روان سالم تر

مشخصات بلاگ
روان سالم تر

امروزه نیاز به تغییر لازمه ی داشتن یک زندگی موفق است. افرادی که همه روزه تصمیم به تغییر می گیرند تا امروزشان با دیروزی که رفته است و فردایی که نیامده متفاوت باشد افرادی هستند که تغییر و تحول را لازمه ی رشد و داشتن یک زندگی سالم و شاد می دانند.
این وبلاگ به شما کمک خواهد کرد تا تغییری هرچند کوچک در زندگی خودتان ایجاد کنید. خوشحال می شوم به عنوان یک راهنما سهمی در زندگی تان برای تغییر داشته باشم.
با آرزوی موفقیت برای شما

بایگانی
آخرین نظرات
سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۴۷ ق.ظ

دست بالای دست بسیار است.

می دانم این روزها خیلی ها به خاطر شرایط اجتماعی و اقتصادی کم حوصله اند و البته که تنها چیزی که هیچ گاه شاید حوصله نداشته باشند همین مطالعه باشد اما مطالعات دانشمندان ثابت کرده است که افرادی که اهل مطالعه اند در کسب مهارت های زندگی و خودشناسی موفق تر عمل کرده اند. خواندن این مطلب تنها 10 دقیقه از 24 ساعت شبانه روز شما را می گیرد و فکر نکنم 10 دقیقه زمان زیادی برای دانستن باشد.

خودسازی و معرفت به نفس نیاز به شناخت خداوند و شناخت خود دارد. در این مسیر هرچه بیشتر پیش بروید، بیشتر می فهمید که تمام آنها که به علومی رسیده اند و حقایقی برایشان روشن و هویدا شده است در مسیر خودسازی و معرفت خداوند قرار گرفته بودند. در شرایطی که قرار گرفته ایم در نگاه جامعه شناسی و ارزش گذاری انسانی برای اغلب افراد، ارزش آدمها را مادیات تعیین میکند در حالیکه آنچه که به انسان در نزد خداوند و محبوبینش اعتبار و جایگاه خاصی می بخشد، رفتار و اخلاق و داشتن معرفت و شناخت به خود است. هرچه انسان در این مسیر بالا می رود در نزد خداوند محبوب تر می شود و البته که در مسیر زندگی خود نیز این سیر و تعالی را موفق تر طی خواهد نمود.

خودسازی چیزی فراتر از درسها و کتابهایی است که ما در مدرسه و دانشگاه میخوانیم. شناخت خود، شناخت استعدادها و توانایی های ذاتی و بالقوه ای که خداوند در وجود ما به ودیعه گذاشته است تا با آنها به خودش برسیم و این به او رسیدن قطعاً ثمرات و برکات عجیبی دارد که بهترینش آرامش است در زمانی که قلب های کوچک با حوادث روزگار بر خود می پیچند، امیدها کمرنگ می شود و راه رسیدن به مراتب دنیا سخت تر و سخت تر به نظر می رسد.

