روان سالم تر

مشخصات بلاگ
روان سالم تر

امروزه نیاز به تغییر لازمه ی داشتن یک زندگی موفق است. افرادی که همه روزه تصمیم به تغییر می گیرند تا امروزشان با دیروزی که رفته است و فردایی که نیامده متفاوت باشد افرادی هستند که تغییر و تحول را لازمه ی رشد و داشتن یک زندگی سالم و شاد می دانند.
این وبلاگ به شما کمک خواهد کرد تا تغییری هرچند کوچک در زندگی خودتان ایجاد کنید. خوشحال می شوم به عنوان یک راهنما سهمی در زندگی تان برای تغییر داشته باشم.
با آرزوی موفقیت برای شما

بایگانی
آخرین نظرات

۱۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۰۶ ب.ظ

خودآگاهی حرکت به سمت خودشکوفایی است

 

خلوت کردن با درون شما را به سمت خودآگاهی پیش می برد. هرچند که این کار، کار آسانی نیست. افرادی که مبتلا به ذهنیت منفی و افکار خودکار و خودآیند هستند نمی توانند به سراغ این مقوله بروند. چرا که به همین دلیل افکار افرادی هستند که مبتلا به اختلالات روانی می شوند. این دسته ابتدا باید به فکر درمان اختلالات باشند تا به مرور زمان و به کمک درمانگر به سمت خودآگاهی پیش بروند. تصور کنید کسی که مبتلا به اختلالات اضطرابی یا وسواس فکری-عملی است نمیتوان از این افراد انتظار داشت که با خواندن چند مطلب بتوانند افکار و رفتارهای خود را کنترل کنند چرا که اکثر اوقات نیاز به درمان های تخصصی روانی دارند.

حال ثمرات خودآگاهی چیست؟

افرادی که به خودآگاهی می رسند، در راه پرورش استعدادها و توانایی های خود قدم می گذارند. می توانند مسیر درست زندگی خود را برمبنای شهود و دقت در مهارت ها و قابلیت های خود کشف کنند و اصلاً زندگی آنها طوری برنامه ریزی و اجرا می شود تا به همان سمت حرکت کنند. خودآگاهی منجر به تسلط به رفتار و گفتار خواهد شد. افراد خودآگاه مسیر زندگی دیگران را نمی روند و هدف های آنها زندگی نمی کنند. اگر دقت کرده باشید افرادی که مبتلا به مقایسه می شوند افرادی هستند که به خودآگاهی نرسیده اند.

مثال دیگر از خودآگاهی، افرادی هستند که نمی توانند خشم خود را به موقع کنترل کنند یا دچار تکانه های خشم و یا پرخاشگری هستند (افرادی که براثر PTSD (اختلال استرس پس از ضربه ) اتفاق ناگوار و ناخوشایند که به طور ناگهانی رخ می دهد یا کسانی که دچار اختلال پنیک می شوند مدنظر نیست. چرا که وقوع حادثه باعث بروز این آسیب شده است.) افرادی که خلق و رفتار آن برمبنای خشم است کسانی هستند که به مرحله ی خودآگاهی نرسیده اند.

افراد خودآگاه کنترل دقیق رفتار، گفتار، احساسات، افکار و... برعهده دارند. سکوت آنها هم حتماً حکمت و دلیلی دارد و تمام آنچه که از آنها سر می زند حتماً دلایلی منطقی یا حتی برخواسته از احساسات درست و نگرش آنها به مسائل و زندگی میباشد.

