روان سالم تر

مشخصات بلاگ
روان سالم تر

امروزه نیاز به تغییر لازمه ی داشتن یک زندگی موفق است. افرادی که همه روزه تصمیم به تغییر می گیرند تا امروزشان با دیروزی که رفته است و فردایی که نیامده متفاوت باشد افرادی هستند که تغییر و تحول را لازمه ی رشد و داشتن یک زندگی سالم و شاد می دانند.
این وبلاگ به شما کمک خواهد کرد تا تغییری هرچند کوچک در زندگی خودتان ایجاد کنید. خوشحال می شوم به عنوان یک راهنما سهمی در زندگی تان برای تغییر داشته باشم.
با آرزوی موفقیت برای شما

بایگانی
آخرین نظرات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «راز» ثبت شده است

سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۲۵ ب.ظ

یک کار ارزشمند، یک احساس عالی

یک کار ارزشمند، یک احساس عالی

من راندا برن هستم و در خانواده‌ی فقیر متولد شدم. درحالی‌که ما پولی بسیار نداشتیم، اما به داشتن یکدیگر دلخوش بودیم. من بسیار خوشبخت بودم که در محیطی امن و امان پرورش یافتم و از عشق و محبت اعضای خانواده‌ام بهره‌ی کافی بردم. والدینم در سراسر زندگی‌شان به معنای واقعی کار می‌کردند، اما هرگز ثروتی فراوان به دست نیاوردند. وقتی پدرم از دنیا رفت، مادرم علاوه بر از دست دادن عشق و محبت پدرم،‌ با مشکلات مالی نیز روبه‌رو بود زیرا درآمدی نداشت. پدرم قبل از موفق شدن من در زمینه‌ی فیلم «راز» از دنیا رفت. بنابراین، او هرگز واقعیت یافتن رؤیایم را در این دنیا مشاهده نکرد. اما مادرم توانست موفقیت مرا با چشمانش ببیند. او کل زندگی‌اش را در فقر گذرانده بود، اما، پس از موفق شدن من، اوضاع به کلی تغییر کرد.

روزی را به یاد می‌آورم که مادرم گریه‌کنان به من تلفن کرد. او به فروشگاه رفته و چند دست لباس برای خودش خریده بود. او گریه می‌کرد زیرا نخستین‌بار بود که لباس‌هایی را برای خودش می‌خرید، بی‌آن‌که بابت قیمت آن‌ها نگران باشد.

اگر از خوشبختی کافی در زندگی بهره برده‌اید و والدینی دارید که همه‌ی زندگی‌شان را برای پرورش یافتن شما صرف کرده‌اند، پس، بی‌تردید احساس مرا در آن روز درک خواهید کرد. من هر کاری هم برای مادرم انجام می‌دادم باز نمی‌توانستم ذره‌ای از کارهایی را جبران کنم که او در سراسر زندگی برایم انجام داده بود.

دوستان خوبم، هیچ احساسی در جهان از این احساس بهتر نیست که رؤیای ارزشمندتان را بیابید و بکوشید بر مبنای آن زندگی کنید. وقتی کاری را انجام می‌دهید که از انجام دادنش شادمان می‌شوید، وقتی نخستین روز کاری هفته با انگیزه و اشتیاق از خواب برمی‌خیزید، وقتی چنان به کارتان علاقه دارید که گذراندن تعطیلاتی طولانی‌مدت برای شما خسته‌کننده به نظر می‌رسد، پس، به معنای واقعی از زندگی‌تان بهره می‌برید.

وقتی به موفقیت می‌رسید، به احتمال بسیار زیاد خودتان را در موقعیتی می‌یابید که شاید برای نخستین‌بار در زندگی‌تان می‌توانید کالاهایی را بخرید که همیشه خواستار خریدشان بودید، به مکان‌هایی سفر کنید که همیشه می‌خواستید به آن‌جا بروید و کارهایی را به ثمر برسانید که همیشه می‌خواستید آن‌ها را به ثمر برسانید. به علاوه، شما از فرصتی بی‌نظیر و باورنکردنی بهره‌مند می‌شوید که می‌توانید موفقیت خودتان را با اعضای خانواده و دوستانتان تقسیم کنید. به این ترتیب، وضعیت زندگی آنان نیز بهبود می‌یابد.