در معارف الهی و در کتب خودشناسی به مراتب ایمان اشاره می شود. نشانه هایی که اگر در کسی باشد نشانه ی شناخت او از خداوند و شناخت خود است. در این روزهایی که ایام عزاداری سالار شهیدان است بسیار می بینیم افرادی را که به طاعات و رفتارهای معنوی خود می بالند، خود را بهتر و منزه تر از دیگرانی حساب میکنند که از این موضوع بی اطلاعند و یا درک شفافی از موضوع ندارند و مشغول به زندگی روزمره خود روزگار می گذرانند. با چند بار نماز اول وقت خواندن و چندسفر زیارتی و یا تحصیلات عالیه و موقعیت های شغلی آن چنان به خود می بالد که انگار تمام دنیا را زیر دست او اداره می شود و متاسفانه این رفتارها زیاد به چشم میخورد. معرفی صفت تواضع در زبان نیست بلکه در رفتار است که نمود پیدا میکند. تحقیر دیگران، سرزنش و توهین به شعور و موقعیت هایی که دارند همه نشانه ی عجب و تکبر من است. چرا؟ در زمانی من لب به سرزنش و توهین و ظلم به دیگری باز میکنم که خودم را در موقعیتی بالاتر فرض کرده ام و این اجازه را به خودم می دهم که فارغ از ادب و احترام و تواضع با دیگران رفتار کنم. در حالیکه با توجه به تمام روایت های معصومین این رفتار بدون شک علامت تکبر و عجب و خودبزرگ بینی است. افرادی که هرچند زباناً خود را انسان متواضع و خداپرستی معرفی می کنند اما در عمل و در رفتار سراسر عجب به کردار و رفتار و موقعیت ها و شرایط خود از هر نظری که جز امتیازات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و رفاهی محسوب می شود میدانند. اما غافل از اینکه در مسیر خودشناسی و معرفت آن چیزی که حقایق و مسیر را برای شما روشن میکند همین زمین زدن خود است. اینکه در هر حالت و شرایطی هیچ گاه حتی احساس نکنم برتری نسبت به کسی دارم یا حتی به خودم اجازه بدهم زباناً کسی را سرزنشی کنم که نشانه ی عجب و تکبر من باشد.

مزیت خودشناسی چیست؟ چرا اینقدر تاکید به خودشناسی می شود؟ خودسازی یعنی لیاقت کنترل انرژی برای خلق هر آنچه در افکار پاک ایجاد می شود به همین دلیل باید جسم و روح و قلب از ناپاکی ها پاک شود در غیر این صورت آن لیاقت داده نخواهد شد. دعوای بین تاریکی و روشنایی بر سر تغذیه ی انرژی است و بس. اگر قدرت خودشناسی را بدانیم و بفهمیم در تمام عمر بدنبال آن خواهیم بود. در خودشناسی است که شما میتوانید شرایط و اوضاع زندگی تان را تغییر بدهید و انسداد انرژی اتفاق نمی افتد. می دانید که یکی از علت های تاخیر در بعضی خواسته ها، برمی گردد به انسداد انرژی شما در چاکراها و.... باقی ماجرا بماند برای روزی دیگر که مطلبی در این باره بنویسم.

برگردیم به عجب و نکوهش آن از زبان معصومین و البته اشاره به کارمای آن برای ما در قبال پیش گرفتن این رفتار.

نوشته بود: رسول خدا صلی الله و علیه و آله و سلم شخصاً در مسابقات سوارکاری شرکت میکرد. گاهی با اسب و گاهی با شتر. مخصوصاً با شتری که به سرعت معروف بود و در هر مسابقه ای برنده شده بود. برخی اصحاب فکر میکردند که چون این شتر پیامبر است همیشه برنده می شود و لذا در این دنیا شتری وجود ندارد که با آن برابری کند. تا اینکه روزی عربی بادیه نشین با شترش به مدینه آمد و گفت میخواهم با شتر پیامبر مسابقه دهم. پیامبر نیز پذیرفت که خود سوار بر آن شتر شود. از مدینه خارج شدند و مسابقه ی دونفره از نقطه ی مورد نظر به سمت جمعیت شروع شد. برخلاف انتظار مردم که با هیجان مسابقه را دنبال میکردند، شتر مرد عرب، شتر پیامبر را پشت سر گذاشت و برنده شد. برخی اصحاب خیلی ناراحت بودند و گویا این جریان به عقاید آنها لطمه زده بود. رسول خدا صلی الله و علیه و آله و سلم فرمود: اینکه ناراحتی ندارد. شتر من همیشه برنده می شد و فکر می کرد بالادست ندارد، اما این سنت الهی است که روی هر دستی، دستی دیگر پیدا می شود. وَ فوقَ کُلّ ذی علمٍ علیم(یوسف،76) توجه به این اصل و سنت الهی مانع گرفتار شدن به عجب است.

