روان سالم تر

مشخصات بلاگ
روان سالم تر

امروزه نیاز به تغییر لازمه ی داشتن یک زندگی موفق است. افرادی که همه روزه تصمیم به تغییر می گیرند تا امروزشان با دیروزی که رفته است و فردایی که نیامده متفاوت باشد افرادی هستند که تغییر و تحول را لازمه ی رشد و داشتن یک زندگی سالم و شاد می دانند.
این وبلاگ به شما کمک خواهد کرد تا تغییری هرچند کوچک در زندگی خودتان ایجاد کنید. خوشحال می شوم به عنوان یک راهنما سهمی در زندگی تان برای تغییر داشته باشم.
با آرزوی موفقیت برای شما

بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قدرت ذهن» ثبت شده است

يكشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۲۲ ق.ظ

شما قدرت خلق دارید....

لازم است در شبانه روز به حالت مراقبه بنشینیم و در سکوت ذهن خود، نفسی عمیق بکشیم. روی تنفس خود تمرکز کنیم. به دم و بازدم خود فکر کنیم. نباید هیچ کنترل بیرونی و درونی روی شما وجود داشته باشد. شاید بهترین حالتش قبل از طلوع خورشید باشد. زمانی که خورشید در حال طلوع کردن است انرژی فوق العاده ای در نظام آفرینش در حال اتفاق است. شاید برای همین است که در تعالیم دینی این وقت از روز را بهترین زمان برای تولد یک روز عالی و داشتن شروعی خوب یاد کرده اند. فتوسنتز گیاهان و درختان، نور، صدای پرندگان و تمامی اینها حاضر و گواه بر این است که این زمان، زمان مناسبی برای در خود فرورفتن و خلق کردن است. انسان از جانب خداوند دارای این قدرت و اراده در زندگیش هست تا هر آنچه را که میخواهد به زندگیش فرابخواند. آیا لازم است که باور کند این قدرت را دارد؟ لازم نیست شما باور کنید چرا که این نیرو، به وضوح در شما وجود دارد. فقط باید آن را فعال کنید و کارها و رفتارهایی را در زندگی داشته باشید که تا بحال نداشته اید. باید ترس ها و نگرانی ها را از خود خارج کنید. در کتابی خواندم که نوشته بود: شما زمانی میتوانید روح خود را به هر آنجا که دوست دارید پرواز دهید که آن را از انحصار مادیات خارج کنید. هیچ دغدغه و ترس و نگرانی و محدودیتی در دنیا نباشد که شما را درگیر خود کرده باشد. تنها در این حالت است که آزادانه میتوانید به درون خود سفر کنید. توانایی ها و مهارتهای خفته ی خود را بیدار کنید. حتماً دیده اید بعضی ها در میانسالی شان مهارت جدیدی را در خود کشف میکنند یا بعد سالها زندگی تازه می فهمند در آن موضوع استعداد داشته اند. چرا؟ چون ترسها، نگرانی ها از شدن یا نشدن، حسرت و اندوه مانع بیدار شدن روح و ضمیر ناخودآگاه ماست.

از محدودیت هایی که در این عالم برای شما وجود دارد خارج شوید. ذهن تان را آزاد کنید. فکر کنید برای رسیدن به آنچیزی که می خواهید هیچ دایره ی محدودی وجود ندارد و شما میتوانید به تمام آن چیزی که دوست داشته اید برسید. در ابتدا لازم نیست باور کنید. فقط به این آگاه باشید که باید ذهن شما از بین مفاهیم بی ارزش و استعاره هایی که دیگران برایتان ساخته اند خارج شود. ذهن تان را از محدودیت فکرهای بی فایده خارج کنید. فکرهایی که نشدن و نداشتن را به شما تلقین میکند. احساس کنید در این لحظه که نشسته اید و مراقبه میکنید خوشبخت ترین فردی هستید که در این لحظه حضور دارد. میلیون ها نفر در این لحظه قادر به درک قدرت و انرژی که در عالم خلقت وجود دارد نیستند.