هر روز صبح از خودتان بپرسید که در آن روز ویژه می‌خواهید چه کار ارزشمندی انجام  دهید و آن کار چه احساسی به شما خواهد داد. هر روز کار و تلاش کنید حتی اگر پول کافی برای گذراندن زندگی خود دارید. بسیاری از انسان‌ها می‌گویند، اگر من ثروت کافی داشتم، اگر در کسب و کارم موفق بوم، در سی سالگی بازنشسته می‌شدم. انسان‌های با انگیزه که رؤیایی ارزشمند را درباره‌ی به ثمر رسانیدن کاری شگفت‌انگیز در سر می‌پرورانند هرگز به بازنشستگی فکر نمی‌کنند.

پیشنهادی عالی برای من مطرح شد تا امتیاز فیلم «راز» را یکجا بفروشم. در آن زمان، بدهی من بسیار زیاد بود و هیچ راهی را برای پخش شدن فیلم در سراسر جهان نیافته بودم. اما حتی اندیشیدن درباره‌ی فروختن رؤیایم نیز برایم غیر ممکن بود. فروختن رؤیایم مانند این بود که بخواهم مهم‌ترین دلخوشی و هدف زندگی‌ام را بفروشم. من نمی‌توانستم بهایی را برای فروختن رؤیایم تعیین کنم و من به شغلم علاقه داشتم.

شما باید علاوه بر تلاش در جهت دستیابی به موفقیتتان، باید تا حد توانتان به موفقیت و شادکامی دیگران نیز کمک کنید. کمک کردن به دیگران، حمایت کردن از آنان و شادتر زیستنشان، به راستی احساسی خوب و خوشایند به انسان می‌بخشد.

بهبود بخشیدن به زندگی دیگران را در حد توانتان و به هر شیوه‌ی ممکن شروع کنید. هر روز به دیگران انگیزه، دلگرمی و امید ببخشید. این عوامل اغلب ممکن است بیش از کمک‌های مالی شما در زندگی انسان‌های دیگر تأثیرگذار باشد. هرگز جملات منفی را به کار نبرید و دیگران را دلسرد و ناامید نکنید. وقتی به دیگران انگیزه و امید می‌بخشید، این عملتان، ناخودآگاه بر روی خودتان نیز تأثیر مثبت می‌گذارد. ما فقط زمانی می‌توانیم زندگی‌مان را پربارتر کنیم که بیشتر به دیگران کمک کنیم.

فرقی نمی‌کند ما چقدر پول داریم زیرا همیشه کسی روی این کره‌ی خاکی حضور دارد که کمتر از ما پول دارد. همیشه سعی کنید کاری هر چند کوچک برای دیگران انجام دهید. همچنین فرقی نمی‌کند چقدر پول دارید، در هر صورت، بخشیدن را فراموش نکنید و این نکته‌ی طلایی را به خاطر بسپارید که: وقتی در بخشیدن و سخاوتمندی عملکردهای عالی دارید، فراوانی به معنای واقعی به سوی زندگی شما جریان می‌یابد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۲۵
mina nikseresht
سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۰۱ ب.ظ

ازدواج با استفاده از قانون جذب

ازدواج با استفاده از قانون جذب

خوبان همه ازدواج کرده‌اند!



ندا می‌گفت نمی‌دانم چرا هر چه آدم خودخواه است، جذب من می‌شود، نمی‌دانم چه سرنوشتی دارم که هر چه آدم بی‌ارزش و به درد نخور است، نصیب من می‌شود و به خواستگاری‌ام می‌آیند. هنگامی که داستانش را تعریف کرد، این نکته مشخص شد که پسرهای خوب به خواستگاری‌اش می‌آمدند اما او به آن‌ها بی‌توجهی می‌کرد و آن‌ها را از خود می‌راند. به عبارتی آن‌ها در نگاه او هرگز جذاب به نظر نمی‌رسیدند. موضوع چیست؟ آیا ندا قربانی شرایط است یا این‌که او به طور ناخودآگاه چنین پسرهایی را به خود جذب می‌کرد؟ چرا ندا پسرهای نامناسب را برای ازدواج انتخاب می‌کرد و بعد هم در جلسه خواستگاری آن‌ها را رد می‌کرد. آیا فکر نمی‌کنید آن الگوی رفتاری در ناخودآگاه ذهنش شکل گرفته باشد؟ شاید در کودکی‌اش به او القا کرده‌اند او موجود بی‌ارزشی است، بنابراین وی پسرهایی را برای ازدواج جذب می‌کرد که با او با بی‌احترامی رفتار می‌کردند.