عجب خودپسندی و خودبزرگ بینی است. اینکه من دیگران را به هر طریقی که میتوانم تحقیر و سرزنش کنم نمونه ای از عجب است. یک درجه بالاتر از عُجب، «ادلال» است به معنی ناز و عشوه و توقع مدح و ثنا یا توقع پاداش و جزا. در این ارتباط با خدا می توان شخص مدّل را شخص طلبکار نامید. امام صادق علیه السلام فرموده اند: نه نماز، بلکه هیچ عمل از شخص طلبکار صعود نمیکند.

عجب آن است که کارهای خود را بزرگ بشمارم و به چشم خود آنها را بپسندم و آن را به خود نسبت دهم ( نه از خدا).

در تمام احادیث رسیده از معصومین که این چندروز خواندم هیچ گناه و رفتاری را بالاتر از عجب معرفی نکرده اند. آنقدر که پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم فرموده اند: اگر هیچ گناه نکرده باشید، بر شما از سخت ترین گناهان می ترسم و آن عجب است.

عجیب تر اینکه کارمایی که برای رفتار عجب درنظر گرفته اند هم باعث این می شود کمی به رفتار و گفتار خود دقت کنم تا گرفتار این نشوم. روایت شده است کاری که با صاحب صفت عجب می کنند این است که او را از آنچه به آن عجب کرده، بی بهره می سازند تا بداند چقدر عاجز و فقیر است. چنان که با ابلیس کردند. ابلیس که به شش هزار سال عبادت خود در عرش الهی می نازید. خداوند فرمود: برو بیرون!(اعراف،13)

بیان جامع را امام خمینی در کتاب چهل حدیث (ص 69 و 63) فرموده: و بدان که برای عجب درجاتی است:

مرحله ی اول: عجب به ایمان و معارف حقه است و در مقابل آن عجب به کفر و شرک و عقاید باطله.

مرحله ی دوم: عجب به ملکات فاضله و صفات حمیده و در مقابل آن، عجب به سیئات اخلاقی.

مرحله ی سوم: عجب به اعمال صالحه و افعال حسنه است و در ازاء آن عجب به اعمال قبیحه و افعال نابهنجار.

در نهایت برای عجب و رفتاری که بالاتر از گناه تعریف شده به همین سخن پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم بسنده می کنیم که فرموده اند:

عجب و خودپسندی شخص، اعمال او را تباه میکند و خشم الهی را نیز برمی انگیزد. خداوند به ما کمک کند که لحظه ای گرفتار صفت زشت عجب و تکبر نشویم که قطعاً به همان یک لحظه تمام آنچه را که به آن بالیده ایم و افتخارمان بوده است صاحب نعمت آن را از ما خواهد گرفت.

در این عالم پهناور که خداوند مجری و صاحب آن است (لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم ) که هیچ نیرو، حرکت و جنبشی بدون اذن و اراده ی او نیست ما هیچ کاره ایم و این از کم خردی من است که احساس کنم میتوانم به دارایی، موقعیت و صفت و یا حتی عبادتی که دیگران ندارند و من دارم به خودم ببالم و خودم را بهتر و برتر حساب کنم و در زبان به سرزنش و تحقیر دیگران دست بزنم که البته نشانه ی احساس بی ارزشی های درونی من است که باز هم برمی گردد به خودشناسی و قدم گذاشتن در مسیر خودشناسی و اصلاح خود...

یاعلی....

نظرات  (۱)

سلام وقت بخیر ممنون بابت مطالب خوب و آموزنده شما🙏🥰😍 براتون یه پیشنهاد عالی دارم برای خرید راحت تلفن همراه لینک میزارم حتما بهش سر بزنید پشیمون نمی شوید 🛒👈👈 https://mariatell.com

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی