روان سالم تر

مشخصات بلاگ
روان سالم تر

امروزه نیاز به تغییر لازمه ی داشتن یک زندگی موفق است. افرادی که همه روزه تصمیم به تغییر می گیرند تا امروزشان با دیروزی که رفته است و فردایی که نیامده متفاوت باشد افرادی هستند که تغییر و تحول را لازمه ی رشد و داشتن یک زندگی سالم و شاد می دانند.
این وبلاگ به شما کمک خواهد کرد تا تغییری هرچند کوچک در زندگی خودتان ایجاد کنید. خوشحال می شوم به عنوان یک راهنما سهمی در زندگی تان برای تغییر داشته باشم.
با آرزوی موفقیت برای شما

بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چاکرا» ثبت شده است

يكشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۹، ۰۹:۴۷ ب.ظ

رموز اثرگذاری چیست؟

منابع انرژی کدامند؟ چرا بعضی انسان ها به محض ورودشان به هر جا کوهی از انرژی مثبت را با خود به همراه می آورند؟ باعث اثرگذاری روی دیگر افراد می شوند و یا حضورشان گرمی و محبت را درون ما زنده میکند و برعکس بعضی انسان ها هم هستند که تاریکی و تیرگی را با خود جابه جا می کنند، کلام شان اثرگذار نیست و یا باعث تغییر یا تحولی در زندگی من یا شما نمی شود یا اگر هم باشد برای مدتی محدود است و بعدها فراموش می کنیم. مگر درون ما چه خبر است که این چنین باعث اثرگذاری یا جذب انرژی با سرعت بالا و فرکانس زیاد و یا برعکس باعث سلب انرژی از دیگران و رساندن انرژی منفی به آنها می شویم؟در مباحث قبلی خلوص ذهن و قلب را یادآوری کردم. گفتم ذهن هرچه پاکتر و اندیشه ها هرچه سالمتر پرواز به سمت رشد و تعالی بهتر و بزرگتر. قلب ما هرچه شفاف تر باشد و خالی از تیرگی و تاریکی های نفس، دریافت و درک ما از عالم هستی و معنا بیشتر. مراقبه ها دقیقاً برای همین است. وقتی که باید خودمان را از تمام آنچه که درون مان را تیره و تار میکند خالی کنیم.شفاف شویم. درست مثل آبی زلال.

یکی از نکاتی که در این مطلب قصد اشاره به آن را دارم مطلب ثروت است. باز بودن چاکرای دست چه اثری در روند زندگی و چرخش انرژی های ما به سمت مثبت دارد؟ اصلاً چطور می شود بعضی ها هر روز ثروت و درآمد بیشتری دارند و آیا انسداد چاکراها باعث این رخداد نیست؟ این سوالاتی است که گاهی باید از خود بپرسیم.

می گوییم ثروت تولید ثروت میکند. دفن ثروت و راکد نگاه داشتن آن موجب انسداد و بسته شدن برکات مادی دیگر بر ما می شود. وقتی پولی را داریم نباید آن را پس انداز کنیم بلکه باید با آن پول به دیگران و به زندگی آنها نیز این پول را جاری سازیم. اگر میتوانیم دست کسی را بگیریم، اگر میتوانیم اشتغالی برای دیگری ایجاد کنیم تا چرخه های زندگی دیگرانی بچرخد، اگر میتوانیم با این پول جریان مثبتی ایجاد کنیم و بهرحال این پول در اختیار ما قرار می گیرد تا باعث گشایش های مادی و برطرف کردن خواست ها و نیازها باشد و البته درست در زمانی این پول انرژی بیشتری برایمان به همراه می آورد که با دست خود باعث ایجاد خیر و برکت برای دیگری شویم و از همه ی آنچه که داریم ببخشیم و بذل محبت کنیم.

این انرژی باعث اثرگذاری می شود. انتقال انرژی به دیگران در ما جریان مثبتی ایجاد میکند که آن انرژی ها را به سمت خود جذب می کنیم و چون بخشش و هدیه به دیگران عملی قلبی و باطنی است، پس این چاکراهای قلب و دستان شماست که گشوده می شود تا مهر بیشتری را دریافت کنید. اینها باعث اثرگذاری شما می شود. خصوصا هنگامی که بی هیچ توقعی می بخشید و انتظار و توقعی پشت آن نیست. همین که به این نکته آگاه باشیم که قرار نیست ما ثروتی را با خود ببریم و باید این ثروت را در مسیر و راهی صحیح هدایت کنیم تا شکل و انرژی مثبت آن به زندگیمان بازگردد این به ما کمک میکند. راکد نگاه داشتن پول باعث انسداد انرژی می شود. اینکه به این آگاه نباشیم که تمام ثروتی که داریم همه متعلق به ما نیست و باید بخشی از آن را به دیگران اهدا کنیم.

در این بخشیدن است که شما در مسیر حرفه ای و شغلی واقع می شوید که به آن عشق می ورزید و آن وقت به آن اندازه ای پول دریافت خواهید کرد که بیش از نیازهایتان است و لازم است مقداری از آن را ببخشید. در این صورت است که این پول به افزایش خود ادامه خواهد داد و این اضافه شدن ربطی به خرج کردن شما هم ندارد. در واقع این کار یک تقویت کننده ی اضافی است که برای تولید بیشتر درآمد در جریانات مالی به کمک شما خواهد آمد و البته قانون کارما!

از هر دستی بدهی، از همان دست دریافت خواهی کرد. بسیار مهم است که وقتی میخواهیم به کسی هدیه ای بدهیم آن را با دستانمان هدیه بدهیم. چرا؟ چون انتقال انرژی های مثبت صورت می گیرد و در این داد و ستد دستان شما جریان بیشتری از انرژی را برای جذب و دریافت فراهم میکند.

اگر از آنچه که داریم مثل علم و دانش، ثروت و ... اهدا نکنیم دیر یا زود تبدیل به فساد خواهد شد که این فساد شکل های مختلفی دارد. اگر زکات علم خود را ندهیم این علم تبدیل به فساد می شود. راه و مقصد اصلی را گم خواهیم کرد و درهر صورت اثرگذار نخواهیم بود. اگر ثروت خود را جاری نکنیم، نسبت به آن بخل بورزیم، دست و پایمان بلرزد در هنگام دیدن احتیاجی از دیگری آن پول بعدها به شکل فساد به زندگی ما باز می گردد. درخت سیب هرگز نمی گوید: من تنها به انسان های باارزش که حق خوردن دارند، سیب می دهم، یا گاو مهربان و بی آزار در مورد شیر خود چنین چیزی نمی گوید زیرا چنانچه در کمال بخشندگی و آزادی چیزی داده نشود، درخت سیب می میرد، شیرگاو خشک می شود و موجب مریضی گاو می گردد. حتی خورشید نیز گرما و حرارت و نورش را به همه میدهد و بر سر تمام موجودات الهی یا غیرالهی می بارد و باعث حیات است. این قانون بقا است. مهر و محبت ما در این جهان ماندگار خواهد شد تا زمانی که نامی نیک و مهری پایدار و رسمی از جوانمردی و اخلاق و رفتار مثبت از ما برجای بماند.

راز عرفانی پول این است که: انرژی ناشی از پول در دایره ی مغناطیسی حرکت میکند، پولی را که به دیگران می دهید و متوجه خواهید شد که این پول به حرکت در می آید و به گونه ای اجتناب ناپذیر چندبرابر بیشتر به نزد خودتان برمی گردد در حالی که از جانب شما به جریان خود ادامه میدهد. بنابراین پس از مدتی شما این مرکز انرژی به شمار می آیید و عامل به حرکت در آمدن خواهید شد.

البته که در دورانی که خودمان بیشتر نیاز داریم و بیشتر می بخشیم این گشایش و انرژی مثبت بیشتر به سمت ما باز میگردد.

بحث انتقال انرژی ها و چاکراها مباحث جذابی است که هر کسی که در مسیر خودشناسی قرار می گیرد بی شک متوجه حضور و دریافت و فعال کردن آنها واقع خواهد شد.

کما اینکه اخلاق و عرفان و مسیر روشنایی که در جهت شناخت خداوند است از مسیری می گذرد که در جهت خودشناسی است.

چندروزی پیش تر خواندم نوشته بود: در عصر جدید، انسان هایی جان سالم از حوادث روزگار به در خواهند بُرد و آنهایی می مانند که در مسیر خودشناسی و اصلاح اخلاق و رفتار خود باشند. مابقی تا پیش از ظهور منجی به هر دلیلی حذف خواهند شد. چطور و چگونه؟ الله اعلم.

چندروز دیگر در مورد چاکرای دست خواهم نوشت و می گویم که باز بودن و یا بسته بودن آن باعث ایجاد چه انرژی هایی در ما می شود. البته که آنها که چاکراهای دست شان باز است در مبحث بخشیدن و بذل محبت کردن با دستان خود توانمندند و افرادی خلاق به شمار می روند.

خداوندا ما را به راه مستقیم و صحیحی هدایت کن که آنهایی را هدایت کردی و مورد نعمتهایت قرار دادی.

صراط الذین انعمت علیهم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۹ ، ۲۱:۴۷
mina nikseresht
پنجشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۰۲ ب.ظ

عالی ترین چیزها از درون شکفته می شوند

 

دانش و تجربه، دورابطه ی همسو با یکدیگر دارند. زمانی که دانشی را فرا می گیرید نیاز به تجربه کردن و آزمایش دانش خود دارید تا بتوانید نگرشی تازه و دریچه ای جدید به روی زندگی خود و آفرینش بگشایید. افرادی که از تجربه کردن هراس دارند از عزت نفس پایینی برخوردارند و برعکس آنان که اهل ریسک کردن و کسب تجربه در آموختن دانش هستند دریچه ای تازه به روی روح و روان خود می گشایند. آنها به درجه ای از خودآگاهی و کشف حقیقت نائل می آیند که دریافت ها و شهود آنها از هستی را بالا خواهد برد. حال عده ای که از تجارب دیگران بهره می برند تا راه درست زندگی را کشف یا پیدا کنند همان دسته افرادی هستند که دارای عزت نفس پایین و خوداگاهی ضعیفی نسبت به خود اند.

میخواهم مثالی از تجربه و خودآگاهی را به شما انتقال دهم. این بار به رفتارهای آن دسته که از تجارب دیگران در شبکه های اجتماعی بهره می برند دقت کنید. به عنوان مثال فردی که بسیار علاقه مند به آشپزی است و در شبکه و فضای اجتماعی خود افرادی را که مهارت در این موضوع دارند انتخاب و دنبال میکند. از تجارب او بهره می برد و مو به مو دستورات او را در غذا درست کردن انجام می دهد. حتی نوع تزئین و موادی که فرد برای آن دستور به کار می برد را هم به آن دستورات اضافه میکند. غذا مثال ساده ای است از نوع رفتار این افراد. در این بین چه اتفاقی افتاده است؟ فرد به سطح خودآگاهی خود نرسیده است در نتیجه راه تجربه را بر زندگی خود می بندد و مانند آن ماشین برنامه نویسی شده ای عمل میکند که یک برنامه نویس آن را ساخته و به آن کدهایی برای اجرا داده است. آیا آن ماشین امکان تجربه و کشف و شهود را در زندگی خود دارد؟ خیر. ( شما را به دیدن سریال westword دعوت میکنم. آدمهای برنامه ریزی شده و ساخته شده ی دست بشر.) این افراد دقیقاً با خود همین کار را میکنند.کم کم این دسته از سبک زندگی و تجارب افرادی قابل احترام و علاقه مند به خود پیروی میکنند. نام فرزندشان را برحسب زندگی آن فرد که مورد علاقه ی آنهاست انتخاب میکنند و مشغول به شبیه سازی تمام زندگی خود با افراد موردعلاقه و احترام خود می شوند. به این ترتیب وارد جریاناتی می شوند که نه تنها راه کشف و شهود را می بنند بلکه تبدیل به مترسک های سخن گویی می شوند که نوع زندگی و سبک زندگی خود را برای دیگران تبلیغ میکنند تا برای آن دیگران الگو شوند و آن دیگران هم از روی دست آنها زندگی خود را بچینند. کپی برداران الگوسازی که خود زندگی شان را از روی دست دیگران ساخته اند. البته که تقلید نشانه ی ضعف عزت نفس و خلاقیت فرد می باشد.

(دقت کنید الگوبرداری از سیره ی انسان های وارسته  که دارای عصمت اند مثل انبیا و پیامبران و امامان الهی با انسان ها متفاوت است و اتفاقاً آن الگوبرداری و عمل به دستورات و تعالیم آنها راه خلاقیت، خودآگاهی و کشف و شهود را به روی انسان باز خواهد کرد.)

در این بین شما افرادی را پیروی می کنید که نمی دانید در چه سطحی از انرژی و فرکانس واقع شده اند؟ البته که نمی دانید این انرژی ها و فرکانس ها به صورت ناخواسته به شما منتقل خواهد شد  و البته که شما با پیروی از دیگران و استفاده از تجارب آنها که مربوط به زندگی خود آنهاست باعث مسدود شدن کانال ها و چاکراهای خود شده اید. من با خواندن غم نامه ها و ترس ها و تهدیدها یا حتی لذت های زندگی آن فرد که در شبکه های مجازی مشغول ثبت گزارشات روزانه ی خود است، سطح انرژی خود را پایین خواهم آورد. چرا؟ چون به مرور مشغول مقایسه جای جای زندگی خود با آن فرد مورد علاقه ام خواهم شد. آیا مقایسه سطح انرژی پایینی ندارد؟! البته هستند افرادی هم که اهل مقایسه نیستند که البته تعدادشان کم است. غالب افراد از عزت نفس پایین رنج می برند.

برخلاف اکثر افراد امروزی که بسیار علاقه مند این هستند تا جمعیت بیشتری را جذب خود کنند تا بازی مراد و مریدپروری را راه بیاندازند تا افکار، تجربیات، باورها و دانش خود را که در مسیر زندگی خویش کسب کرده اند به دیگران انتقال دهند، این روزها بیشتر دنبال این هستم تا دور و برم را آنقدر شلوغ نکنم تا کسی را مرید خودم سازم یا از فرورفتن در خلاهای درونی که منجر به تجربه هایم از درک هستی می شود باز بمانم. دقت کنید حرف من چیز دیگری است. شنیدن تجربیات دیگران خوب است. استفاده از نظر متخصص امور در نقاط مختلفی که مورد نیاز است هم گاهی لازم است اما تقلید و قدم به قدم پیش رفتن زندگی من یا پیروی از اصولی که افراد عادی برایمان مشق میکنند مخالف نظر بنده است. به شخصه از اصول و روش ها و تجربیات دیگران برای رسیدن به هدفی یا خواسته ای یا حتی روزمره هایم مثل آشپزی استفاده نمی کنم. چرا؟ اولاً که راه خلاقیت و خودآگاهی را می بندد دوما ما هر کدام باید مسیر رشد و تعالی خودمان را برویم تا به شعور و درک و شهود برسیم.

حالا برویم سراغ اینکه بالا بردن سطح انرژی به شما چه کمکی میکند؟

ساده ترین شکل آن داشتن آرامش و نشاط هر روز است. بسیاری افراد هستند که از نداشتن انگیزه و توان حرکت برای انجام هدف هایشان شکایت می کنند. اگر در مصاحبه های بالینی آنها دقت کنیم و روند رفتار آنها را در زندگی مورد مطالعه دهیم قطعاً به نقاطی برخورد خواهیم کرد که فرد خودش را زندگی نکرده است. اصلا علاقه مندی ها و زمینه های مورد استعداد خویش را نمی شناسد و به دنبال این است تا هر کسی را در یک زمینه ای دنبال کنید تا به آن چیزی که خانواده، جامعه یا افراد از موفقیت برایش تعریف کرده اند برسد. روزی که چشم باز می کند تا خودش را پیدا کند یک فرد سردرگم و آشفته به نظر می رسد که قدرت انجام هیچ کاری را ندارد.

افرادی که به خودآگاهی می رسند دارای انگیزه ی لازم، اعتماد به نفس و هدفی برای دنبال کردن در زندگی شخصی خود هستند. در این مسیر است که فرد به رشد و تعالی و خودشکوفایی می رسد و البته که خودآگاهی به دنبالش خلاقیت را هم به دنبال دارد.

ما نیاز داریم خودمان را خالی کنیم. از شلوغی ها ی اضافه، از افرادی که بدون دقت در سطح انرژی آنها، آنها را وارد دایره ی زندگی مان می کنیم. افرادی که افکار، گفتار و رفتار منفی دارند. ما نیاز داریم برای بالا بردن سطح انرژی خود پاکسازی انجام دهیم. دقت کنید به رفتار عرفا و مرتاض ها که بسیاری از روزها به غارها و خلوت هایی پناه می برده اند تا به خلا درونی برسند یا قسمت هایی از شبانه روز را که سطح انرژی کیهانی بالاست مثل قبل طلوع آفتاب به مراقبه های روحی یا عبادت بپردازند.

آن وقت بسیاری از افراد امروز به محض آنکه خلا درونی خود را حس می کنند سراغ شبکه های اجتماعی یا افرادی می روند تا این خلا درونی را پر کنند. آنها از خالی بودن درون شان می ترسند و این یعنی سطح انرژی پایین. در حالی که این خلا درونی به پاکسازی روان و روح شما کمک می کند و البته راه اتصال به منبع عظیم انرژی یعنی خداوند مهربان مان است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۰۲
mina nikseresht