روان سالم تر

مشخصات بلاگ
روان سالم تر

امروزه نیاز به تغییر لازمه ی داشتن یک زندگی موفق است. افرادی که همه روزه تصمیم به تغییر می گیرند تا امروزشان با دیروزی که رفته است و فردایی که نیامده متفاوت باشد افرادی هستند که تغییر و تحول را لازمه ی رشد و داشتن یک زندگی سالم و شاد می دانند.
این وبلاگ به شما کمک خواهد کرد تا تغییری هرچند کوچک در زندگی خودتان ایجاد کنید. خوشحال می شوم به عنوان یک راهنما سهمی در زندگی تان برای تغییر داشته باشم.
با آرزوی موفقیت برای شما

بایگانی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سپاسگزاری» ثبت شده است

مدتی با هم کتاب از دولت عشق را میخواندیم. به راستی در تمام مدتی که بخش هایی از کتاب را برایتان بعد سالها تایپ می کردم، معجزه های مهر و محبت را در زندگیم جاری و هماهنگ دیدم و لمس کردم. هنوز هم معتقدم دلی که سالم باشد می تواند طعم و مزه ی عشق و محبت را درک و دریافت کند و آن را به دیگران هدیه بدهد وگرنه تا دلمان بخواهد نامهربانی و بی مهری را درک و دریافت کرده ایم. دلم خواست امروز نیز بخشی از کتاب را برایتان اینجا به اشتراک بگذارم. همانطور که امروز من را این انرژی نیرو بخشید و با معجزه ی عشق و محبت و دریافت هایم متفاوت تر شده است برای شما نیز این را آرزو میکنم:

باید اعتراف کنم نخستین بار که در کتاب توانگری چارلز فیلمور مطلب زیر را خواندم به دیده ی شک به آن نگریستم:

«به من بگویید درباره ی خودتان و همسایه هایتان چه نظری دارید تا دقیقاً به شما بگویم که تندرستی تان در چه حال است و وضع مالی و هماهنگی زندگی تان چگونه است، اگر به انسانها عشق نمی ورزید و اعتماد ندارید، به خدا نیز نمی توانید عشق بورزید یا اعتماد کنید، اندیشه ی عشق و نفرت به طور همزمان نمیتواند در ذهن تان وجود داشته باشد. پس هرگاه به یکی از آنها سرگرم باشید قطعاً دیگری غایب است. به دیگران اعتماد کنید و اقتدار ناشی از آن عمل را صرف توکل به خدا کنید. این کار سرشار از جادوست؛ معجزه ها و شگفتیها می آفریند. محبت و اعتماد، نیروهایی پویا و زنده اند.»

دل لبریز از محبت مقروض نمی شود. صاحب یک شرکت لوازم منزل در آلاباما برایم تعریف کرد:

یکی از مشتریها که از فروشگاهش ماشین لباس شویی خریده بود، پول ماشین را نمی پرداخت. اداره ی امور مالی شرکت ناچار از او شکایت کرد. او نیز سراسیمه به فروشگاه آمد و به صدای بلند بنای بددهنی را گذاشت. مردی غول پیکر و هیولایی سنگین وزن بود(البته صاحب فروشگاه مردی کوچک اندام بود.) در تمام مدتی که مشتری فحاشی می کرد صاحب فروشگاه با آرامش و ادب و خوشرویی، خاموش به او گوش می داد و هرگاه در میان این اتهامات بی وقفه مجالی پیش می آمد می گفت: « اما من شما را دوست دارم!» شاید بیش از 15 بار این جمله را تکرار کرد. سرانجام مشتری در نهایت انزجار از فروشگاه بیرون رفت.

نیم ساعت نشده بود که برگشت و از رفتار ناپسندش پوزش طلبید و از او تشکر کرد که با چنین آرامش و لطفی با او رفتار کرده است. آنگاه توضیح داد که به علت همین بدخلقی شغل خود را از دست داده است. در واقع به یکی از همکارانش حمله کرده و او اکنون در بیمارستان بستری است.

آنگاه گفت طرز رفتار صاحب فروشگاه به او نشان داد که چه زود از کوره در می رود. به محض اینکه کار تازه یی پیدا کند، پول ماشین لباس شویی را خواهد پرداخت و همین کار را هم کرد و مشتری دائمی و پر و پاقرص این فروشگاه شد اکنون می گوید ابداً آسان نیست به شخص غضبناکی که فریاد می کشد گفت: « دوستت دارم.» اگرچه ارزش دارد.

وکیلی که کتاب توانگری چارلز فیلمور را مطالعه کرده بود برایم تعریف کرد در پایان سال که به حسابرسی دفاترش پرداخت متوجه شد که هنوز دو چک قابل ملاحظه ی خود را دریافت نکرده است. گفته ی آقای فیلمور را به یاد آورد که: « اندیشه ی قرض، بدهکاری می آفریند.» دریافت تا لحظه یی که خودش یا دیگران را مقروض بداند، یا خودش بدهکار می شود یا دیگران به او مقروض خواهند بود. پس برای غلبه بر اندیشه های منفی و همچنین برای بیدار کردن قدرت محبت و اعتماد، در ذهنش برای آن دو مشتری نامه هایی جداگانه نوشت.

نام آنها را بر زبان آورد و برایشان برکت و ثروت طلبید و صمیمانه به آنها گفت که هیچ گونه بدهی به او ندارند.

مدتی زیادی از این نامه نگاری ذهنی نگذشته بود که هر دو آنها در یک روز با او تماس گرفتند. یکی از آنها در ایالتی دیگر زندگی می کرد با پست چک او را فرستاد. دیگری نیز حضوراً آن را برایش آورد.

من نیز دیگر در این گفته ی چارلز فیلمور که از دولت عشق میتوان هم خود ثروتمند شد و نیز دیگران را به توانگری رساند شک نمی کنم. به حقانیت آن پی برده ام. محبت و اعتماد پویا و زنده اند و سرشار از قدرتی جادویی که شگفتی های بسیار می آفریند. آنچه در زیر می خوانید نامه های اشخاصی است که یا در سخنرانیهایم شرکت کرده اند یا کتابم را خوانده اند و این حقیقت را آزموده اند:

بانویی از اوهایو برایم نوشت:

هشت سال می شد که در مدت مرخصی ام به سفر نرفته بودم. تا این که تکرار این عبارت را آغاز کردم که : « عشق الهی هم اکنون ثروت و شوکت می بخشد و به شیوه یی شکوهمند دولتمندم میکند.»

چندی نگذشت که دوستی که یک بلیط رفت و برگشت فلوریدا به من هدیه کرد. دوستی با من تماس گرفت و گفت برای ماموریتی اداری به فلوریدا می رود و از من دعوت می کرد که همراهش بروم و در این مدت در آن هتل با او هم اتاق باشم. تنها پولی که من پرداختم برای غذا بود و این سفر را معجزه ی عشق الهی می دانم.

بانویی از کالیفرنیا برایم نوشت:

« به محض اینکه هر روز کلام عشق الهی را تکرار کردم، در زندگیم معجزه هایی بسیار پدید آمد. دوستی به من پیشنهاد کرد که در خانه ی او که اتاق اضافی داشت زندگی کنم و اجازه منزل نپردازم. اثاثیه ام را ظرف چهار روز فروختم که خودش معجزه یی دیگر بود. چون در پرداخت هزینه ها شریک شده بودیم، خرج هر دو ما نصف شده بود. فروش اثاثیه سبب شد که دستم باز شود و زندگی آسوده تری پیدا کنم. درآمدی که در حال تعلیق مانده بود به دستم رسید و اکنون پس انداز قابل توجهی دارم. من که از دولت عشق به راستی خیر دیدم.»

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۵۹
mina nikseresht
يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۰۹ ب.ظ

خدایا شکرت...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۰۹
mina nikseresht
سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۵۲ ب.ظ

سپاس‌گزاری، پادزهر احساسات منفی

سپاس‌گزاری، پادزهر احساسات منفی

پدر و مادرم به معنای واقعی عاشق یکدیگر بودند و رابطه‌ی زناشویی آن‌ها به‌راستی زیباترین رابطه‌ای بود که من تاکنون دیده‌ام. وقتی پدرم از دنیا رفت، مادرم از اندوهی شدید رنج می‌برد زیرا به‌شدت برای پدرم دلتنگ شده بود. اما مادرم، در میان غم و اندوه شدیدش، به دلیل بهره‌مند بودن از نعمت‌های فراوان، از خداوند سپاسگزار بود.

