درک و دریافت شما از انرژی، بستگی به خودسازی و تعالی روحی شما دارد.
زمانی که باید مطلبی بنویسم آنقدر مطالب در ذهنم رژه می روند که تا آنها را ننویسم دست از سر مغزم برنمی دارند و برعکس زمانی که همین طور از ذهنم صدایی درنمی آید و اراده ای هست که بتوانم بنویسم اما کلمه ای روی صفحه درج نمی شود یا مطلبی به ذهنم نمی رسد تا آنها را از فکرم بیرون بریزم، نمی نویسم.
چندروزی است که مکانیسم های دفاعی روان با دیدن رفتارهایی در ذهنم رژه می روند که خواندن این مطلب برای شما خالی از لطف نیست. چرا که انسان میتواند به مراحلی در تعالی روح برسد که برای خودش هم عجیب خواهد بود زمانی که درکی از این مرحله ندارد یا نمیداند که این قابلیت در او به ودیعه گذاشته شده است. عده ای به این مراحل می رسند و از آن به نفع زندگی و تعالی روح خود بهره می برند و عده ای هم نه. درگیر عالم ماده و جسم خود هستند.
سازوکار دفاعی عبارت است از واکنش ناخودآگاه خود (من) به عنوان قسمتی از شخصیت به منظور کاهش اضطراب از طریق تغییر در ادراک واقعیت. مکانیسمهای دفاعی شیوههایی هستند که افراد بهطور ناخودآگاه در برابر رخدادهای اضطرابآور به کار میبرند، تا از خود در برابر آسیبهای روانی محافظت کنند. اندیشه ی بهکار گرفتن این اعمال دفاعی در سال ۱۸۹۴ توسط زیگموند فروید مطرح شد. به نظر او، سازوکارهای دفاعی موجب کنار زدن افکار متعارض یا ناخوشایند از حیطه ی هوشیاری شده و به این ترتیب اضطراب را در فرد کاهش میدهند. پژوهشگران دریافتهاند که سلامت روانی با چگونگی بهکارگیری سازوکارهای دفاعی پذیرفتهشده ارتباط دارد. افرادی که این سازوکارها را به کار میبرند با اضطراب بهخوبی مقابله میکنند و پاسخ سازگارانه به کشمکشها میدهند. این پژوهشگران همچنین دریافتهاند که آسیبشناسی روانی با بهکارگیری سازوکارهای دفاعی ناپسند ارتباط دارد.
در واقع مکانیسم های دفاعی زمانی توسط فرد مورد استفاده قرار می گیرد که میخواهد از خودش در برابر ورود عوامل اضطراب آور به روان جلوگیری کند.(محافظت از خود)
استفاده از این مکانیسم ها در افراد بسته به نوع شخصیت و رفتار متفاوت است. چیزی که همیشه برای خود من در استفاده از این مکانیسم نمود دارد ناخودآگاه بودن آن است. یعنی زمانی که به خود فرد این موضوع را بیان کنید بی شک او انکار خواهد کرد. یعنی اینکه چنین چیزی در او وجود دارد را انکار میکند.
اگر شما به فردی که حسود است بگویید در چنین موقعیتی و چنین زمانی و نسبت به چنین چیزی نسبت به شما دچار حسادت بوده است بی شک انکار خواهد کرد بی آنکه بداند دارد از چنین مکانیسمی استفاده میکند.
آیا من افراد حسود دور و برم را می شناسم؟ بله! آیا در فضای مجازی هم آنها باز هم دارای چنین ویژگی و خصیصه ای هستند؟ بله! آیا نسبت به استفاده از این مکانیسم های دفاعی توسط آنها آگاهی دارم و متوجه میشم چطور در حال استفاده از این مکانیسم هستند؟ بله! آیا به روی شان می آورم؟ خیر! پس چکار میکنم؟ زمانی که ویژگی های روانی و شخصیتی را بشناسیم، حتی اگر خودش نسبت به این ویژگی دچار انکار یا محافظه کاری باشد اما قطعاً چنین افرادی فقط انرژی های پیرامون شما را اعم از ذهنی و جسمی ضعیف میکنند و با راه دادن این افراد به حوزه ی ارتباطی و انرژی خود، دچار افت سطح انرژی خواهید شد. از آن طرف حتماً شما باید خودتان را با انجام اعمال معنوی، مراقبت های روحی و تلقین های مثبت و البته انجام یک سری تمارین قوی کنید و سطح انرژی خود را بالا ببرید تا اثر این انرژی های منفی خنثی شود. به هرحال هر صفت و ویژگی منفی اثری منفی دارد. خشم، دروغ، غرور، نفرت، کینه، سوءظن، حسادت و.... همه دربردارنده ی انرژی منفی است و اگر شما بر روی معاشرت ها و مجاور بودن خود با افرادی دارای چنین خصیصه هایی دقت نداشته باشید به مرور این اُفت انرژی را در خود شاهد خواهید بود.
چندروز قبل زمانی که مطلب قبلی را در وبلاگم گذاشته بودم، دقیقاً در همان روز فردی که همیشه نسبت به من دچار حسادت بوده و هست مطلبی را گذاشته بود در ستایش از فردی و شروع به چاپلوسی کرده بود. از نظر من تاثیر فردی که در زندگی فردی واضح است آنقدر نیاز به بزرگنمایی و در چشم دیگران فرو کردن ندارد اگر هم باشد که همه بدان واقف باشند و من شروع به ستایش آن فرد کنم اسمش می شود چاپلوسی که البته بعضاً افرادی با این ویژگی انس گرفته اند و تا زمانی که دست به انکار ویژگی های منفی خودم می زنم شخصیتم تغییری نمیکند. آن وقت است که متوجه می شم فرد در اینجا از چه مکانیسمی استفاده میکند؟ مکانیسم جابه جایی یا انتقال: انتقال تکانه ( هیجانات) به فردی دیگر. زمانی که حسادت به فرد غالب می شود به فکر دور کردن این حس در آن لحظات به جای درمان آن است و البته راحت ترین ابزار برای فردی که دنبال خودسازی نیست و به ارزش آن هم در قبال این ویژگی ها و خصیصه های منفی آگاه نیست، استفاده از مکانیسم های دفاعی برای تخلیه ی هیجانات است.
تعریف مکانیسم جابجایی: انتقال احساسات، هیجانات و تکانههای اضطراب زا از یک شخص یا شیء تهدیدکننده و غیرقابل دسترس به فرد یا شیء امن تر و قابل پذیرش تر. تخلیه احساسات فروخورده بر سر اهدافی با خطر کمتر.
افراد به طور ناخودآگاه از مکانیسم های دفاعی استفاده میکنند و البته تشخیص این رفتار توسط روان شناس کار آسانی است. تنها شناخت، مصاحبه و تسلط به محتوا.
این سخن را از بنده همیشه به یادگار داشته باشید: زمانی که فردی به خودشناسی می رسد، ویژگی ها، توانمندی ها، قابلیت های انسان و جایگاه او در نظام آفرینش برایش ارزش حساب می شوند آن وقت در این مسیر قدم برمی دارد. هرچه بیشتر پیش برود به کمال خود نزدیک تر می شود. هرچند که در این راه سختی های بسیاری شامل حال فرد می شود اما همیشه تمام تمرکز و ذهنیت فرد حول خودشناسی و تعالی روحی و اخلاقی و معنوی خود است کما اینکه در این مسیر هم از ارتقای روحی خود برای رسیدن به قابلیت ها و توانمندی هایی برخوردار خواهد شد که حتماً در زندگیش راهنمای اوست. این توانایی ها به شما کمک میکند مسیر را تشخیص بدهید، انسان ها و افراد پیرامون تان را بهتر بشناسید و در واقع از خود در برابر آسیب ها حفاظت کنید. آن وقت بسیاری از ارزش ها و اموری که دیگران با آن سرگرمند و بدانها مشغول و تمام ذهنیت شان دنیایشان و امور مادی است برای شما بی ارزش می شود.
آیا زمانی که بدین قابلیت ها دست یابید میتوانید دیگران را بشناسید، دوست و دشمن خود را تشخیص بدهید، بدانید کدام راه و کدام مسیر و کدام همسفر را انتخاب کنید؟ بله.
زمانی بود که من توانایی تشخیص هیچ چیزی را جز همان اطلاعات کتبی و شفاهی که دریافت می کردم نداشتم اما امروز بدین واقفم چه کسانی پشت سرم حرف می زنند، چه کسانی باعث و بانی فتنه بودند و هستند، چه کسانی دوست و چه کسانی دشمنم بوده و هستند، چه کسانی خیرخواه من و چه کسانی در ظاهر دوست و در باطن دشمن منند، چه کسانی نسبت به چه چیزهایی احساس حسادت دارند و یا خواهان موفقیت های بیشتر و روزافزونم هستند؟
مطمئناً زمانی که قابلیت ها را دریافت کنید و با تمرین و خودشناسی به این مرحله برسید، قلب تان آنقدر شفاف خواهد شد که همه چیز در آن منعکس شود. بعد زمان و مسافت در این دریافت ها اثری ندارد. شما میتوانید از هزاران هزاران کیلومتر دورتر انرژی منفی یا مثبت افراد رادریافت کنید، میتوانید صدای درونی آنها و حال آنها را نسبت به خودتان درک کنید و زمانی این اتفاق می افتد که قلب و ذهن شما آنقدر شفاف باشد که منبع درک و دریافت شود. هرچند که ممکن است اذیت کننده باشد اما به مرور یاد خواهید گرفت کی و چطور و چگونه به کمک شما می آید...
مطمئناً اگر فردی به دنبال خودسازی باشد، صرفاً زدن حرفهای قشنگ و دیدن و تحسین آن توسط دیگران به درد نمیخورد بلکه این اثر در رفتار مشاهده خواهد شد. به عنوان مثال فردی که حسود باشد اگر به دنبال اصلاح خود باشد به جای استفاده از مکانیسم های روانی و نمودهای بیرونی آن، حتماً درصدد اصلاح خود خواهد بود. یا فردی که پشت سر دیگران فتنه انگیزی و بدخواهی میکند و یا اگر فردی موفقیتی از نظر او داشته باشد به هر عنوانی در هر شرایطی بدنبال تحقیر فرد می گردد با دانستن اینکه انسان چه توانایی هایی دارد خود را اصلاح میکند تا به آن مراحل برسد اما برعکس تکرار این رفتارها چشم و قلب را کورتر و کورتر خواهد کرد.
خودشناسی راه سخت اما شیرین،پرقدرت و پردستاوردی است...
گاهی لازم نیست ما واضح اعلام کنیم اثرات مراقبت ها و خودسازی ها یا حتی سختی ها و تحمل آزار و اذیت هایی که به انسان های سالم تحمیل می شود در زندگی شما به تدریج چه اثراتی دارد اما اگر کسی شفافیت و خلوص باطن داشته باشد قطعاً متوجه خواهد بود منظور و مقصود چیست و راه کدام است. توجه در انتخاب ها یا عدم آن، دقت در رفتار و منش فرد، نگرش و برداشت از سختی ها و اندازه ی رافت و خلوص باطن و خیرخواهی او برای دیگران به شما نشان میدهد که افراد دارای چه مهارت ها و قابلیت هایی هستند و البته که من بیشتر حواسم را جمع میکنم پشت سر یا حتی در ذهن (جالب که آنها میتوانند به ذهن شما هم مسلط شوند! به همین قشنگی و طبق این تسلط بر روی شما اثر میگذارند) چطور و یا چگونه در مورد آنهایی که مسلط به این امور هستند فکر کنم!
در این صورت است که چیزی پنهان از شما نمی ماند هرچند که پوشش هایی بر آنها به ظاهر وجود داشته باشد اعم از کالبد جسم، نفس ماده و ...
خیرخواهی، کمک به دیگران به هر نوعی که میتوانم، خلوص و شفافیت باطن و قلب، یکسان بودن درون و برون، خالی کردن قلب از کینه و نفرت و دوری از دوبهم زنی و فتنه انداختن میان زندگی دیگران و در واقع نزدیک تر شدن هرچه بیشتر به خداوند و کمک خواستن از او میتواند به شما برای رسیدن به این مراحل دستاوردهای خوبی به همراه داشته باشد.
یاعلی....