ضمیر ناخودآگاه، جایی است که افکار، احساسات و خاطراتی که از آن‌ها آگاه نیستیم، در آن جای می‌گیرد. به طور معمول این افکار، احساسات و خاطرات را خودمان در ضمیر ناخودآگاهمان جای می‌دهیم. چون بسیار دردناک بوده‌اند و تحمل رویارویی با آن‌ها را نداشته‌ایم و نمی‌دانیم که این افکار و احساسات،‌ زندگی روزمره‌ی ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. کاری که باید بکنیم، این اطلاعات را از ضمیر ناخودآگاه به ضمیر خودآگاه منتقل کنیم. قدم اول این است که الگوی ناخودآگاه خود را شناسایی کنید و ببینید این چه الگویی است که همواره تکرار می‌شود و آن را از ضمیر ناخودآگاه به ضمیر خودآگاه منتقل می‌کند. اینکار موجب می‌شود، به جای این‌که قربانی شرایط گذشته شوید، بتوانید مسؤولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید. قدم بعدی این است که اگر تابه‌حال چند خواستگار داشتید و آن را رد کرده‌اید، چه ویژگی مشترکی آن‌ها داشتند. به احتمال زیاد همه آن‌ها در یک ویژگی منفی، مشترک بودند.

وقتی زندگی ندا بررسی شد مشخص شد که پدرش در کودکی به او بی‌احترامی می‌کرد و برای مادرش نیز هیچ‌گونه ارزشی قایل نبود و این الگو در ذهن ندا شکل گرفته بود و او دنبال ارزش و احترام بود. ندا خواهان ارزش و احترام بود، چیزی که در عین حال از آن بسیار وحشت داشت، ترس از ناشناخته‌ها در ضمیر ناخودآگاهش شکل گرفته بود. او دنبال ارزش بود، اما در ناخودآگاهش بی‌ارزشی شکل گرفته بود. بنابراین، اولین کاری که می‌بایست انجام می‌داد، زدودن منفی‌ها از ناخودآگاهش بود. ضمیر ناخودآگاهتان، با ترس از ناشناخته، شما را دوباره به دام انتخاب‌های نادرست می‌اندازد.

خو گرفتن ناخودآگاه

نکته بسیاربسیار مهمی که همرازان عزیز چه در همسریابی، یافتن شغل مناسب و زندگی مناسب باید به آن توجه کنند «خو گرفتن ناخودآگاه» است. یعنی ناخودآگاه از ناشناخته‌ها می‌ترسد و سعی می‌کند چیزی را در زندگی (شغلی، مالی، ازدواج و...) برایتان جذب کند که قبلاً مشابه آن را تجربه کرده است. به عبارت دیگر ترجیح ناخودآگاه این است که دنبال ناشناخته‌ها و دردسر نگردد. او اگر رفتاری را قبلاً‌ تجربه کرده باشد، سعی می‌کند دوباره مشابه آن را جذب کند و این نکته بسیاربسیار مهم است. ممکن است شما چیز دیگری بخواهید، اما ناخودآگاهتان می‌گوید ولش کن، همان قبلی خوب بود و مشابه آن را جذب کن. پس اگر در هر زمینه‌ای تجربه‌ای منفی و شکست‌خورده دارید، اولین کار این است که آن را از ناخودآگاه خود بزدایید.

واسطه‌ی ازدواج ناخودآگاه شما دوست دارد که الگوهای قبلی خود را دوباره و دوباره تکرار کنید. اما شما چگونه می‌توانید فرد متفاوتی را به خود جذب کنید؟ این کار با تغییر الگوهای برنامه‌ریزی‌شده در مغز صورت می‌گیرد. که در شماره‌های بعد بیشتر در مورد آن توضیح خواهیم داد.

«قانون جذب» به ما می‌گوید، باید به چیزهایی که می‌خواهیم تمرکز کنیم، نه به چیزهایی که نمی‌خواهیم. بنابراین فهرست صفاتی را که در همسر آینده‌تان می‌پسندید، جایگزین ویژگی‌های نخواستنی او کنید: نکته‌ی مهمی که باید همیشه در خاطرتان باشد این است که با خودآگاهی و کنترل بیشتر،‌ می‌توانید سرنوشت خود را بهتر رقم بزنید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۰۱
mina nikseresht
سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۲۹ ب.ظ

بازی پول

بازی پول


راندا برن

(مؤلف راز)

مردی بیکار برای شغلی درخواست داد که همیشه خواستار آن بود. او، پس از درخواست دادن برای آن شغل، به صورت وانمودی نامه‌ای پیشنهادی را از سوی آن شرکت نوشت و در آن نامه میزان حقوق خود و جزییات مربوط به کارش را تعیین کرد. او کارتی بازرگانی را برای خودش تهیه کرد، به گونه‌ای که نام خودش و لوگوی آن شرکت را روی این کارت نوشته و طراحی کرده بود. او هر بار با نگریستن به این کارت ساختگی از خداوند سپاس‌گزاری می‌کرد که برای این شرکت کار می‌کند. او هر چند روز یک بار چند نامه‌ی الکترونیکی را برای خودش می‌نوشت و از سوی دیگران به خودش تبریک می‌گفت که چنین شغلی را به دست آورده است.

این مرد در مصاحبه‌ی تلفنی قبول شد و سپس ده تن از کارشناسان شرکت با او مصاحبه‌ای حضوری انجام دادند. دو ساعت پس از این مصاحبه‌ها، نماینده‌ی شرکت به این مرد تلفن کرد و به او اطلاع داد که برای این شغل استخدام شده است. این مرد در حقیقت شغل دلخواهش را با حقوق عالی به دست آورد.

چه چیزی سبب شد این مرد شغل دلخواهش را جذب کند؟ بله، احساسات مثبت او نقشی مؤثر در این زمینه داشت. او آن شغل را در ذهنش دید، آن را دقیقاً تجسم کرد، به آن ایمان داشت و کاملاً باور داشت که آن را به دست آورده است. ولی این حالات روحی و درونی در او ایجاد شد، فرکانس ذهنی‌اش با آن شغل هماهنگ شد و آن را جذب کرد. بنابراین وقتی برای شغلی درخواست استخدام می‌دهید، هرگز نگویید، من شانس ندارم، خیلی‌ها فرم پر کرده‌اند، پارتی‌بازی می‌شود، درصد پذیرشم خیلی پایین است... با این کار انرژی منفی از خود ساطع کنید. بلکه با هیجان تمام آن شغل را از آن خود بدانید و همیشه احساسی خوشایند درباره‌ی آن شغل داشته باشید.

بازی پول

اکنون می‌خواهم گونه‌ای بازی به شما معرفی کنم که با به‌کارگیری آن همیشه به یاد می‌آورید هنگام سروکار داشتن با پول درباره‌ی آن احساسی خوب و خوشایند داشته باشید. اسکناسی را تصور کنید. روی این اسکناس را به منزله‌ی طرف مثبت آن در نظر بگیرید که پولی بسیار را نشان می‌دهد. پشت این اسکناس را به منزله‌ی طرف منفی آن در نظر بگیرید که کمبود پول را نشان می‌دهد. هر بار که با پول سروکار دارید به شیوه‌ای آگاهانه اسکناس‌ها را به گونه‌ای برگردانید که طرف مثبت یا روی آن‌ها را ببینید. این اسکناس‌ها را به گونه‌ای در کیف پولتان قرار دهید که همیشه روی آن‌ها را مشاهده کنید. وقتی پولی را به کسی تحویل می‌دهید، اطمینان یابید که همیشه روی این اسکنس‌ها به سمت بالا باشد. با انجام دادن این کار در حقیقت از پول به منزله‌ی نشانه‌ای استفاده می‌کنید تا به یاد آورید درباره‌ی بهره‌مند بودن از پول بسیار احساسی خوب و خوشایند داشته باشید.