او به دو دلیل اصلی از خداوند سپاسگزاری می‌کرد. دلیل اول سپاسگزاری او از خداوند، به‌خاطر ده‌ها سال زندگی کردن با شادی و عشق در کنار پدرم بود و دلیل دوم، نعمت‌هایی بود که او در زندگی از آن‌ها بهره‌مند بود. مادرم با شکرگزاری توانست از این اندوه شدید رهایی یابد و زندگی جدیدی را آغاز کند.

***

دوست خوبم، سپاسگزاری کردن از خداوند، علاوه بر این‌که سبب می‌شود نعمت‌های زندگی‌تان افزایش یابد، رویدادهای منفی و ناخوشایند زندگی‌تان را نیز از بین می‌برد. مهم نیست که اکنون شادمان هستید یا در یک موقعیت منفی گرفتار هستید، به هر حال، همیشه می‌توانید نکته‌ای را برای سپاسگزاری از خداوند بیابید. وقتی چنین کاری را انجام دهید، نیروی عشق را به یاری خود فرامی‌خوانید و این نیرو همه‌ی منفی‌ها را پاک می‌کند.

وقتی سپاسگزار هستید، غیرممکن است که اندوه یا هرگونه احساس منفی دیگر در وجودتان پدیدار شود. اگر در موقعیتی دشوار قرار دارید، نعمتی را جست‌وجو کنید که به‌دلیل بهره‌مند بودن از آن از خداوند سپاسگزار هستید. وقتی نعمتی را یافتید، سپس، نعمتی دیگر را برای سپاسگزار بیابید و همچنان به این کارتان ادامه دهید. زیرا این کار سبب می‌شود موقعیتتان به شیوه‌ای مثبت و سازنده تغییر کند.

وقتی در طی روز رویدادی خوب و خوشایند برای شما اتفاق می‌افتد، بی‌درنگ از خداوند سپاسگزاری کنید. مهم نیست که این رویداد تا چه اندازه برای شما کوچک و کم‌اهمیت به نظر می‌رسد، در هر صورت از خداوند سپاسگزاری کنید.

به دلیل داشتن خانه، اعضای خانواده، دوستان، شغل، سلامتی، درآمد و... از خداوند سپاسگزاری کنید. به دلیل بهره‌مند شدن از نور و گرمای خورشید، آبی که می‌نوشید، غذایی که می‌خورید و هوایی که تنفس می‌کنید، از خداوند سپاسگزاری کنید. اگر هر یک از این نعمت‌ها وجود نداشتند، شما زنده نمی‌ماندید.

اگر به دلیل نعمت‌هایی که تاکنون از آن‌ها بهره‌مند شده‌اید یا هنوز هم از آن‌ها بهره‌مند می‌شوید، از خداوند سپاسگزاری کنید، این نعمت‌ها را در زندگی‌تان چند برابر خواهید کرد.

سپاسگزاری با بر زبان آوردن این دو واژه شروع می‌شود: «خدایا سپاسگزارم»، اما باید سپاسگزاری از خداوند را با تمام وجودتان احساس کنید. هر چه بیشتر سپاسگزار؟؟؟؟؟؟ را بر زبان آورید، سپاسگزار از خداوند را بیشتر احساس می‌کنید و عشق و محبتی بیشتر را نیز به کائنات می‌فرستید و هر آنچه رابه کائنات بفرستید، همان را دریافت می‌کنید.

هزاران انسان را می‌شناسم که در بدترین موقعیت‌های ممکن قرار گرفته بودند و با سپاسگزاری از خداوند توانسته‌اند زندگی‌شان را به‌کلی تغییر دهند. گاهی معجزه‌هایی در زندگی این افراد اتفاق افتاد که واقعاً شگفت‌انگیز بودند و این معجزه‌ها درست در زمانی رخ دادند که در ظاهر به نظر می‌رسید هیچ امیدی وجود ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۵۲
mina nikseresht