خودآگاهی راه ورود به عشق ورزی است. افرادی که به خودآگاهی می رسند بهتر می توانند رفتارهای غیرمنطقی و برخواسته از احساسات نادرست را تحمل و مدیریت کنند. امیرالمومنین علی علیه السلام در سخنی می فرمایند: خطاکار را با رفتار خوبت اصلاح کن. قطعاً زمانی فرد می تواند به این مرحله برسد که خودآگاهی اتفاق افتاده باشد. چرا که اکثر افرادی که خودساخته نیستند توانایی تحمل و پذیرش رفتار اشتباه دیگران را ندارند و البته که رفتارهای مثل تلافی کردن، انتقام، عصبانیت و خشم از رفتار نفر مقابل و تبدیل آنها به کینه و کدورت که باعث انسداد انرژی های ما می شود برخواسته از این است که فرد به مرحله ی خودآگاهی نرسیده است. در حالیکه افراد خودساخته که به این مرحله رسیده اند گذشت، خیرخواهی، فرصت جبران و اثرگذاری روی نفر مقابل را روال عادی رفتار خود ساخته اند. حتماً در ذهن شما با خواندن این قسمت افرادی به عنوان نمونه از هر کدام تداعی خواهد شد.

خودآگاهی به تحصیلات و مدرک تحصیلی، موقعیت اجتماعی، ثروت، شهرت، تدین و تقیدهای دینی و... ارتباطی ندارد چرا که نمونه های بسیاری را سراغ داریم که اینگونه نیستند. بلکه خودآگاهی یک مهارت است که تنها با پیش رفتن به سمت اصلاح رفتار و شخصیت و خودسازی رخ خواهد داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۹ ، ۲۲:۰۶
mina nikseresht
جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۵۲ ب.ظ

وقتی شروع به سکوت می کنی....

به نام او که زنده میکند و می میراند...

سفر به درون خود باعث می شود به کیستی خود برسیم. لازم است گاهی ساعتها بنشینیم و به این فکر کنیم و بیاندیشیم ما کیستیم؟ چه خصوصیات و صفاتی داریم؟ کدام ویژگی ها و خصلت های اخلاقی جزء ویژگی های مثبت ما به شمار می رود و کدام ویژگی ها و خصلت های ما موجب آزار خودمان می شود.

خلوت با درون و تحمل سکوت کار سختی است. خصوصاً اگر فردی برونگرا باشد تحمل این سکوت و خلوت گزینی با خود را کمتر دارد. اما برای آنکه به اعماق درون خود سفر کنیم و پی به ویژگی های خود ببریم تا از استعدادها و توانایی های خود آگاه شویم و آنها را تقویت کرده و به تعالی برسانیم لازم است هر روز لحظاتی از اوقات مان را به تفکر در مورد خود و جهانی که در آن قرار گرفته ایم فکر کنیم.

در این سفر درونی لازم است خودمان را تخلیه ی روحی و روانی کنیم. از تمام آنچه که مانع پیشرفت روحی و اخلاقی و روانی ما شده است. زمانی می توانیم اقدام به اصلاح و تربیت خود کنیم که تعداد این خلوت کردن های با خود زیاد شود.

چرا نیاز به خلوت کردن داریم؟

زمانی که خداوند مهربان انسان را خلق کرد و دستور سجده به شیطان را داد، شیطان از فرمان خداوند امتناع ورزید. آن هنگام فرشتگان از خداوند پرسیدند: چرا این چنین او را خلق کردی در حالیکه تو میدانی او موجب فتنه و فساد خواهد بود. آن وقت خداوند در پاسخ به ملائک فرمود: من چیزهایی می دانم که شما نمی دانید.

بی شک تنها انسان است که میتواند به قرب الهی برسد و ازین نور عظیم و منبع تمام و کمال انرژی های بی انتهای خداوند خودش و زندگیش را پر از نور کند. حرکت کردن به سمت نور، تنها با خالی کردن و تصویه ی روح امکان پذیر خواهد شد.

هرچه درون ما خالی از صفات منفی باشد، دریافت و جذب مان از اتفاقات خوب و جریانات مثبت اعم از خواسته ها و آرزوها در سطح نازل این موضوع بیشتر خواهد بود.