مراقبه ی ذهن نیاز به نگهداری از ذهن دارد. در طول روز باید مراقب حرفهایی که در ذهن تان چرخ میزند باشید. نمی توانید، نمی شود، تلاش بیخود نکن و... مجادله های ذهنی تان را کنار بگذارید. ذهن بعضی ها محل حرف زدن و دعوا کردن با دیگران است. آنها در ذهن شان هر روز به عده ای دعوا میکنند، عده ای را به دادگاه ذهن شان فرا میخوانند و البته که ذهن آنها مزرعه ای برای کاشت افکار شرطی و ناامید کننده است. فکر می کنید این مزرعه چه بذری را به شما عرضه می کند؟

باید ذهن را به مرز سکوت برسانید و این مراقبه را آنقدر تکرار کنید تا ذهن شما عادت کند لازم است در طول روز مدتی ساکت شود و به آنچه شما به آن دستور میدهید متعهد باشد. ذهن شما آنقدر قدرتمند هست که بتواند هر طور که شما میخواهید برنامه ریزی شود.

مرحله ی بعدی این است که تمام آن چیزهایی که مدنظرتان است روی کاغذ یا دفترچه ای یادداشت کنید. قدرت شما چطور فعال می شود؟ فکر شما ارتعاش دارد. این بسته به افکار شما دارد که ارتعاش مثبت باشد یا منفی. افکاری مثل نتوانستن، نشدن، نداشتن به دنبالش احساساتی مثل غم، ترس، خشم، حسد و ... را دارد. اینها موجی منفی از شما به بیرون ارسال میکند که هم موجب انسداد انرژی در شما می شود و هم دست یابی شما را به هر آنچه که میخواهید محدود میکند.

اتفاقات خوشایند در شما چه زمانی می افتد؟ زمانی که به قدرت درونی خود آگاه شوید. زمانی که بدانید درون شما انرژی های بسیاری وجود دارد تا هر آنچه را که میخواهید خلق کنید. اما تمامی اینها لازم است در جریان تغییر سبک زندگی، تغییر افکار، رفتار و گفتار پیش بیاید.

این رفتارها باید برای 21 روز اجرا شود. بعد آن تبدیل به عادت می شود و این عادتها روال زندگی شما را تغییر خواهد داد.

آیا میتوانید قدرت های درونی خود را بیدار کنید؟ کدام محدودیت های ذهنی شما باعث نرسیدن و نشدن به خواسته هایتان می شود؟ آیا هنوز وقت آن نرسیده که ذهن خود را پاکسازی کنید و این پاکسازی را تا بالا آوردن ذهن از کثافاتش ادامه دهید؟ آیا وقت آن نرسیده همین امروز بلند شوید و به درون خود سفر کنید تا بدانید چه انرژی هایی درون شما مسدود شده و کدام حال خوب و کدام افکار خوب باعث باز شدن قدرت های درونی شما می شود؟

تمرکزتان را روی دستها، پاها، چشم ها، زبان،گوش ها و قلب خود بگذارید. چه کارهای مثبتی میتوان با آنها انجام داد تا انرژی های مسدود شده ی آنها را آزاد کرد. فردی که می نویسد و باعث تغییر و تحول دیگری می شود یعنی انرژی های دست او آزاد است و این انرژی است که موجب ایجاد ارتعاشی ذهنی در شما می شود و آن متن روی شما اثر میگذارد. حتماً شنیده اید بعضی دستها قدرت شفابخشی دارند. دقیقاً همین است. آن دست آنقدر انرژی هایش فعال شده و با مراقبه های ذهنی، کلامی تحت کنترل فرد بوده است که در مسیر درست خود باعث شفابخشی به دیگران است.

این نکته را دوباره یادآوری می کنم خودتان را فراتر از آن چیزی بدانید که وراثت و محیط به شما القا کرده است. شما قدرت خلق دارید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۹ ، ۱۰:۲۲
mina nikseresht
سه شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۱۲ ب.ظ