اگر از کارت اعتباری استفاده می‌کنید، پس این کارت را به سمتی برگردانید که نامتان روی آن نوشته شده است زیرا روی کارت اعتباری شما در حقیقت نشان می‌دهد پول بسیار وجود دارد و این پول‌ها همه به نام شما هستند.

وقتی مبلغی را بابت کالا یا خدماتی می‌پردازید، درحالی‌که پول یا کارت اعتباری خودتان را تحویل می‌دهید، فراوانی ثروت را برای کسی تصور کندی که این پول یا کارت اعتباری را به او تحویل می‌دهید و به معنای واقعی نیز چنین نیتی داشته باشد و دعا کنید که به خوبی از آن پول استفاده کنید. بدانید هرچه را به کائنات می‌فرستید، همان را دریافت می‌کنید.

* ما نیز در تحریریه مجله راز به شما توصیه می‌کنیم اصطلاح رایج ایرانی‌ها یعنی «پول، چرک کف دست است» را هرگز به کار نبرید. زیرا اگر واقعاً این دیدگاه در ذهنتان حک شود، آن‌وقت پول نیز از شما فرار می‌کند. هرگاه پولی به دست می‌آورید، با عشق و احساس مثبت به آن نگاه کنید و از خداوند بخواهید که آن را در راه خیر و خوبی استفاده کنید. جیبتان همیشه پُر پول باد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۲۹
mina nikseresht
سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۵۲ ب.ظ

سپاس‌گزاری، پادزهر احساسات منفی

سپاس‌گزاری، پادزهر احساسات منفی

پدر و مادرم به معنای واقعی عاشق یکدیگر بودند و رابطه‌ی زناشویی آن‌ها به‌راستی زیباترین رابطه‌ای بود که من تاکنون دیده‌ام. وقتی پدرم از دنیا رفت، مادرم از اندوهی شدید رنج می‌برد زیرا به‌شدت برای پدرم دلتنگ شده بود. اما مادرم، در میان غم و اندوه شدیدش، به دلیل بهره‌مند بودن از نعمت‌های فراوان، از خداوند سپاسگزار بود.

او به دو دلیل اصلی از خداوند سپاسگزاری می‌کرد. دلیل اول سپاسگزاری او از خداوند، به‌خاطر ده‌ها سال زندگی کردن با شادی و عشق در کنار پدرم بود و دلیل دوم، نعمت‌هایی بود که او در زندگی از آن‌ها بهره‌مند بود. مادرم با شکرگزاری توانست از این اندوه شدید رهایی یابد و زندگی جدیدی را آغاز کند.

***

دوست خوبم، سپاسگزاری کردن از خداوند، علاوه بر این‌که سبب می‌شود نعمت‌های زندگی‌تان افزایش یابد، رویدادهای منفی و ناخوشایند زندگی‌تان را نیز از بین می‌برد. مهم نیست که اکنون شادمان هستید یا در یک موقعیت منفی گرفتار هستید، به هر حال، همیشه می‌توانید نکته‌ای را برای سپاسگزاری از خداوند بیابید. وقتی چنین کاری را انجام دهید، نیروی عشق را به یاری خود فرامی‌خوانید و این نیرو همه‌ی منفی‌ها را پاک می‌کند.

وقتی سپاسگزار هستید، غیرممکن است که اندوه یا هرگونه احساس منفی دیگر در وجودتان پدیدار شود. اگر در موقعیتی دشوار قرار دارید، نعمتی را جست‌وجو کنید که به‌دلیل بهره‌مند بودن از آن از خداوند سپاسگزار هستید. وقتی نعمتی را یافتید، سپس، نعمتی دیگر را برای سپاسگزار بیابید و همچنان به این کارتان ادامه دهید. زیرا این کار سبب می‌شود موقعیتتان به شیوه‌ای مثبت و سازنده تغییر کند.

وقتی در طی روز رویدادی خوب و خوشایند برای شما اتفاق می‌افتد، بی‌درنگ از خداوند سپاسگزاری کنید. مهم نیست که این رویداد تا چه اندازه برای شما کوچک و کم‌اهمیت به نظر می‌رسد، در هر صورت از خداوند سپاسگزاری کنید.

به دلیل داشتن خانه، اعضای خانواده، دوستان، شغل، سلامتی، درآمد و... از خداوند سپاسگزاری کنید. به دلیل بهره‌مند شدن از نور و گرمای خورشید، آبی که می‌نوشید، غذایی که می‌خورید و هوایی که تنفس می‌کنید، از خداوند سپاسگزاری کنید. اگر هر یک از این نعمت‌ها وجود نداشتند، شما زنده نمی‌ماندید.

اگر به دلیل نعمت‌هایی که تاکنون از آن‌ها بهره‌مند شده‌اید یا هنوز هم از آن‌ها بهره‌مند می‌شوید، از خداوند سپاسگزاری کنید، این نعمت‌ها را در زندگی‌تان چند برابر خواهید کرد.

سپاسگزاری با بر زبان آوردن این دو واژه شروع می‌شود: «خدایا سپاسگزارم»، اما باید سپاسگزاری از خداوند را با تمام وجودتان احساس کنید. هر چه بیشتر سپاسگزار؟؟؟؟؟؟ را بر زبان آورید، سپاسگزار از خداوند را بیشتر احساس می‌کنید و عشق و محبتی بیشتر را نیز به کائنات می‌فرستید و هر آنچه رابه کائنات بفرستید، همان را دریافت می‌کنید.

هزاران انسان را می‌شناسم که در بدترین موقعیت‌های ممکن قرار گرفته بودند و با سپاسگزاری از خداوند توانسته‌اند زندگی‌شان را به‌کلی تغییر دهند. گاهی معجزه‌هایی در زندگی این افراد اتفاق افتاد که واقعاً شگفت‌انگیز بودند و این معجزه‌ها درست در زمانی رخ دادند که در ظاهر به نظر می‌رسید هیچ امیدی وجود ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۵۲
mina nikseresht
سه شنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۰۶ ب.ظ

می‌خواهید شما هم لئوناردو داوینچی باشید؟

زمانی که حرف از هنر و خلاقیت و هوش به میان می‌آید، اولین فردی که به یادش می‌افتید کیست؟ بله، اغلب افراد لئوناردو داوینچی را مظهر هوش و هنر می‌دانند. علاوه بر این‌که شاهکارهای نقاشی او چون مونالیزا و شام آخر هنوز هم جزو برترین شاهکارهای هنر نقاشی هستند، این مرد در زمان خود یک مجسمه‌ساز، کالبدشناس، ریاضی‌دان، گیاه‌شناس و موسیقی‌دان فوق‌العاده نیز بوده است. یادداشت‌های شخصی او پر از ایده‌های بکر و حیرت‌انگیز است. از طراحی هلیکوپتر گرفته تا بمب‌های هیدرولیکی! لئوناردو داوینچی در طول زندگی خود کارهای بزرگی انجام داد، بسیار بزرگ! اما چگونه؟ چگونه داوینچی توانست این همه شاهکار را از خود به جا بگذارد؟ شاید برخی بگویند: «ای بابا آن زمان که این همه گرفتاری و دردسر نبود!»  و یا «خوب، او یک نابغه بود!» اما اگر زندگی لئوناردو داوینچی را بررسی کنید درمی‌یابید که هیچ کار بزرگی در دنیا تنها با نبوغ و یا به‌راحتی صورت نگرفته است.
برای این‌که لئوناردو داوینچی باشید، باید:
1.    وارد عمل شوید
همه می‌گویند خواستن، توانستن است اما خواستن به‌تنهایی هیچ کمک به شما نخواهد کرد، باید وارد عمل شوید. اگر عمل نکنید، اندوختن اطلاعات و آموختن دانسته‌ها به هیچ کارتان نخواهد آمد. عمل، مهم‌ترین بخش از فرایند پیشرفت است. شاید این جملات برایتان بسیار بدیهی آید اما بهتر است بدانید با این‌که اغلب مردم دنیا چنین نکاتی را می‌دانند اما به جای این‌که وارد عمل شوند و سرنوشت خود را بسازند، آن‌قدر تعلل می‌کنند تا دیگران و اتفاقات دنیا، سرنوشتشان را رقم زنند. اگر می‌خواهید تقدیر در دستانتان باشد، باید با کارهایتان آن را بسازید. اگر تقدیر بهتری می‌خواهید، اگر آینده‌ی فوق‌العاده‌ای آرزو می‌کنید، باید کارهای بزرگی هم برای ساختن آن انجام دهید. آینده‌ی شما را اعمالتان خواهد ساخت نه ایده‌ها و افکارتان!
یکی از ترفندهایی که موجب می‌شود تا بتوانید راحت‌تر تصمیم بگیرید و سریع‌تر وارد عمل شوید این است که از کسانی که کارهایی مشابه با آنچه که شما می‌خواهید انجام دهید، انجام داده و موفق بوده‌اند، پیروی کنید. بسیاری از افراد معتقدند برای این‌که بهتر عمل کنند باید بیشتر فکر کنند اما من می‌گویم اگر بیشتر فکر کنید و کمتر عمل نمایید تنها یک ابزار قدرتمند خواهید داشت: ابزار اطلاعات! اما اگر فکر کنید و عمل نمایید، ابزار مفیدتری هم در دست دارید: ابزار تجربه! علاوه بر این تنها با عمل کردن است که بخشی از فرایند پیشرفت برای شما بسیار عادی خواهد شد به‌طوری‌که برای انجام آن به هیچ تلاش و یا تفکر اضافی نیاز نخواهید داشت.
برای این‌که بتوانید بی از پیش وارد عمل شوید و کارهای بزرگ‌تری انجام دهید باید:
•    مثبت بیندیشید
نترسید! کار سختی نیست! کافی است واقعا بخواهید و برای مثبت بودن مانند سایر وظایف زندگی‌تان اهمیت قایل شوید. برای خود فضای مثبتی بسازید. با دوستانی معاشرت کنید که مثبت بیندیشند. روش‌های آرام‌سازی جسم و روان را بیاموزید. هر روزه زمانی را برای استفاده از کتاب‌ها و یا سی‌دی‌های روش‌های مثبت‌اندیشی اختصاص دهید.
•    کارها را براساس اولویت انجام دهید، نه علاقه
ممکن است برای انجام کاری هیچ اشتیاقی نداشته باشید، به‌طور مثال، اصلا دلتان نخواهد که هر روز  صبح ورزش کنید. در چنین شرایطی باید خود را مجبور به پیروی از یک برنامه‌ی از پیش تعیین شده نمایید. با خود روراست و سخت‌گیر باشید و تحت هیچ شرایطی عذر و بهانه را قبول نکنید. کافی است تنها دو هفته به این روش ادامه دهید تا بتوانید کارها را راحت‌تر انجام دهید.
2.پیگیر باشید
معمولا داشتن اشتیاق هنگام شروع یک کار تازه بسیار ساده است اما همین که مشکلات کوچک و بزرگ روی نشان دادند دیگر مشتاق بودن کار آسانی نخواهد بود. در چنین شرایطی باید پیگیر باشید. می‌دانم که گاه شرایط آن‌قدر دشوار می‌شود که می‌خواهید خود را از کار دور نگه دارید اما یکی از دلایلی که بسیاری از مردم به آنچه که می‌خواهند نمی‌رسند این است که گاه می‌دوند و گاه به‌طورکلی متوقف می‌شوند. اگر می‌خواهید فرصت‌های طلایی را از دست ندهید باید همیشه گوش به زنگ باشید و هرگز از تلاش باز نایستید.
برای این‌که بتوانید پیگیر باشید، باید:
•    باور کنید
باور کنید که خود معمار زندگی‌تان هستید. اگر باور کنید که با افکار و اعمالتان، آینده و زندگی‌تان را می‌سازید، برای آنچه که آرزو دارید به‌دست آورید، پیگیر خواهید بود زیرا اطمینان خواهید داشت که به نتیجه می‌رسید و با پیگیری سعی می‌کنید تا هرچه سریع‌تر به آرزویتان برسید. تنها زمانی دست از رویاهایتان برخواهید داشت که تصور کنید، جامعه، مردم، همسر، والدین،... و یا هر کس دیگری جز شما آینده‌تان را رقم خواهد زد.
•    برنامه داشته باشید
هر صبح که از خواب بیدار می‌شوید بخش جدیدی از زندگی‌تان را آغاز می‌کنید. تنها به فکر آینده نباشید. آینده‌ی شما از همین لحظه که مشغول خواندن این سطور هستید آغاز شده است پس از همین الان برای خود برنامه‌ریزی داشته باشید. حتی اگر بیکار هستید باید بدانید که هر روزتان چگونه می‌گذرد.
3. اولویت‌ها را تشخیص دهید
زمان برای کسانی که از آن استفاده می‌کنند، صبر خواهد کرد

برای رسیدن به موفقیت، همه فرصت کافی خواهند داشت. شما نیز همان بیست و چهار ساعتی را در اختیار دارید که لئوناردو داوینچی در اختیار داشت. برای رسیدن به اهدافتان تنها کافی است بدانید که از این زمان چگونه استفاده کنید. بدین منظور، زندگی خود را بررسی کنید و دریابید که اکنون در زندگی شما چه چیزی بیشترین اهمیت را دارد؟ منظورم این است که بدانید واقعا و از ته دل برای خود چه می‌خواهید؟ اگر پاسخ این سؤال را به‌روشنی می‌دانید، می‌توانید مطمئن باشید آنچه را که واقعا شما را به این هدف نزدیک می‌کند، برای شما مهم‌ترین کار در طی روز خواهد بود.
4. متمرکز باشید
اگر در کشور همزمان چند قدرت حکومت کنند، آن کشور سقوط خواهد کرد، اگر ذهنتان بین وظایف و اهداف گوناگون سردرگم بماند، دیر یا زود به شکست نزدیک خواهید شد. باز می‌گویم، لازم است بدانید چه چیزی برای شما از هر چیز دیگر مهم‌تر است و سپس بر آن‌ها متمرکز شوید و برای رسیدن به آن پیگیر باشید. برای این‌که بتوانید بر اهداف خود متمرکز باقی بمانید:
• مثبت بیندیشید
این مهارت به‌سادگی به‌دست نمی‌آید، برای رسیدن به چنین توانایی مهمی باید بسیار جدی باشید. برای خود اهداف کوتاه‌مدتی که شما را به هدف اصلی‌تان راهنمایی می‌کنند تعیین کنید و برای رسیدن به آن‌ها مدت زمان مشخصی، به‌طور مثال یک هفته، تعیین کنید. باید خود را موظف بدانید تا در پایان هفته، وظایف خود را به اتمام رسانده باشید و در غیر این صورت خود را تنبیه کنید. به‌طور مثال تعطیلات آخر هفته را در خانه بمانید و به کارهای معوقه بپردازید و یا خود را مجبور کنید که برای جریمه، کارهای بیشتری را در هفته‌ی آینده انجام دهید و یا هر چیز دیگری که شما را متنبه سازد. شاید به نظرتان احمقانه باشد اما در چنین شرایطی شما ذهن ناخودآگاه خود را تربیت خواهید کرد. ممکن است تنبیه کردن خودتان برای شما مسخره باشد اما ذهن ناخودآگاهتان در این مورد بسیار جدی است و به زودی در می‌یابید که ناخودآگاه وظایف خود را سریع‌تر و مصمم‌تر انجام می‌دهید.
• در هر زمان تنها یک کار را انجام دهید
می‌دانم که عادت کرده‌اید هممان با کار کردن با رایانه، تلویزیون تماشا کنید و در همان حال به کارهای مربوط به تحصیل و یا شغلتان بپردازید اما این روش خوبی برای موفقیت نیست! خود را مجبور سازید تا در هر زمان تنها یک کار را صورت دهید. برای کارهای جدی و مهم خود زمان ویژه‌ای اختصاص دهید و هر روز در همان ساعت به کار بپردازید. باور کنید که هم همه‌ی کارها را بهتر انجام خواهید داد و هم زمان کافی برای چت کردن و تلویزیون دیدن خواهید داشت.
• برای خود فضای مناسبی بسازید
اگر در محیط کار خود همکار دارید، با آن‌ها قرار بگذارید تا زمان مشخصی را به گفتگو اختصاص دهید. هنگامی که مشغول کار هستید، تلفن همراه خود را خاموش کنید. در سکوت کار کنید و یا به‌طور کلی فضایی را ایجاد کنید که در آن راحت‌تر و متمرکزتر کار کنید. به‌زودی نتیجه‌ی حیرت‌انگیز این ترفند را خواهید دید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۱۴:۰۶
mina nikseresht