برای پاکسازی روح خود لازم است برای داشتن این سکوت های درونی تمرین کنیم. لازم است تنها ببینیم و بشنویم. بیشتر به صداها و دریافت هایمان دقت کنیم. لازم است به چرخه ی آفرینش سری بزنیم. به نیروهای درونی مان متمرکز شویم. دقت کنیم کجاها و چه قسمتی از روان مان تاریک است که مانع حرکت روح و جریان داشتن انرژی های مثبت در درون مان شده است؟ شاید گاهی لازم است اطرافیانی را که انرژی های منفی شان را به شما انتقال میدهند از دایره ی زندگی تان خارج کنید. تاثیر انرژی های منفی یک فرد حسود بر روی شما بسیار زیاد است. اگر شما با فرد حسودی ارتباط داشته باشید در حالیکه سطح انرژی بالایی هم ندارید قطعاً به مرور زمان حال وحوصله و انگیزه ی لازم برای انجام کارهای مفید و ارزشمند را از دست خواهید داد. فرد حسود عزت نفس و خودارزشمند پایینی دارد و این ناخواسته به شما منتقل می شود. تمامی صفات منفی حتماً اثر منفی روی شما خواهند داشت.

به تعالیم خداوند و صحبت های او دقت کنید: در سوره ی فلق به ما فرموده است: و من شر حاسد اذا حسد: از شر انسان حسود به خداوند پناه ببر.

می بینید خداوند نیز ما را از ارتباط با فرد حسود منع کرده است و اگر در شرایطی به ناچار در معرض ارتباط با این افراد قرار گرفته اید باید از حال بد و انرژی های منفی آنها به خداوند پناه ببرید.

یا در سوره ی ناس به ما فرموده است: من شر وسواس الخناس: از شر وسوسه های خناس ( یکی از صفت های شیطان) به خداوند پناه بیاور.

دقت کرده اید تمام صفاتی که ملقب به شیطان می شود چقدر تاریک است؟ چقدر انرژی های منفی به همراه دارد؟ دروغ، حسد، بدگویی، تهمت،سوءظن، سرزنش و... ؛ حال ببینید این صفات چطور مانع جذب انرژی های مثبت ما می شود و به جای آنکه انرژی های درونی ما صرف جذب اهداف و خواسته های زندگی مان شود باید به این طریق هرز شود.

همین است که آدمهایی که از منبع نور و حقیقت دور می شوند درون شانه تیره و تاریک می شود و اگر شما فردی باشید که حاوی اثرات مثبت و انرژی های مثبت در این خلقت باشید حتماً این تیرگی و تاریکی را درک خواهید کرد. دقیقاً مثل جریان الکتریسیته. زمانی که دست تان را روی سیم های روکش دار می گیرید عبور این جریان را حس خواهید کرد. انسانی که انرژی مثبت هم دارید همین گونه اثرگذار است و انرژی های منفی آدمها را ولو از راه دور خواهد گرفت. شک نکنید.

صفات مثبت آنها قدرت و توانایی جذب قشنگی های زندگی را ندارد چرا که این صفات منفی هر کدام یک اثر منفی بر روی چاکراها و انرژی های درونی انسان می گذارند.

شاید هنوز زود باشد که بگویم خالی کردن و تسویه ی روح از هر آنچه که تاریک و سیاه است و جایگزین کردنش با انرژی های مثبتی مثل محبت، مهربانی، حسن نیت، خوش گمانی، تواضع، نرم خویی و... چطور سطح انرژی روانی و روحی و معنوی شما را بالا خواهد برد تا اتفاقات شیرین و خوشی برایتان بیفتد.

هر چیزی که تا به امروز احساس کرده اید چقدر حیف که آن را ندارید یا آرزویی که امروز در دل دارید اما احساس می کنید رسیدن به آن برایتان مقدور نیست....

بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست..... از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۹ ، ۲۳:۵۲
mina nikseresht
پنجشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۰۲ ب.ظ

عالی ترین چیزها از درون شکفته می شوند

 

دانش و تجربه، دورابطه ی همسو با یکدیگر دارند. زمانی که دانشی را فرا می گیرید نیاز به تجربه کردن و آزمایش دانش خود دارید تا بتوانید نگرشی تازه و دریچه ای جدید به روی زندگی خود و آفرینش بگشایید. افرادی که از تجربه کردن هراس دارند از عزت نفس پایینی برخوردارند و برعکس آنان که اهل ریسک کردن و کسب تجربه در آموختن دانش هستند دریچه ای تازه به روی روح و روان خود می گشایند. آنها به درجه ای از خودآگاهی و کشف حقیقت نائل می آیند که دریافت ها و شهود آنها از هستی را بالا خواهد برد. حال عده ای که از تجارب دیگران بهره می برند تا راه درست زندگی را کشف یا پیدا کنند همان دسته افرادی هستند که دارای عزت نفس پایین و خوداگاهی ضعیفی نسبت به خود اند.

میخواهم مثالی از تجربه و خودآگاهی را به شما انتقال دهم. این بار به رفتارهای آن دسته که از تجارب دیگران در شبکه های اجتماعی بهره می برند دقت کنید. به عنوان مثال فردی که بسیار علاقه مند به آشپزی است و در شبکه و فضای اجتماعی خود افرادی را که مهارت در این موضوع دارند انتخاب و دنبال میکند. از تجارب او بهره می برد و مو به مو دستورات او را در غذا درست کردن انجام می دهد. حتی نوع تزئین و موادی که فرد برای آن دستور به کار می برد را هم به آن دستورات اضافه میکند. غذا مثال ساده ای است از نوع رفتار این افراد. در این بین چه اتفاقی افتاده است؟ فرد به سطح خودآگاهی خود نرسیده است در نتیجه راه تجربه را بر زندگی خود می بندد و مانند آن ماشین برنامه نویسی شده ای عمل میکند که یک برنامه نویس آن را ساخته و به آن کدهایی برای اجرا داده است. آیا آن ماشین امکان تجربه و کشف و شهود را در زندگی خود دارد؟ خیر. ( شما را به دیدن سریال westword دعوت میکنم. آدمهای برنامه ریزی شده و ساخته شده ی دست بشر.) این افراد دقیقاً با خود همین کار را میکنند.کم کم این دسته از سبک زندگی و تجارب افرادی قابل احترام و علاقه مند به خود پیروی میکنند. نام فرزندشان را برحسب زندگی آن فرد که مورد علاقه ی آنهاست انتخاب میکنند و مشغول به شبیه سازی تمام زندگی خود با افراد موردعلاقه و احترام خود می شوند. به این ترتیب وارد جریاناتی می شوند که نه تنها راه کشف و شهود را می بنند بلکه تبدیل به مترسک های سخن گویی می شوند که نوع زندگی و سبک زندگی خود را برای دیگران تبلیغ میکنند تا برای آن دیگران الگو شوند و آن دیگران هم از روی دست آنها زندگی خود را بچینند. کپی برداران الگوسازی که خود زندگی شان را از روی دست دیگران ساخته اند. البته که تقلید نشانه ی ضعف عزت نفس و خلاقیت فرد می باشد.

(دقت کنید الگوبرداری از سیره ی انسان های وارسته  که دارای عصمت اند مثل انبیا و پیامبران و امامان الهی با انسان ها متفاوت است و اتفاقاً آن الگوبرداری و عمل به دستورات و تعالیم آنها راه خلاقیت، خودآگاهی و کشف و شهود را به روی انسان باز خواهد کرد.)