هوشیاری چه زمانی اتفاق می افتد؟

بزرگترین روح ها از دل بزرگترین رنج ها برمی خیزند. زمانی که دچار رنج می شوید در حقیقت روح شما در حال بیدار شدن است. چشم گیرترین شخصیت ها زخم های زیادی را تحمل کرده و می کنند. به افرادی که دارای شخصیت های بزرگ و روح های متعالی هستند نگاه کنید. داستان زندگی شان را بخوانید. رنج هایشان را مطالعه کنید. در کدام قسمت های زندگی شان رنج بیشتری برده اند؟ جایی که آدم اشتباهی را درک کرده اند، جایی که با حضور در مراحلی از زندگی یا اتفاقات ناخوشایند و نابه هنگام متحمل درد فراوانی در روح یا جسم خود شده اند. دقیقاً در این نقاط است که روح شما تمایل به بیدار شدن داشته است. در این قسمت ها افراد دو دسته می شوند: رنج را نمی پذیرند و به جایش احساس خشم، غم، انتقام، نفرت، و بد و بیراه گفتن به عالم و آدم را انتخاب می کنند. دسته ی دوم، رنج را نشانه و علامت زندگی می دانند. شاید یک زنگ خطر یا هشدار برای روح است تا سبک و مدل زندگی را عوض کنیم، شاید لازم باشد کارهایی را انجام دهیم که تا بحال انجام دادن آنها را جزء رفتارهای خود قرار نمی دادیم مثل نیکی و خوبی به دیگران یا توجه به آفرینش و نظم در هستی و نزدیک شدن به منبع نور و انرژی عظیمی که برای طی کردن مسیر زندگی مان به آن احتیاج داشته ایم.

رنج ها باعث هوشیاری متعالی می شوند اگر نسبت به حضور آنها در زندگی مان درک و شعور هستی را زیرسوال نبریم یا عملکرد و رفتار خود را زیرنظر داشته باشیم تا مسیر درست و صحیحی را تا دریافت رنج طی کرده ایم.

هنگامی که هوشیاری متعالی جزء زندگی روزانه ی شما شود کیفیات والایی را تجربه خواهید کرد:

1-شما اتفاقات با معنایی را تجربه کرده و بر تعداد آنها می افزایید: یقین می کنید که هر اتفاقی که در این سیستم باشعور اتفاق می افتد اتفاقی نیست. متوجه می شوید که هر چیزی که در زندگی شما پیش می آید به شما درسی می آموزد. شما هر کس یا هر چیزی را که اکنون در زندگی تان وجود دارد پاس می دارید و نسبت به رنج ها و حضور افرادی که در زندگی تان رنجی را به شما تحمیل کرده یا می کنند پیامی را دریافت خواهید کرد. به شرطی که نقاط شهودی قلب تان روشن باشد.

2- سعی می کنید با منبع انرژی عالم و حضورش در زندگی تان ارتباط برقرار کنید و این ارتباط را جزئی از زندگی روزانه تان قرار می دهید. به مرور زمان با این ارتباط آگاهی و درک بیشتری از حضور و توکل به او در زندگی خود دریافت خواهید کرد.

3-عشق را احساس می کنید. اگر اجازه بدهید که رنج ها در ذهن تان تبدیل به آگاهی شوند و به دنبال این باشید تا درسها و نکته ی آنها را در زندگی خود دریافت کنید به عشق اجازه می دهید وارد قلب تان شود. این تازگی معنوی و حیاتی را در تجارب درونی و بیرونی خود احساس خواهید کرد. آن وقت ترس از بین می رود و راه دریافت انرژی به زندگی تان باز خواهد شد.

4-احساس سپاسگزاری و دریافت رحمت را تقویت می کنید. زیبایی ها را می بینید و احساس ستایش، رضایت و مهرورزیدن می کنید.

خواهید دید که هیچ آگاهی بدون رنج نیست. اگر شکست می خورید، اگر غمی را تجربه می کنید که برایتان درد فراوان روحی را به دنبال دارد، اگر چیزی یا کسی را از دست می دهید تمامی اینها روح شما را آگاه تر می کند. رنج ها گنج هایی در دل خود دارند و دردها آسودگی به همراه می آورند. برای دیدن باید چشم دل تان را باز کنید و از شکست ها درس بگیرید. اگر هوشیاری قلب تان را بالا ببرید کم کم حقیقت برایتان تجلی خواهد یافت.

به مرور زمان یاد می گیرید به رنج هایتان از بیرون نگاه کنید. بودن در لحظه ی حال را درک خواهید کرد و می فهمید هیچ چیزی آنقدر واقعی نیست اگر از درون و قلب پاکیزه به آن نگریسته شود. ذهن آگاهی حاصل رنج ها و درک مفهوم زندگی است. بودن در زمان حال، درک هدفمند بودن اتفاقات زندگی و نگریستن بدون قضاوت به آنها.

اینها موجب افزایش آگاهی، شفافیت، خلوص خواهد شد و راه رهایی روح شما از رنج هایی است که آن را محصور کرده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۹ ، ۲۳:۱۲
mina nikseresht