکار بروم، کی حوصله داره؟! باز از صبح زود باید بلند شوی و تا کی سرکار باشی! و... »

و این غر زدن ها هم چنان ادامه دارد تا اینکه کسی در جمع پیدا شود و حرف مثبتی بزند.

براستی با خود فکر کرده اید چرا اینگونه است؟ چرا این افراد باز هم از شروع فعالیت ها و تلاش خود واهمه دارند؟!

در روان شناسی گفته می شود 97% مردم دنیا هدف ندارند و تنها 3% افراد هستند که برای خود هدف هایی را در نظر گرفته اند. همانطور که می بینید پیرامون ما را افرادی احاطه کرده اند که هدف های معلوم و مشخصی را برای خود در نظر نگرفته اند. لذا آن کس که سرکار می رود، آن کس که درس می خواند، آن کس که درس می دهد، آن فردی که خانم خانه داری است و همه ی این افرادی که کلمه ی ای  وای از فردا را به زبان می آورند شامل این دسته از افرادی هستند که هدفی برای تلاش کردن و شروع فعالیت های مجدد خود ندارند.البته که اینجا معلوم می شود که این افراد اساساً هدفی ندارند. یا از درس خواندن خود لذت نمی برند و هدفی از این کار ندارند، یا از کار کردن خود راضی نیستند و کارشان را دوست ندارند و خلاصه از کارهایی که بر عهده شان است احساس رضایتمندی ندارند.

داشتن هدف و دنبال کردن تا زمان رسیدن، به انسان انگیزه می دهد. انگیزه ای که باعث حرکت و تلاش می شود.

بیایید به یکدیگر قول دهیم در همین ابتدای سال هدف های مشخص و دلخواهی را در نظر بگیریم و برای رسیدن به آنها تلاش و فعالیت را مستلزم دست یابی بدانیم.

در دست نویس های بعدی خواهم گفت چطور می توانیم هدف های مورد علاقه و دلخواه برای خود در نظر بگیریم به شرط رسیدن به آن. به قول موسسات کنکور: صددرصد تضمینی:)

با آرزوی موفقیت برای شما در شروع یک هفته ی جدید

شاد و پرانرژی باشید





۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۰۴
mina nikseresht