در این بین شما افرادی را پیروی می کنید که نمی دانید در چه سطحی از انرژی و فرکانس واقع شده اند؟ البته که نمی دانید این انرژی ها و فرکانس ها به صورت ناخواسته به شما منتقل خواهد شد  و البته که شما با پیروی از دیگران و استفاده از تجارب آنها که مربوط به زندگی خود آنهاست باعث مسدود شدن کانال ها و چاکراهای خود شده اید. من با خواندن غم نامه ها و ترس ها و تهدیدها یا حتی لذت های زندگی آن فرد که در شبکه های مجازی مشغول ثبت گزارشات روزانه ی خود است، سطح انرژی خود را پایین خواهم آورد. چرا؟ چون به مرور مشغول مقایسه جای جای زندگی خود با آن فرد مورد علاقه ام خواهم شد. آیا مقایسه سطح انرژی پایینی ندارد؟! البته هستند افرادی هم که اهل مقایسه نیستند که البته تعدادشان کم است. غالب افراد از عزت نفس پایین رنج می برند.

برخلاف اکثر افراد امروزی که بسیار علاقه مند این هستند تا جمعیت بیشتری را جذب خود کنند تا بازی مراد و مریدپروری را راه بیاندازند تا افکار، تجربیات، باورها و دانش خود را که در مسیر زندگی خویش کسب کرده اند به دیگران انتقال دهند، این روزها بیشتر دنبال این هستم تا دور و برم را آنقدر شلوغ نکنم تا کسی را مرید خودم سازم یا از فرورفتن در خلاهای درونی که منجر به تجربه هایم از درک هستی می شود باز بمانم. دقت کنید حرف من چیز دیگری است. شنیدن تجربیات دیگران خوب است. استفاده از نظر متخصص امور در نقاط مختلفی که مورد نیاز است هم گاهی لازم است اما تقلید و قدم به قدم پیش رفتن زندگی من یا پیروی از اصولی که افراد عادی برایمان مشق میکنند مخالف نظر بنده است. به شخصه از اصول و روش ها و تجربیات دیگران برای رسیدن به هدفی یا خواسته ای یا حتی روزمره هایم مثل آشپزی استفاده نمی کنم. چرا؟ اولاً که راه خلاقیت و خودآگاهی را می بندد دوما ما هر کدام باید مسیر رشد و تعالی خودمان را برویم تا به شعور و درک و شهود برسیم.

حالا برویم سراغ اینکه بالا بردن سطح انرژی به شما چه کمکی میکند؟

ساده ترین شکل آن داشتن آرامش و نشاط هر روز است. بسیاری افراد هستند که از نداشتن انگیزه و توان حرکت برای انجام هدف هایشان شکایت می کنند. اگر در مصاحبه های بالینی آنها دقت کنیم و روند رفتار آنها را در زندگی مورد مطالعه دهیم قطعاً به نقاطی برخورد خواهیم کرد که فرد خودش را زندگی نکرده است. اصلا علاقه مندی ها و زمینه های مورد استعداد خویش را نمی شناسد و به دنبال این است تا هر کسی را در یک زمینه ای دنبال کنید تا به آن چیزی که خانواده، جامعه یا افراد از موفقیت برایش تعریف کرده اند برسد. روزی که چشم باز می کند تا خودش را پیدا کند یک فرد سردرگم و آشفته به نظر می رسد که قدرت انجام هیچ کاری را ندارد.

افرادی که به خودآگاهی می رسند دارای انگیزه ی لازم، اعتماد به نفس و هدفی برای دنبال کردن در زندگی شخصی خود هستند. در این مسیر است که فرد به رشد و تعالی و خودشکوفایی می رسد و البته که خودآگاهی به دنبالش خلاقیت را هم به دنبال دارد.

ما نیاز داریم خودمان را خالی کنیم. از شلوغی ها ی اضافه، از افرادی که بدون دقت در سطح انرژی آنها، آنها را وارد دایره ی زندگی مان می کنیم. افرادی که افکار، گفتار و رفتار منفی دارند. ما نیاز داریم برای بالا بردن سطح انرژی خود پاکسازی انجام دهیم. دقت کنید به رفتار عرفا و مرتاض ها که بسیاری از روزها به غارها و خلوت هایی پناه می برده اند تا به خلا درونی برسند یا قسمت هایی از شبانه روز را که سطح انرژی کیهانی بالاست مثل قبل طلوع آفتاب به مراقبه های روحی یا عبادت بپردازند.

آن وقت بسیاری از افراد امروز به محض آنکه خلا درونی خود را حس می کنند سراغ شبکه های اجتماعی یا افرادی می روند تا این خلا درونی را پر کنند. آنها از خالی بودن درون شان می ترسند و این یعنی سطح انرژی پایین. در حالی که این خلا درونی به پاکسازی روان و روح شما کمک می کند و البته راه اتصال به منبع عظیم انرژی یعنی خداوند مهربان مان است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۰۲
mina nikseresht
چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۰۸ ق.ظ

باید از درون هیچ شد تا در بیرون همه چیز شویم!!!

 

آدمیزاد آن گونه خلق شده تا به بالاترین نقاط کمال و توانایی برسد اما غرق شدن در دنیای مادی او را ازین کمال دور می سازد وتا آنجا فرد را پیش می برد که کم کم حتی به توانایی هایش برای داشتن یک زندگی آرام و مطمئن شک میکند. این نگریستن در دنیای مادی تمام حواس های او را درگیر خود میکند و به طرف مادی گرایی سوقش میدهند. عالم ماده او را به سمت خلق های ناهماهنگ با فطرتش پیش می برد. آن وقت است که فرد با غرق شدن در مادیات ممکن است حسود، بدبین، کنترل گر و دارای فازهای منفی از انرژی شود.

بعضی ها ازم می پرسند چطور می شود آدمهای مثبت را که سرشار از انرژی اند به زندگی خودمان وارد کنیم؟ در پاسخ اینجا میگویم زمانی که ابعاد مادی شما کمتر می شود و به طرف سرشت خود حرکت میکنید، زمانی که افکار خود را از هر آنچه که در ابعاد مادی است پاکسازی میکنید و به مراقبه های ذهنی مشغول می شوید. زمانی که قلب تان را از کینه، نفرت، دشمنی، خشم و تمامی اینها پاک می کنید و برای خودتان نگرش تازه ای از آفرینش و انسان ها و رفتارهای آنها می سازید تمامی آنها در شما انرژی با فرکانس و ارتعاش مثبتی تولید میکند تا افرادی را به زندگی تان بکشاند تا هم سطح انرژی ذهنی و فکری و رفتاری شما باشند.

سوال دوم که گاهی دوباره از می پرسند این است که ما خیلی سعی میکنیم مثبت باشیم و انرژی مثبت به بیرون بفرستیم اما اطرافیان مان اینطور نیستند و چطور میتوان مانع اثر آنها بر روی خودمان شد؟ تصور کنید بین شما و فردی که مقابل شما ایستاده است تا به طرف تان ظرف آب جوشی را پرت کند شیشه ای حائل شده است، زمانی که فرد این کار را انجام می دهد به جای آنکه آب روی شما بریزد تا شما را بسوزاند آب به سمت شیشه پرت می شود و به شما آسیبی نمی رسد. هر اندازه فرکانس های شما که دارای بسامد بالایی است از لحاظ فکر، نگرش، گفتار و رفتار دارای ارتعاش مثبت باشد میان شما و اطرافیان حائلی واقع می شود که در شما اثر نخواهد کرد و این تماماً به شما بستگی دارد تا سطح انرژی خود را بالا ببرید.

کم کم خواهید دید اگر فرد حسود یا بدبین یا بدخواه در اطراف شما باشد به جای آنکه او روی شما اثر بگذارد و انرژی های منفی اش را به شما با رفتاری انتقال بدهد شما منشا اثر خواهید شد و او را به سمت صحیحی هدایت خواهید کرد.

چطور می توان انرژی خود را بالا برد؟ آیا میتوان با این انرژی به سمت هدفها و خواسته های زندگی خود حرکت کرد؟ پاسخ بله است.

ما در هشت سطح از آگاهی تعریف شده ایم:

سطح اول آگاهی، شخصی که عملی اشتباه را انجام می دهد، اصرار دارد که عمل او درست بوده و دیگران را محکوم میکند. این شخص به خاطر اعتقاد عمیق برای انجام عمل اشتباه خود از انجام هیچ کاری پروا نداشته و دست به انجام هر کاری می زند تا عملش را به کرسی نشاند. ( این اشخاص به آگاهی و شعور هستی نمی رسند و در همان سطحی که هستند باقی می مانند.)

سطح دوم آگاهی شخص پس از انجام عمل اشتباه خود، پی به اشتباه خود برده و از درون احساس پشیمانی میکند ولی این پشیمانی را بروز نمیدهد.( منشا این رفتار غرور است و غرور مانع رسیدن به سطح انرژی بالا می باشد به خاطر منیت های درونی.)

سطح سوم آگاهی شخصی در حین انجام عمل اشتباه خود پی به اشتباه خود می برد و دیگر آن را ادامه نمیدهد. شخص قادر به کنترل احساسات و افکار خود می باشد.( فرد خودکنترلی خوبی روی خود دارد اما باز هم مطلوبیت سطح انرژی را ندارد.)

چهارمین سطح آگاهی شخص قبل از انجام عملی اشتباه متوجه آن عمل شده و آن را انجام نمیدهد.

پنجمین سطح آگاهی شخص خود عمل اشتباهی انجام نمیدهد ولی اعمال اشتباه دیگران موجب آزار و خشم او می شوند

ششمین سطح آگاهی شخص عمل اشتباهی انجام نمیدهد و با دیدن اعمال اشتباه دیگران احساس ترحم و دلسوزی نسبت به آنها میکند.

سطح هفتم آگاهی شخص عمل اشتباهی انجام نمیدهد و دیگران را نیز قضاوت نمیکند و در نهایت بهترین و مهمترین و اثرگذارترین سطح از آگاهی عشق است.

زمانی که فردی به مرحله ی هشتم از آگاهی می رسد بیشترین انرژی را خلق میکند و آن وقت تمامی رفتارها در راستای منبع عظیم عشق سازماندهی می شوند. در این مرحله است که فرد از ابعاد مادی خارج شده و نگرشی سراسر محبت آمیز به تمامی هستی دارد. فکر نمی کنم هیچ انرژی هم فرکانس با عشق و محبت در عالم ماده خلق شده باشد. در این مرحله است که شما میتوانید عوالم مادی خود را کنترل کرده و برای رشد و تعالی خود از آن بهره ببرید و منشا اثر بر روی تمام خلقت باشید که البته رسیدن به این مرحله و اوج گرفتن ها نیاز به مراقبه ها و موازنه های روحی، اخلاقی و معنوی دارد.

زمانی که عشق در زندگی تجلی می یابد دریچه ی جدیدی از زندگی به رویتان گشوده خواهد شد و آن وقت هیچ چیزی نمی تواند اثری منفی روی شما بگذارد. آن وقت محبت خود را بر روی گستره ی پهناور هستی پهن خواهید کرد و وارد دنیای تازه ای از زندگی خواهید شد.

در قدم های اولیه میتوان فاصله گرفت از آدمهایی که نمود مادی آنها منیت است. صفات منفی چون غرور، خودبزرگ بینی، حسادت و... غیره است. میتوان به جای خشم و کینه و نفرت نسبت به آنهایی که به زندگی تان خدشه ای وارد ساختند اینطور نگریست که آنها دریچه ی تاریکی از زندگی را به شما نشان داده اند و در عوض شما میتوانید با تغییر نگرش خود نسبت به اینکه با تواضع و خالی کردن دل و قلب از آنها در انتخاب های بعدی تان انسان های درستکارتر و پاکتری را از نظر روحی و روانی به زندگی تان وارد کنید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۹ ، ۱۱:۰۸
mina nikseresht